وعدههای بیعمل از سوی مسئولان، یک بیماری اخلاقی است که در سطوح مختلف مدیریتی، همهگیر شده است. به قول معروف، دو کار اساسی و کامل، بهتر از دهها وعده و وعید بیمحتوا و بیعمل است که فقط برای حفظ طولانیمدت پست و منصب با توسل به رنگ و ریا و دروغ شکل گرفته است.
لازم به ذکر است که در تاریخ فرهنگ ایرانی، کمتر نمونهای از چنین بداخلاقیهای مدیریتی پیدا میشود. مدیران عالی، به قدری درگیر روزمرگی شدهاند که انگار برای از سر باز کردن امور روزانه، پای به سیستم دولتی میگذارند تا صرفاً مدیریت وعده و وعید را پیشه کنند و از حقوق و مزایای مدیریتی بهرهمند شوند! دریغ از اقدامات اساسی برای کشور و ملت!
متأسفانه فرهنگ تلاش، ایثار و شهادت برای وطن، تبدیل به دروغ و ریا، صرفاً برای ماندگاری در پست و مقام در جهت دستیابی به اهداف فاسد و اختلاس شده است؛ فاجعهای فرهنگی که هرگز پیشبینی نمیشد در این کشور رخ دهد و برای مدیران عالی فریبکار، معیار ارزشگذاری شود.
متأسفانه، مدیران کارآمد و خدمتگذار برخوردار از تخصص و تجربیات ارزشمند در دستگاههای اجرایی، به راحتی با فریبکاری متقاضیان پست و مقام نزد مسئولان بالادستی نظام، حذف و کنار زده میشوند و عجیب است که این فریبکاران، همواره برای حفظ جایگاه غصبی خود، بهتدریج با باندبازی (به جای به کارگیری افکار خود جهت خدمت هرچه بیشتر به بخش و نظام)، مترصد هستند و با کوچکترین نقد و انتقاد، برآشفته و پرخاشگر میشوند؛ به طوری که به راحتی میتوان به شخصیت سوءاستفادهگر چنین مدیران فریبکاری پی برد.
خلاف این عده، مدیران میانی درستکار با ظرفیت بالای شخصیتی و توانمندی مدیریتی خود، همواره برای تکاملِ مسیر خدمتگذاری در مسئولیت منتصب شده، از نقد و انتقاد استقبال میکنند و سپاسگزار انتقادکنندگان خواهند بود؛ بنابراین یکی از شاخصهای گزینش مدیران عالی، مبتنی بر 17 ویژگی شایستهسالاری در حوزه شخصیتی از ویژگیهای رفتاری، معیار نقد و انتقادپذیری و قدرت پاسخگویی جهت تکامل رفتار استراتژیک در حوزه مدیریتی است که منجر به کاریزمای سازمانی، شیفتگی و توسعه بهرهوری نزد کارکنان، کارشناسان و مدیران میانی و عملیاتی خواهد شد.
امروزه در علم مدیریت به جایگاه مدیریت ارتباطات و رفتار استراتژیک مدیران عالی فرهیخته دستگاههای اجرایی، به عنوان شاخص برتر رشد برای توسعه سازمانی، نگریسته و در مرحله گزینش از سوی مدیریت منابع انسانی اهمیت بسیاری به آن داده میشود. صاحبنظران مدیریت منابع انسانی اعتقاد دارند مدیرانی که از شخصیتی مبتنی بر دانش مدیریت ارتباطات و رفتار استراتژیک برخوردارند، به مثابه معجزهای برای بهرهوری در فضایی کاریزماتیک از شیفتگی سازمانی هستند.
نتیجه مدیریتی
بقای مدیران عالی، بستگی به شایستگی انتصاب اولیه دارد و برای ادامه دوران مدیریت سازمانی، نزد معاونان و مشاوران وزیر، سازمانها، مؤسسات و مدیران عامل شرکتهای دولتی و نیمهدولتی، بسیار حائز اهمیت است که بتوانند بدون رنگ و ریا و صرفاً با مدیریت ارتباطات و رفتار استراتژیک، میزان شیفتگی سازمانی خود را نزد کارکنان و متخصصان در فضایی کاریزماتیک افزایش دهند و با توجه به نگرشattitude، بهرهوری سازمان را اعتلاء ببخشند و شکوفا نمایند.
البته جایز نیست که مدیران عالی فرهیخته نیز به مثابه مدیران رانتی و سفارشی که خارج از شایستگی، ماندگاری خود را در پست و منصب به روش رنگ و ریا، دروغپردازی و دادن وعده و وعیدهای غیرممکن رقم میزنند، رفتار کنند. مدیران فرهیخته باید با شخصیت کاریزماتیک ناشی از برخورداری از علم مدیریت ارتباطات و رفتار استراتژیک، نهتنها دوام خود را حتی تا رسیدن مناصب بالاتر تضمین کنند، بلکه باید بهرهوری را با توسل به شیفتگی سازمانی نزد همکاران، مضاعف نمایند تا به عنوان خادم ملت، از مزایای دنیوی و اُخروی آن به نیکی بهرهمند شوند.
امیدوارم با تقدیم مطلب اخلاقی در حوزه نظام مدیریتی و برنامهریزی مدیران عالی، بهویژه در بخش کشاورزی، توانسته باشم حرص و ولع رقابت در کسب پست و مقام را در چارچوب رانت، سفارش، دروغ و ریا، خارج از شایستگی و توانمندی، به مسئولان بالادستی وزارتخانه در جهت هوشیاری در گزینشهای پیشروی و آگاهی از عملکردهای ساختگی و دروغین برخی مدیران ستادی و استانی که مستمراً اقدامات خود را در قالب دستاوردهای شگفتانگیز اجرایی ارائه میدهند، هشدار داده و در این زمینه، انجام وظیفه کرده باشم. باید بدانیم که از ارائه خدمات شایسته به بخش کشاورزی و کشاورزان در تمامی سطوح مدیریتی، بسیار دور افتادهایم و کشاورزان تلاشگر، از عملکردها رضایت چندانی ندارند. باید بیشتر کار کنیم و به گفتههای اغراقآمیز برخی مدیران اکتفاء ننماییم، بلکه واقعیت بخش کشاورزی را دریابیم.
گزارشهای مبتنی بر تعریف و تمجید از رشد و توسعه اقتصادی کشاورزی که اخیراً در برنامه «رویش» از سوی دکتر سرافرازی بیان شد، وزارت جهاد کشاورزی را در عرصه خدمت به کشاورزی وکشاورزان، جلوتر از زمانه جلوه داد که احتمالاً با این تعریف و تمجیدها از پیشرفت در بخش کشاورزی، دیگر نیازی به حمایت ارزی و ریالی دولت و سازمان برنامه بودجه وجود ندارد!
در پایان باید متذکر شوم که فقط اطلاعرسانی راهبردی برای بخش کشاورزی، مفید و ارزشمند است.
آبان 99-سال 41-شماره 491-ص38