97-3-47
10کشور عمده از جمله ایالاتمتحده، برزیل، آرژانتین، هند، کانادا، چین، آفریقای جنوبی و پاراگوئه، در مجموع 98درصد سطح زیرکشت محصولات تراریخته را به خود اختصاص دادهاند. جالب است بدانیم تنها 7/3درصد از کل زمینهای کشاورزی جهان به محصولات تراریخته اختصاص دارد و کمتر از یک درصد کشاورزان دنیا به کشت محصولات تراریخته اقدام میکنند.
در سال2013، تعداد کشاورزانی که محصولات تراریخته را کشت کرده بودند به بیش از 18میلیون نفر در کل جهان رسید که در این سال برای دومین سال پیاپی، سطح زیرکشت محصولات تراریخته کشورهای درحالتوسعه (94میلیون هکتار) بیش از کشورهای توسعهیافته (81میلیون هکتار) بود. 99درصد سطح زیرکشت محصولات تراریخته جهان به چهار محصول سویا، ذرت، کلزا و پنبه اختصاص یافته است. پیشبینی میشود آهنگ رشد سطح زیرکشت محصولات تراریخته در سالهای آتی به کندی خواهد گرایید؛ زیرا زمین دیگری برای کشت این محصولات وجود ندارد.
با نگاهی به کشورهای تولیدکننده و نوع محصولات عمده تراریخته مشخص میشود که عمده محصولات کشاورزی واردات کشور به احتمال زیاد تراریخته هستند. براساس اعلام انجمن ایمنی زیستی، کشور ایران یکی از واردکنندگان عمده محصولات تراریخته برای مصرف غذا، دام و فرآوری است؛ بنابراین، نقل و انتقالات فرامرزی غیرعمدی و نقل و انتقالات مرزی غیر قانونی موجودات زنده تراریخته برای ایران حائز اهمیت است. در اینباره نباید فقط به اثرات منفی توجه شود، بلکه این موجودات تغییر یافته ژنتیکی چنانچه مراحل مربوط به ارزیابی خطرات احتمالی را طی کرده و مجوز لازم را کسب کرده باشند، میتوانند آثار مثبتی بر مسائل اجتماعی و اقتصادی نیز داشته باشند.
مزیتهای محصولات تراریخته در شمارههای گذشته بررسی شد. در این شماره، به بررسی برخی از معایب این محصولات که ازسوی مخالفان این نوع محصولات بیان میشود، پرداخته خواهد شد. با توجه به واردات انبوهی از محصولات کشاورزی که مثلاً در مورد دانههای روغنی به بیش از 90 درصد نیاز کشور میرسد و عمدتاً از محصولات تراریختهای مانند سویا، کلزا و پنبه تأمین میشود، لازم است با درنظرگرفتن همه ویژگیهای این پتانسیل علمی، تصمیم درستی گرفته شود.
معایب محصولات تراریخته
افزایشنیافتن عملکرد
محصولات تراریخته عملکرد را افزایش نمیدهند و حتی گاهی باعث کاهش آن نیز میشوند. عملکرد صفت ژنتیکی مرکب است که ژنهای زیادی در کنترل آن نقش دارند. با فناوریهای در دسترس امروزی، امکان مهندسی ژنتیکی عملکرد وجود ندارد. مدیریتهای زراعی مناسب مانند حفظ حاصلخیزی خاک، مدیریت آبیاری، تنشهای محیطی و غیره از اهمیت یکسان و شاید بالاتری از تراریزش در افزایش عملکرد محصولات زراعی برخوردار هستند. یک مطالعه 50ساله در ایالاتمتحده و اروپای غربی که روی محصولات عمدهای مانند ذرت، کلزا و گندم انجام شده بود، نشان داد در آمریکا، محصولات تراریخته باعث کاهش عملکرد و افزایش محصولات آفتکشها در مقایسه با اروپای غربی شده است که عمده سطح زیرکشت این کشورها تراریخته نیست.
افزایش مصرف آفتکشها
محصولات زراعی تراریخته متحمل به علفکشها، عمدتاً کلایفوسیت، سمپاشی شوند. در این مزارع، همه گیاهان غیر از گیاه زراعی تراریخته از بین میروند. بیش از 98درصد محصولات زراعی تراریخته جهان برای مقاومت به یک یا چند علفکش یا تولید مواد سمی حشرهکش اصلاح شدهاند. محصولات تراریخته مقاوم به علفکش به افزایش قابلتوجه علفکشها منجر شدهاند.
