تحلیل ها

وزیر جدید زیر ذره‌بین برای آزمون سخت

وزیر جدید

زیر ذره‌بین

برای آزمون سخت

به دنبال وعده‌های امیدوار کننده و آینده‌سازی که دکتر خاوازی، وزیر جدید جهادکشاورزی نزد مجلس شورای اسلامی مطرح کرد و به احتمال زیاد، مجلس بعدی، تحقق تدریجی این وعده‌ها را از وزیر جدید خواستار خواهد شد، بر اساس اطلاعات موجود و پیش‌بینی‌های تحلیل‌گرایانه ما، بسیار بعید به‌نظر می‌رسد که بدون هم‌بستگی‌های صنعتی و تعامل با بخش خصوصی متشکل آشنا به دانش فنی و کاربردی سازگار، این وعده‌ها طی یک سال آینده تحقق پیدا کنند؛ مگر آنکه راهبردهای قبلی، متحول شوند و وزیر در کنار مشاوران انتخابی، از تمهیدات کارشناسان بخش خصوصی، به‌ویژه کارشناسان باتجربه نشریات تخصصی با پیشینه سلامت نیز کمک بگیرد تا در آینده نزدیک، به استیضاح تهدید نشود. این تمهیدات فهرست‌وار به قرار زیرند:

1- اعتمادسازی بیشتر

 

به زيرمجموعه‌‌‌هاي خود به‌طور جدي سفارش کند که از اعلام هرگونه آمارهاي کاذب در مورد توسعه کار حوزه خود بپرهيزند که متأسفانه در گذشته دور و نزديک، اين روند همواره با پر کردن خلأ بين وعده‌‌‌ها با واقعيت‌‌‌هاي ملموس با همين آمارها ادامه داشته و متأسفانه نمایندگان عضو کمیسیون کشاورزی مجلس هم به دقت متوجه این اختلاف‌ها نشده‌اند. قدر مسلم اگر اعتمادسازی‌ نشود، سرمایه‌گذاری در کشاورزی روند پایداری نخواهد داشت.

2- زدودن شک و ترديدها

 

مورد بعدي براي تکمیل فرآیند اعتمادسازي، زدودن شک و ترديدها از اتهامات وارده به وزارت جهاد کشاورزي در زمينه‌هاي مختلف است که برخي از این اتهامات منجر به بازداشت متهمان و سوءاستفاده‌چي‌ها شده و برخي افراد و سازمان‌ها هم توسط مطبوعات تخصصي متهم شده‌‌‌اند که از جمله مي‌‌توان به شکايت‌‌‌هاي معاونت تحقيقات و سازمان مرکزي تعاون روستايي از چند نشريه‌ای که آن‌ها را متهم کرده بودند، اشاره کرد؛ ضمن آن‌که اذهان عمومی هنوز نمی‌داند سرنوشت مدیرانی که قبلاً مورد اتهام سوء‌استفاده‌های مالی قرار گرفته بودند (که نمونه‌های آن در واردات و تأمین مواد اولیه خوراک دام و طیور از جمله واردات ذرت‌های آلوده اتفاق افتاده است)،‌ به کجا انجامیده است.

3- زدودن فسادها

 

علي‌رغم اينکه مهندس «کشاورز» هميشه خواهان مشاوره‌پذير بودن مديران و زيرمجموعه‌‌‌هاي مديريتي حوزه خود در این وزارتخانه بوده است، متأسفانه نمايندگان صنوف مختلف، با در‌‌‌هاي نه‌چندان باز اتاق مدیران مواجه بوده‌اند که به همين سبب، تصميم‌گيري‌های صاحبان امضاء‌های طلایی نیز معمولاً يک‌سويه و گاهي با يارگيري‌هاي خاص توأم بوده و اغلب، قابليت‌هاي اجرایي خود را از دست داده و همچنان  مي‌دهند؛ مگر آنکه نظارت‌ بخش دولتي و بخش خصوصي ذی‌ربط (از طريق تشکل‌هايشان) تقویت شود و از همه مهم‌تر، آن‌دسته از مدیرانی که بیش از دوسال است با امضاء‌های طلایی خود، رفتارهای مشکوک و سودجویانه می‌کنند، به استراحت دعوت شوند.

