98-2-30
افراد بشر سالانه حدود 5/5 میلیارد تن کربن را از طریق احتراق سوختهای فسیلی (زغال سنگ، نفت، بنزین و غیره) به جو زمین وارد میکنند. این حجم عظیم کربن در لایه تحتانی جو زمین تجمع مییابد و گرما را در خود نگاه میدارد. در واقع گاز کربن و سایر گازهایی که به گازهای گلخانهای معروف شدهاند (مانند متان، اکسید ازت و کلروفلوئور کربن) با تجمع در جو زمین کره خاکی را به گلخانهای بزرگ مبدل میکنند، به نحوی که گرمای خورشید میتواند وارد آن شود، اما بازگشت آن به راحتی میسر نیست. درست مانند آنکه انسان در گرمای تابستان داخل یک اتومبیل بنشیند و شیشههای آن را بالا بکشد. دودکشهای کارخانجات و اگزوز اتومبیلها و لوله بخاری خانهها از منابع اصلی انتشار کربن در جهان هستند و در این میان بزرگترین سهم از آن کشورهای صنعتی پیشرفته است.
گرم شدن کره زمین به نوبه خود خشکسالی و قحطی و کمبود آب را به همراه آورده است. دیگر از زمستانهای سرد و پر برف گذشته خبری نیست. تابستانها داغ و طولانی شدهاند و میزان بارندگی سالانه کاهش یافته است. این گرما به محصولات کشاورزی صدمه میزند و موجب کمبود آب مورد نیاز کشاورزی و آب آشامیدنی میشود. بسیاری از شهرهای جهان اکنون با کمبود جدی آب روبرو هستند و ساکنان آنها تابستانهای سختی را میگذرانند. در سال 1988 در آمریکای شمالی و چین خشکسالی شدیدی بروز کرد و برای اولین بار در تاریخ تولید غله آمریکا از میزان مصرف داخلی آن کشور کمتر شد و صادرات غله با استفاده از ذخایر موجود صورت گرفت. بسیاری از مردم چین نیز دچار گرمازدگی شدید شدند. بهعلاوه افزایش درجه حرارت زمین شرایط زیست بسیاری از گونههای حیوانی و گیاهی را به خطر انداخته و تاکنون شمار زیادی از آنان از بین رفتهاند. این افزایش خطر آبشدن یخهای قطبی و کوههای یخی را نیز دربردارد. اگر این امر واقع شود سطح آب دریاها بالا خواهد رفت و در نتیجه بسیاری از شهرهای ساحلی و دلتاهای پست جهان به زیر آب خواهد رفت که از جمله آنها میتوان شهر میامی در ایالات متحده و دلتای بنگلادش را نام برد.
جنگلهای جهان که منبع اصلی تأمین اکسیژن آن هستند نیز به سرعت در حال نابود شدنند. روستاییان ساکن حاشیه جنگلها برای تأمین سوخت و کسب درآمد و برخی دولتها برای کسب ارز جنگلها را مورد هجوم خود قرار دادهاند. جنگلبری در جهان غوغا میکند. اطلاعاتی که از ماهوارهها بهدست آمده نشان میدهد که تنها در سال 1987 حدود 8 میلیون هکتار از جنگل بارانی آمازون در برزیل از بین رفته است. در هر سال 3/11 میلیون هکتار از جنگلهای گرمسیری از بین میروند، یعنی سالانه منطقهای بزرگتر از کشور اتریش از جنگل تهی میشود. اگر این روند ادامه یابد تا چند سال دیگر یعنی تا اوایل قرن بعد، هیچ اثری از این جنگلها باقی نخواهد ماند و این امر بدان میماند که ریههای یک انسان را از قفسه سینه او به در آوریم.
مصرف زیاد مواد کلروفلوئور کربن که در یخچالها و کولرهای گازی و کولر اتومبیل و چیلرها و غیره بهعنوان ماده مبرد و در صنعت الکترونیک بهعنوان حلال بهکار میروند و نیز برای ساختن انواع افشانهها (اسپری) مورد استفاده قرار میگیرند موجب از بین رفتن لایه ازن جو زمین شده است. در دهه هشتاد مشخص گردید که لایه ازن در سرتاسر کره زمین نازک شده و در بعضی مناطق سوراخهایی در آن ایجاد شده است. این امر موجب میشود که مقدار بیشتری از اشعه ماوراءبنفش خورشید به زمین برسد. میزان افزون از حد این اشعه، حیات موجودات آبزی و بسیاری از گونههای گیاهی را به خطر میاندازد، برداشت محصولات کشاورزی را کاهش میدهد و باعث بروز انواع سرطانهای پوستی در انسان میشود. در قسمتهایی از دنیا که بیشتر در معرض تابش این اشعه هستند (ایالات متحد، شیلی، بخشهایی از استرالیا) میزان بروز موارد جدید سرطانهای پوستی بهشدت افزایش یافته است.
تولید مواد غذایی نیز با بحرانی جدی روبرو شده است. از سال 1984 به بعد تولید غله جهان پیوسته رو به تنزل بوده است. مواد غذایی روزبهروز کمیابتر و گرانتر میشود. پس از جنگ جهانی دوم به علت نیاز شدید ناشی از افزایش جمعیت، زمینهای زیرکشت جهان شدیداً افزایش یافت و اکنون دیگر امکان افزایش بیشتر آن بسیار ناچیز است. استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی هم سطح سفرههای آب را پایین برده و تأمین آب مورد نیاز کشاورزی را مشکل کرده است. هرچه جمعیت بیشتر شده فشار مردم بر زمین نیز افزایش یافته است. زمینها بهطور بیرویه تحت کشت درآمدهاند، دورههای آیش کوتاهتر شدهاند، زمینهای کشاورزی به اماکن مسکونی و کارخانجات تبدیل شدهاند، آبیاری بیرویه موجب شور شدن زمینها شده و از بین بردن پوشش گیاهی زمین آن را برای فرسایش مستعد کرده است. سالانه حدود 3/20 میلیارد تن از خاک سطحی مزارع جهان توسط آب و باد شسته شده و به دریاها میریزد. تنها در کشور اتیوپی هر ساله حدود 1 میلیارد تن خاک سطحی مزارع کوهستانی توسط آب باران شسته میشود. فرسایش شدید زمین و کمبود آب نتیجهای ندارد مگر قحطی و هجوم روستاییان به مناطق شهری و پر کردن اطراف شهرها از حلبیآبادها و محلات فقیرنشین، تعداد این مهاجران که میتوان آنان را پناهندگان زیستمحیطی نام نهاد در سراسر دهه هشتاد رو به افزایش بوده است.
هر سال قریب 90 میلیون نفر به جمعیت جهان افزوده میشود. یعنی حدوداً در هر روز 250 هزار نفر، در هر دقیقه 180 نفر و در هر ثانیه 3 نفر. اگر این رشد سریع ادامه یابد تا پایان قرن حاضر تقریباً یک میلیارد نفر دیگر به جمعیت فعلی جهان اضافه خواهد شد. آیا میتوان ظرف مدت ده سال برای یک میلیارد دهان باز اضافی غذا تهیه کرد؟ آیا جهانی که هم اکنون هم از گرسنگی در رنج است با این یک میلیارد اضافی چه خواهد کرد؟ بدین ترتیب آیا نباید انتظار داشته باشیم که استانداردهای زندگی همه مردم جهان در اثر این افزایش فوقالعاده سقوط کند؟ آیا فرزندان ما به فقر و گرسنگی دچار نخواهند شد؟
متأسفانه بخش اعظم افزایش جمعیت جهان در کشورهای در حال توسعه صورت میگیرد. آنجا که فقر و بیسوادی و خرافات بیشتر است، جمعیت هم سریعتر افزایش مییابد و رشد سریع جمعیت هم به نوبه خود به فقر مردم دامن میزند. دهه هشتاد به جهانیان نشان داد که جمعیت بیشتر یعنی رفاه و آسایش کمتر و فقر بیشتر. انفجار جمعیت یعنی تخریب بیشتر زمینهای کشاورزی و جنگلها، یعنی تبدیل زمینهای کشاورزی به منازل مسکونی، تبدیل جنگل به چراگاه و بیابان، یعنی تولید کمتر موادغذایی و اتکاء بیشتر به واردات و نشان داد که کنترل جمعیت امری جدی و حیاتی است که انجام آن نیازمند سرمایهگذاری و برنامهریزی وسیع و در افتادن با عادات و هنجارها و سنتهای دیرپا و سرسختی است که ریشه در تاریخ هر کشور دارند. این مسایل و سایر نشانههای تخریب محیطزیست زنگ خطر را به صدا درآوردهاند. جهان در خطر است، باید قبل از آنکه دیر شود فکری کرد. ادامه دارد