آمارها نشان میدهند با وجود افزایش تولید گیاهان تراریخته در آمریکا، مصرف سموم افزایش قابلتوجهی داشته است، درحالیکه در فرانسه با وجود تولید ناچیز محصولات تراریخته، مصرف سموم در سال2007 در مقایسه با سال1995 به میزان قابلتوجهی کاهش یافته است. این کاهش در سال2009 در علفکشها به میزان 82 درصد و در مورد حشرهکشها به میزان 12 درصد مصرف سم در سال 1995 بوده است. چنین روندی درباره سوئیس و آلمان نیز گزارش شده است. این در حالی است که عملکردها، کاهشی نداشته و با مدیریت مناسب و روشهای تلفیقی به این مهم دست یافتهاند. مطالعات نشان داده است با استفاده از مدیریتهای تلفیقی، امکان کاهش 30 درصد مصرف سموم وجود دارد، که در این صورت، تولید اندکی کاهش خواهد یافت، اما تأثیر منفی بر درآمد حاصل از هر مزرعه کاهش ندارد.
معمولاً خود گیاه تراریخته مواد سمی بیشتری نسبتبه سموم مصرفی ازسوی کشاورزان تولید میکند که در مورد ذرت تراریخته تخمین زده شده و 19برابر مصرف سم توسط کشاورز است.
سموم گیاهیای که گیاهان تراریخته تولید میکنند مربوطبه گیاهان معمولی و پستانداران سمی هستند. برخی از پژوهشها نشان دادهاند سموم Btطبیعی که از جمعیت باکتریایی خاک استخراج شدهاند، مؤثرتر از سم حاصل از گیاهان تراریخته هستند، چون هم ساختار شیمیایی و هم محل عمل متفاوتی دارند و برخلاف سموم Btتولیدشده در گیاهان تراریخته، پیش از آزادشدن از گیاه تراریخته، فعال هستند. مشخص شده است گیاهان تراریخته برای پروانهها، شکارگرهای طبیعی آفات مانند کفشدوزکها، پستانداران و جانورانی که از آنها تغذیه میکنند، زیانبار بودهاند.
تولید ابر علفهرزها
مهمترین علت افزایش علفکشها در اثر تولید گیاهان تراریخته، ظهور علفهای هرز بسیار قوی (ابرعلفها) است. استفاده بیش از حد و با خیال راحت از علفکشی که روی گیاه زراعی تأثیر منفی ندارد، باعث افزایش فشار به علفهای هرز میشود؛ به این معنا که تنها گیاهانی که دربرابر سم مقاوم هستند، باقی میمانند و ژن مقاومت آنها به نسلهای بعدی منتقل میشود؛ در نتیجه، کشاورزان مجبور به استفاده بیشتر از علفکشها میشوند.
گزارش شده است زمینهای کشاورزی آلوده به علفهای هرز مقاوم به علفکش در آمریکا در سال 2012 به بیش از 2/61میلیون ایکر افزایش یافت که تعداد کشاورزان ناراضی نسبت به سال2011، 34درصد افزایش یافته بود. همچنین گزارش شده است گسترش علفهای هرز مقاوم به علفکش رانداپ، شتاب بیشتری گرفته و از 25درصد در سال2011 به 51درصد در سال2012 افزایش یافته است.
پس از پیدا شدن علفهای هرز مقاوم، کشاورزان برای اولین بار، سم بیشتری مصرف میکنند تا آن را کنترل کنند، اما با گذشت زمان معلوم میشود سم هیچ تأثیری ندارد؛ در نتیجه، کشاورز به استفاده از سموم بیشتر و قویتر روی خواهد آورد. نتیجه این شرایط، برگشت به روشهای مدیریتی پرکار مانند وجین دستی است.
اثرات سمی و حساسیتزا روی حیوانات آزمایشگاهی
پژوهشهایی که در آنها حیوانات آزمایشگاهی یا اهلی با گیاهان تراریخته تغذیه شده بودند نشان داد مصرف آنها دارای اثرات سمی و حساسیتزاست. این آثار هم از خود گیاهان تراریخته و هم از بقایای آفتکشهای مصرفی برای آنها حاصل میشود. پژوهشهای مختلف بر وجود این اثرات منفی دلالت دارند:
●مسمومیت شش و کبد
●بزرگ شدن کبد
●اختلال در کارکردهای کبد، لوزالمعده و بیضهها
●تسریع پیر شدن کبد
●اختلال در کارکرد دستگاه گوارش و تغییرات سلولی در کبد و لوزالمعده
●بهرهمندی ناکارآمد از مواد غذایی و اختلالات گوارشی
●تغییر باکتریهای راست روده
●ناهنجاریهای رودهای