4- تقويت روحیه مشاورهپذيری

 

يک وزير موفق شايسته است که در فهرست مشاوران خود، نام عده‌‌‌اي را غير از زيرمجموعه مديريتي خود نيز از رشته‌هاي مختلف داشته باشد تا خداي ناکرده يک طرفه تصميم‌گيري نکند. او می‌تواند در این راستا از روزنامه‌نگاران صاحب‌فکر و تحلیل‌گر نیز کمک بگیرد.

به نظر مي‌رسد براي آنکه وزير جديد، پياپي استيضاح نشود و در پایان دوره کار خود، با عاقبت به خيري بيشتري اين مسئوليت را به دیگری تحویل دهد و وزير بعدي هم این وظیفه را شفاف‌تر تحويل بگيرد، تغيير و تحولاتي در وزارتخانه آغاز شده که باید با سرعت بيشتري ادامه يابد و از ثانیه‌های ارزشمند وزارت، حداکثر بهره‌گیری به عمل آید.

5- تعاريف راهبردی

 

شايسته است که وزير بعدي، تعاريف کليدي کشاورزي را «بازتعریف» کند. براي مثال، «غذاي مطمئن»، «غذاي سالم»، «توسعه پايدار کشاورزي»، «توسعه پايدار مکانيزاسيون» و امثالهم را مجدداً بررسی نماید و دریابد که این اصطلاحات تحت چه مفاهيمي توجيه می‌شوند و با کدام تدابير مديريتي کارسازترند؟

البته جزئیات بحث و بررسی این تعاریف و آینده‌نگری‌ها توسط کارشناسان بخش خصوصی آماده شده که برای آگاهی از آن‌ها توصیه می‌شود وزیر محترم و همکارانشان رسماً از کارشناسان و اهل فن درخواست ملاقات و دریافت مشاوره بنمایند.

6- نظارت بر مديريت روابط عمومی

 

شايسته است وزير محترم، خط‌مشی منتهي به خوش‌نامي و عاقبت به خيري برای روابط عمومي وزارتخانه تعیین کند تا مشخص شود که طي 10 سال گذشته، چه تعداد از حدود 60 مجله تخصصي در کشاورزي تحت حمايت‌‌‌هاي ويژه قرار گرفته‌‌‌اند؛ زيرا اگر ملاک انتشار هر نشريه، تعريف و تمجيد و لاپوشاني خلاف‌‌‌ها و سوء‌مديريت‌‌‌ها و خداي ناکرده باج‌خواهي‌ها ‌باشد، بيشتر بوی روی‌گردانی به کشاورزان و دست‌‌‌اندرکاران بخش دولتي را به مشام مي‌‌رساند.

طی این سال‌ها، حمايت‌ها، قاعدتاً مي‌بايست بيشتر نصيب منتقدان سازنده مي‌‌شد تا با هشدارهاي خود، سطح خوش‌نامي‌‌ها را برای دولت‌مردان ذي‌ربط افزايش دهند، ولی متأسفانه طي اين مدت، این گرایش تحقق نيافت و قرائن، حاکي از شکل‌گیری احتمالی گروه‌هايي است که مجدداً اعضاي‌شان با ادعای حمايت از اين و آن، به ويژه دارندگان امضاء‌هاي طلايي، قصد دارند خود را در اداره امور بخش دولتي، صاحب‌نفوذ نشان دهند و با اين رویه، مجدداً درآمدهاي ويژه کسب کنند (که نمونه‌هاي شبهه‌برانگيز آن از گذشته مشهود است.).

7- شکار آب

 

وزير انشاءالله موفق، شايسته است که ضمن برحذر داشتن کشاورزان از افزايش سطح زير کشت آبي، آنها را تشويق کند تا شکارچيان متبحر با دانش فني و بومي هر منطقه در مهار و شکار آب‌هاي روان و سرگردان و سيلاب‌ها باشند؛ البته اين کار مهم در چند سال اخير در برخي مناطق کشورمان در حال رواج بيشتري است که  فن‌آوري مهار این سیلاب‌ها بارها توسط برخی نشریات تخصصی شرح داده شده است.

8- رونق دانش فنی و کاربردی  سازگار

 

وزير جديد، شايسته است بداند که مشکل اساسي در توسعه پايدار کشاورزي، فقط به ناآگاهی از علوم جديد ختم نمی‌شود؛ زيرا چنين علومي با کتب قديمي و جديد که ممکن است بیشترشان ترجمه هم شده باشند، در دانشگاه‌‌‌ها فرا گرفته مي‌‌شوند، اما مسابقه بزرگ توسعه اقتصادی در بين کشورهاي روبه رشد جهان، وقوف به توسعه دانش‌هاي فني کاربردي سازگار به هر منطقه است که امروزه در کشور ما مي‌‌تواند به کمک پايه‌هاي علمي در کنار گذراندن دوره‌‌‌هاي تجربي حاصل شود، ولی متأسفانه ما به اشتباه، «علم‌جو» را دانشجو و «آموزشگر» را دانش آموز خطاب مي‌‌کنيم!

امروزه سازمان نظام مهندسي ادعا مي‌‌کند که 250 هزار  نفر مهندس عضو جوياي کار دارد که اکثر آن‌‌‌ها به دلايل مختلف نمي‌‌توانند مسئوليت‌پذير باشند. پرسش این است که اگر همه عوامل، آن‌گونه که در دانشکده‌‌‌ها به آن‌‌‌ها آموخته مي‌‌شود، برای انجام کار آماده باشد، پس چرا کارها توسط اين تئوريسين‌‌‌هاي علم‌آموز پيش نمي‌‌روند؟

در بسياري از واحدهاي زراعي، باغي و دامي، بسياري از این علم‌آموختگان با ميانگين‌‌‌هاي نه‌چندان رضايت‌بخش، محصول توليد مي‌‌کنند، ولي هيچ‌کدام از مروجان تئوريسين که اغلب از دانش فني روز کم بهره‌اند، به اين مهم نمي‌پردازند ‌که چرا عوامل ارزشمند توليد، اين گونه با ندانم‌کاري‌‌‌ها به هدر مي‌‌روند تا محصولي کم‌ارزش‌تر از عوامل توليد، به دست آید؟

با توجه به ضرورت تزريق دانش فني کاربردي و سازگار با شرايط توليد در اقلیم‌های متفاوت در هر منطقه، کمبود مروجان روزآمد و عدم دسترسي کشاورزان به آن‌‌ها، امروز بيش از هر زمان ديگر، نياز به پيمانکاران متبحر و آينده‌نگر در مزارع احساس مي‌‌شود تا بدين‌وسيله، افزايش بهره‌وري در واحد سطح، آن‌گونه که وعده‌هاي مسئولان به آن اشاره و اصرار دارند، تحقق پذيرد.

علي‌رغم فعاليت‌هاي صورت گرفته، متأسفانه تعداد اين قبيل پيمانکاران واجد شرايط در کشورمان از انگشتان دست تجاوز نمي‌کند(!) و باعث شده تا مبارزه با آفات به روش‌هاي فعلي، نه‌تنها سلامت کشاورزان، بلکه مصرف‌کنندگان و محيط‌زيست را نيز در معرض خطر قرار دهد.

9- بازسازی زيرساختها

 

در گذشته بارها توصيه کرده‌ايم که اگر بستر و زيربناي کشت غلات يا حتي برنج را بازسازي نکنيم، با فاصله گرفتن هر چه بيشتر ميانگين‌‌‌های تولید از رکورد‌‌‌هاي اغلب تصادفي، دولت ناگزير است که هر سال بر سر قيمت گندم با کشاورزان چانه‌زني کند تا روزي برسد که مجبور شود، هر کيلو گندم را تا 10 هزار تومان خريداري يا کسري‌ گندم را کلاً از خارج تأمین کند که هيچ کدام از اين دو روش نمي‌‌تواند جايگزين بازسازي بستر بذر با قيمت‌‌‌هاي ارزان‌تر بشود.

البته اگر زنجيره‌‌‌ها با حلقه‌‌‌هاي از هم گسسته يا ناپيوسته در تمام سطوح، ترميم و تکميل نشوند، نه تنها گندم، بلکه ساير محصولات کشاورزي نیز يا در داخل و خارج بلافروش مي‌‌مانند يا مثل هميشه در نوسان کلان قيمت‌های بازار قرار مي‌گيرند (که در اين اواخر، نمونه‌هاي این‌گونه بحران‌ها را از مزرعه تا سر سفره مردم لمس کرده‌ايم!). در اين صورت، عوامل گران‌قيمتي مانند آب شيرين، خاک‌هاي درجه يک و دو و وام‌‌‌هاي نسبتاً کم‌بهره و بذرهاي با کيفيت در اختيار عده‌‌‌اي نابلد (از نظر وقوف به دانش فني کاربردي) قرار می‌گیرند که با اين روند نامطمئن از نقش اقليم، درجه PH خاک، نيازهاي واقعي بسترهاي بذر و نهال به مواد غذایي و فقدان مواد آلي در خاک‌ها که اغلب کمتر از 7/0 درصد کربن و مواد آلي دارند باید آن‌ها را از این کار برحذر کرد.

بنابراين نبايد انتظار افزايش بهره‌وري در واحد سطح را در اين قبيل مزارع داشته باشيم؛ به خصوص آنکه بيش از 95 درصد اراضي زراعي، از کشاورزي حفاظتي بي‌بهره‌اند و خاک‌‌‌هايمان به عنوان بستر بذر، با رفت و آمد تراکتور و دنباله‌بندهايش، هر روز فشرده‌تر می‌شوند و از موجودات زنده خاک، شامل ميکرو و ماکروارگانيزم‌‌‌ها به ويژه کرم‌‌‌هاي خاکي بي‌بهره می‌مانند!

10- کشاورزی هوشمند، از شعارها تا واقعیت‌ها

 

کشاورزی دقیق که گاهی آن را کشاورزی «خاص مکانی» نیز می‌نامند، یک نوع نگرش جدید در مدیریت مزرعه است. به عبارتی ساده‌تر، کشاورزی دقیق، سیستمی است که تولیدکنندگان کشاورزی می‌توانند توسط آن، تغییرات و غیریکنواختی‌های داخل مزرعه را شناسایی کنند و سپس یا مدیریت این تغییرات، در جهت افزایش محصولات زراعی و بهره‌وری گام بردارند.

در حال حاضر، این نوع سیستم مدیریت مزرعه در کشورهای پیشرفته و به ویژه آمریکا در حال تبدیل شدن به یک سامانه رایج کشاورزی هستند و به نظر می‌رسد خلاف کشورهای پیشرفته که توجه ویژه‌ای به این نوع سیستم کشاورزی نشان داد‌ه‌اند، کشورهای در حال توسعه و توسعه‌نیافته، همچنان استفاده از ارقام اصلاح‌شده و در برخی موارد، محصولات بیوتکنولوژی را بر استفاده از چنین شیوه‌هایی ترجیح دهند؛ هرچند عصر آینده، ملزومات دیگری را می‌طلبد.

کشاورزی دقیق

در سال 1997 لایحه کشاورزی ایالات متحده، کشاورزی دقیق را چنین توصیف کرده است: کشاورزی دقیق یک نظام تلفیقی کشاورزی بر اساس تولید و اطلاعات است که برای افزایش راندمان تولید کل مزرعه و هر نقطه از مزرعه در بلندمدت، افزایش بهره‌وری و سودآوری طراحی شده است؛ درحالی‌که تأثیرات پیش‌بینی‌نشده بر حیات وحش و محیط را به حداقل می‌رساند.

شکل متعارف کشاورزی دقیق، مدیریت محصول در مکان خاص خود می‌باشد که شامل مدیریت کاربرد منابع و اقدامات کشاورزی برای تناسب بهتر نیازمندی‌های خاص خاک و محصول است.

موانع پذيرش کشاورزی دقيق به عبارت زیرند:

خدا قوت – گل‌افرا

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا