تحلیل ها

کشاورزان بي‌صبرانه در انتظار وقوع اين تحول براي جهش توليد هستند

Farmer are waiting for reforms in Agriculture Ministry

99-1-14

وزير جديد جهاد کشاورزي شايسته است همکاران خود را با معيارهاي سازگارتر و متعهدانه‌ترانتخاب کند

 

فرصت‌‌ها و تهديدها در بخش کشاورزي از چهل سال گذشته تاکنون مي‌توانند سرفصل راهبردهاي آينده باشند

بخش کشاورزي از 40 سال گذشته تاکنون فراز و نشيب‌‌هاي زيادي را به خود ديده است. با مرور صفحات مجله کشاورز در اين مدت و گذشت زمان و ملاحظات و روند رو به رشد بخش کشاورزي، تکرار گفته‌‌ها، شنيده‌‌ها و بررسي عملکرد مديريت‌‌ در بخش‌هاي دولتي و خصوصي، تفسير و تحليل‌‌هاي مصور مطرح شده و گاهي تکرار همان اشتباهات گذشته جملگي باعث شگفتي مي‌‌شود.

در طول سال‌‌هاي گذشته، با تغيير هر مديريتي در وزارت جهاد سازندگي، وزارت کشاورزي و وزارت جهاد کشاورزي، بسياري از روش‌‌ها نيز تغيير کرده و در سازمان‌‌هاي زيربخش دولتي، ده‌‌ها مدير، معاون و حتي کارشناس تعويض شده‌‌اند و هر بار نيز دوره‌‌هاي آموزشي آشکار و مخفي براي آشنايي نيروهاي جديد طي شده و اين تغييرات، صدمات زيادي را به اين بخش وارد کرده‌اند.

برخي همکاران ما در نشريات تخصصي، مدت‌‌هاست از ما مي‌‌پرسند که نظرمان درباره روند مديريتي وزير جديد جهاد کشاورزي و معاونان ايشان چيست که به يقين، پاسخ به اين پرسش به زمان بيشتري احتياج دارد؛ به خصوص آنکه وزير جديد هنوز از سوي مجلس انتخاب و وي مهره‌چيني معاونان و مديران خود را انجام نداده است که در اين راستا تجديدنظر در ادامه کار بسياري از آن‌ها را مي‌طلبد تا بدين‌وسيله فاصله بين وعده‌ها و واقعيت‌ها با آمارهاي کاذب پر نشوند.

در طول 40 سال گذشته، زمان‌‌هايي را به ياد داريم که برخي نشريات تخصصي و به طور کلي بخش غيردولتي و تشکل‌‌هايشان، عزيز و همدم و هم‌انديش بخش دولتي مي‌‌شوند و متعاقباً با اعمال سليقه‌‌ دولتمردان بعدي، برخي از آنها بايد با بخش دولتي فاصله بگيرند و حتي مغضوب هم مي‌‌شوند و سپس مجدداً با عنايت وزير بعدي، شايد گروه‌هاي ديگري به ميدان بيايند که اين حذف و اضافه نيروها از آنجاست که در مديريت آنها راهبردهاي نوشته شده‌اي و تدوين شده وجود ندارد.

يقيناً مديريت وزير جديد مي‌تواند شکوفايي بخش غيردولتي را در کنار دولتي بار ديگر احياء کند ولي هيچ‌کس نمي‌تواند مشخص کند که اين همزيستي و همفکري‌‌ها تا کجا و چه هنگام ادامه خواهند داشت؟

پس از گذشت 40 سال، امروز ديگر زمان آن رسيده که راهبردها را ملاک توسعه کشاورزي قرار دهيم. در اين صورت، اگر هر مقامي نامزد پذيرفتن مسئوليتي شد، بايد ابتدا شرح راهبرد آن مسئوليت را مطالعه کند و با توجه به اصل 23 توصيه‌‌هاي رهبر انقلاب که به درستي اعلام مي‌‌کند «مسئولان بخش دولتي که بر اثر بي‌سياستي‌‌ها يا تصميمات اشتباه، موجب وارد آمدن خساراتي به بخش خصوصي شوند، بايد از عهده جبران آن برآيند»، چنين مي‌طلبد که هر مقام مسئول بايد در پذيرفتن مسئوليت‌‌ها به آن‌ها به شرح زير توجه کند:

1- دارا بودن صداقت‌ها به دور از افکار فسادجويانه

2- داشتن تخصص‌‌هاي تئوري و تجربي کافي درباره مسئوليت مورد نظر تحت عنوان شايسته‌سالاري

3- داشتن برنامه ويژه در چينش مديريتي تحت مديريت خود

4- برخورداري از جاذبه‌‌هاي ارتباطي براي دعوت از نيروهاي اهل فن آن رشته در بخش خصوصي براي دريافت مشاوره‌‌هاي کارساز و مشارکت در تصميم سازي‌‌ها

5- بـرخورداري از تـوانايـي‌‌هاي ويــــژه در اعتمـــ ادسازي براي تشويــق و ترويج سرمايه‌گذاري در بخش دولتي، با پشتوانه‌‌هاي بيمه‌‌اي که اگر بر اثر تغيير سليقه‌‌هاي آتي مسئولان، صدماتي به سرمايه‌گذار وارد آمد، از عهده آن برآيند.

6- لزوم بازرسي‌‌هاي محسوس و نامحسوس در سطوح مختلف مديريتي به منظور ارزيابي رعايت راهبردها و روند توسعه و پيشبرد امور تا رسيدن به اهداف تعيين شده در برنامه

7- لزوم بهره‌گيري از نبوغ و تجربيات نشريات تخصصي مستقل و به دور از فرصت‌طلبي‌ها در ارزشيابي توسعه و تهيه شرحي از کمبودها و کاستي‌‌ها و با هماهنگي، سعي در رفع آنها.

در اين رابطه همکاران ما در سازمان صدا و سيما براي طرح مشکلات و نارسايي‌‌ها و پيدا کردن راهکارهاي نجات‌بخش در بخش کشاورزي، زحمات بسياري را متحمل مي‌‌شوند، ولي گاهي واقعيت‌‌ امر با آنچه مطرح مي‌‌شود، فاصله دارد و فقط افسوس‌‌ بر دل اهل فن مي‌‌ماند!

البته اين تدبير مثبت است که اميد را بر دل‌‌ها بتابانيم، ولي نبايد خود را هم فريب دهيم که کشاورزي ما در کليه رشته‌‌ها و در برخي سطوح در حال اعتلا است، زماني که کارشناسانه به طرح مسائل کشاورزي مي‌پردازيم و آن را مي‌‌شکافيم، خلاهايي را مي‌‌يابيم که در زمان خودش مي‌‌توانستيم آنها را به سادگي پر کنيم.

امروز در حالي که جاي خالي دانش فني کاربردي در تمام سطوح احساس مي‌‌شود، بسياري از نيروهاي حاذق دوشادوش ما هستند، ولي ما هيچ برنامه‌اي براي ارتقاي سطوح مسئوليت‌پذيري آن‌ها نداريم.

امروز حدود 250 هزار فارغ‌التحصيل از سوي سازمان نظام مهندسي کشاورزي به عنوان جوياي کار شناخته مي‌شوند که هنوز استعداديابي نشده‌‌اند، در حالي که چند برابر اين تعداد، جاي خالي در سطوح مختلف فني و تخصصي وجود دارد، که مي‌توان با گزينش و استعداديابي همين فارغ‌التحصيلان به عنوان اعضاي فعال سازمان نظام مهندسي کشاورزي موجبات افزايش بهره‌وري در واحد سطح را فراهم کرد.

به عنوان مثال، امروز هر دستگاه تراکتور، سکان پرالتهاب مديريتي در بخش کشاورزي به حساب مي‌‌آيد که ما آن را کارخانه کوچک سيار شناسايي کرده‌ايم، ولي هنوز تراکتور به عنوان يک وسيله رانندگي بدون شرح هويت فني، اقتصادي و کاربردي، بي‌هدف به خريدار آن واگذار مي‌‌شود، در حالي که در هيچ کجا ثبت نشده که بازدهي و عملکرد تراکتورهاي واگذار شده در کجا و چگونه نمود پيدا کرده‌اند؟ آيا تراکتورها با ادوات، راننده آن، اقليم، منطقه و نوع توليد سازگاري دارند؟ آيا اين تراکتور قرار است با دنباله‌بندهايش چند بار به مزرعه برود تا يک محصول بدون فشرده شدن خاک کاشته شود؟

اگر واگذار کننده، برنامه‌ريزان بخش دولتي و مديران مزارع مي‌‌دانستند که هر دستگاه تراکتور مجهز (در صورتي که يک نفر مهندس با تجربه پشت فرمان آن بنشيند و دنباله بندهاي مناسب را با آن در مزرعه هدايت کند)، مي‌‌تواند طي حداکثر دو سال، هزينه‌‌هاي پرداختي را بازيافت کند، هيچ‌گاه يک نفر کم سواد هر چند زحمتکش را مامور هدايت آن نمي‌کردند؛ همان‌طور که رانندگان تراکتور را مامور هدايت هواپيماها نمي‌کنند. اکنون مي‌‌توانيم از اغلب رانندگان فعلي تراکتور و بازدهي آنها الهام بگيريم که آيا به صلاح است مسئوليت‌‌هاي سطوح مختلف دولتي را اين چنين به عهده افراد غيرفني اکثرا موقت بسپاريم؟

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا