تحلیل ها

بازخواست نسل آینده- بر سر اندوخته‌های ما چه آوردید

97-5-2

دکتر فریدون گل‌افرا

مورد توجه رئیس‌جمهور و معاون اول ریاست‌جمهوری که با تواضع ویژه، مشتاق درکنار هم بودن و همدلی با اهل فن هستند

بازخواست نسل آینده:
بر سر اندوخته‌های ما چه آوردید!؟

● چرا کارنامه‌های مدیران نسل فعلی بدون‌ کارشناسی به مدیران بعدی سپرده می‌شود؟
بازخواست‌شوندگان: وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت بهداشت و درمان، وزارت آموزش و پرورش، مجلس شورای اسلامی، دانشگاه‌ها، رسانه‌های گروهی و کشاورزان (به‌ویژه افرادی که از روش‌های سنتی و رایج استفاده می‌کنند)
وکیل مدافع: نشریه کشاورز با انگیزه تخصصی و رسالت مطبوعاتی
شاهدان: کشاورزان و همسایگانشان و در حاشیه، میکرو و ماکروارگانیزم‌ها، قارچ‌ها، ژن‌ها و اصالت‌ها در خاک‌ها، دام، طیور و آبزیان
مدارک: وضع کنونی برای تأمین دلایل کارشناسی
نقاط قوت: تعداد اندکی کشاورز عاشق‌پیشه که هر سال در تولید محصولات موفق هستند؛ ولی برخی از آن‌ها درمانده یا به دیار باقی می‌شتابند، بدون آنکه درصد قابل‌توجهی از بازماندگان آن‌ها، شغل نیاکان خود را ادامه دهند.
نقاط ضعف: تاکنون هیچ‌کس در هیچ‌یک از سطوح مدیریتی، مسئولیت این چالش‌ها، کمبودها و مسائل را نپذیرفته و همچنان بدون نظارت‌های مراجع ذی‌ربط این روند ادامه دارد!
علت عدم تعهد به حسن انجام کار چیست؟
اگر برای عمل جراحی به بیمارستان مراجعه ‌کرده‌ باشید، حتماً با این مورد برخورد داشته‌اید که هزینه‌های غیرمتعارف را به‌صورت نقد از شما دریافت کرده و ریزنوشته‌های بیمارستانی که اغلب حوصله خواندن آن‌ها را هم ندارید، به‌صورت اعتراف و تضمین از شما گرفته‌ شده است. اگر هم اشتباهی در مورد معالجه شما در بیمارستان‌ها و مراکز دندان‌پزشکی رخ داده باشد، اغلب مسئولان بیمارستان براساس اعتراف‌نامه‌ و تعهدنامه‌های دریافتی شما را بدهکار می‌دانند و خودشان را طلبکار و…
همچنین در مورد بانک‌ها هنگام افتتاح حساب برای اخذ اعتبار، انواع ریزنوشته‌های بانکی را به عنوان تعهدات ویژه از شما اخذ می‌کنند تا بتوانند در هنگام عدم بازپرداخت به موقع، جریمه‌های ماهانه 6 درصدی یا بیشتر را دریافت کنند، این روند تا جایی ادامه پیدا می‌کند که شما درمانده و بانکدارها مالک همه اموال شما شوند! و به همین ترتیب مشابه این گونه موارد را در مراکز دیگر به‌صورت تعهد از شما دریافت می‌کنند تا ظاهراً و به اصطلاح کارتان راه بیفتد…
اما تنها حرفه‌ای که از هیچ‌کس تعهد حفظ و حراست نمی‌گیرند که قابلیت اجرایی داشته باشد، بخش کشاورزی است. مواردی از قبیل حفر 400 هزار چاه غیرمجاز، استفاده از آب‌های آلوده فاضلاب‌ها برای تولید محصولات ناسالم، شور و آلکالی شدن آب‌های زیرزمینی و سطحی و زمین‌های کشاورزی موجب کاهش تدریجی بهره‌برداری در محصولات و بروز اختلالات مؤثر در عدم جذب بسیاری از مواد معدنی توسط گیاهان کاشته شده در مزرعه‌ها شده است. این روند می‌تواند علاوه بر آشفتگی توجیه اقتصادی مدیریت تولید، مسئولیت وزارت بهداشت و درمان را نیز در طیف‌های مختلف مورد سؤال قرار دهد.
دامداری‌ها و مرغداری‌های ناپایدار
نسل آینده بازخواست می‌کند که چه کسانی با چه مسئولیت‌هایی پروانه‌های دامداری و مرغداری برای افراد غیرمتخصص با فواصل غیراستاندارد از یکدیگر صادر کرده‌اند تا تولید شیر با بیش از 50میلیون بار میکروبی در میلی‌متر مکعب باشد. همچنین گوشت مرغ با ضریب تبدیل چه مقدار خوراک به ازای تولید یک کیلو وزن زنده با مصرف بیش از 5/2 کیلو (یعنی در مقایسه یک کیلو بیش از مرغداران در کشورهای صاحب نام در واحدهای مرغداری گوشتی) به فعالیتشان ادامه داده‌اند تا به مرز ورشکستگی برسند. البته عده اندکی نیز از مرغداران در این حوزه در کشورمان فعالیت دارند که در روش‌های مدیریتی آن‌ها حداقل ضایعات و تلفات به چشم می‌خورد.
دامداران نیز با وجود تولید حدود 6 تن شیر در سال، به علت عدم تأمین علوفه مورد نیاز گاوها، آن‌ها را به کشتارگاه روانه می‌کنند.
منابع آبی دست‌نیافتنی
نسل آینده از مسئولان تأمین آب در کشور بازخواست می‌کنند که کارنامه مربوط به مهار سیلاب‌ها، سد‌سازی‌ها و جلوگیری از حفر چاه‌های غیرمجاز چه بوده است و در مقایسه با ذخیره‌سازی حدود 16 میلیارد مترمکعب آب‌های شور و شیرین در پشت سدها، چه مقدار آب شیرین در منابع زیرزمینی از کنترل‌ خارج یا شور شده است. همچنین علت وقوع سیل‌ها پس از بارندگی و شسته شدن خاک‌های سطحی مزرعه‌ها چیست و چرا امکان مهار و ذخیره‌سازی سیلاب‌ها وجود ندارد؟
در حال حاضر ایران وارد هشتمین سال خشکی خود می‌شود که استان‌های بوشهر و همجوار، نواحی جنوب شرق و شرق کشور، بیش از همه از این خشکسالی صدمه می‌بینند. بنابر پیش‌بینی‌های ناسا (سازمان فضانوردی آمریکا) ایران از دوره 30 ساله خشکی، 8 سال آن را پشت سر گذاشته است و پیش‌بینی می‌شود که اگر مصرف بی‌رویه همچنان ادامه داشته باشد و برای مصرف آب‌های پنهان چاره‌اندیشی نشود، قسمت‌های عمده ایران تا 10 سال آینده از نیمه‌خشک به بیابان برهوت تبدیل می‌شود که برای تأمین نیازهای ضروری مردم مجبور است واردات انبوه محصولات کشاورزی را تجربه کند.
جالب است بدانید که در شرایط فعلی برای تولید یک برگ کاغذ، حدود یک لیتر، برای تولید هر جفت کفش حدود 800 لیتر و هر عدد نان 201 لیتر، هر عدد شلوار 1000 لیتر و برای هر یک کیلو سیب‌زمینی 1111 لیتر آب مصرف می‌شود.
با توجه به پیش‌بینی‌های هواشناسی، میزان میانگین بارندگی در استان‌های کم‌آب و خشک بسیار اندک است. بنابراین با توجه به این محدودیت‌ها باید در جستجوی مناطقی بود که بارندگی بیشتری دارند، تا به ازای هر قطره آب ملاحظات تولیدی و آینده‌نگری را رعایت کنند.
فارغ‌التحصیلان کارنشناس
نسل آینده از وزارت علوم و دانشکده‌های کشاورزی بازخواست می‌کند که چرا اکثر فارغ‌التحصیلان گرایش‌های مختلف کشاورزی یا تغییر رشته داده و یا کارایی‌ لازم برای قبول مسئولیت‌ها در این بخش را نداشته‌اند؟ زیرا تعداد فارغ‌التحصیلان واجد شرایط به میزان کافی است؛ ولی به‌طور کامل توانایی آن را ندارند که بتوانند خود را با فناوری‌های مناسب و نوین ماشین‌های کشاورزی بر اساس اقلیم‌ها، مناطق، نوع محصولات و کاربرد آن‌ها که موجب بهینه‌سازی و احیای آب و خاک می‌شود، هماهنگ کنند.
فارغ‌التحصیلان کشاورزی با دریافت وام‌های کلان در دو دهه گذشته کارهایی برای کشاورزان به ویژه روستانشینان انجام دادند؛ ولی به‌علت عدم تسلط‌ فنی و راهبردی، توفیق خدمت نیافتند و با هدر دادن اعتبارات، بدگمانی خاصی در بخش کشاورزی، دانشگاهیان و محافل فارغ‌التحصیلی ایجاد کردند!؟
چرا اکثر فارغ‌التحصیلان رشته‌های کشاورزی اهل قلم نیستند تا عدم کارایی و ناکامی‌های این بخش را به نسل آینده انتقال دهند؟ مهندسان و متخصصان متبحر کجا هستند تا اصول کشت را براساس نیازهای بستر بذر پس از آزمون‌های خاک، انواع کودهای ارگانیک یا شیمیایی را به مزرعه‌ها با میزان واقعی تجویز کنند و از صفر تا صد را برای آن‌ها ارائه دهند و در نهایت موجب کاهش مهاجرت کشاورزان به شهرها شوند؟
کجا هستند آن کارشناسان مدارس حرفه‌ای که همراه با مهندسان کارآزموده به عنوان مکمل یکدیگر بتوانند به احیای کشاورزی کم بازده کمک کنند؟
ناهماهنگی‌ها در وزارت صنعت
از وزارت صنعت، معدن و تجارت بازخواست می‌شود که چرا با مدیریت ضعیفشان در چند دهه گذشته در راستای کمک به مدیریت ساخت داخلی یا واردات کسری‌های توسعه مکانیزاسیون تمهیدات کارساز و آینده‌نگرانه به‌کار نگرفته‌اند؟ همچنین چرا مدیریت‌های استانی، ضعف کارشناسی مرکزی در طول سال‌های گذشته را بررسی نکرده و پروانه‌ها و تأییدیه‌های تحقیق و نظارت نشده، صادر کرده‌اند که امروز ثابت شده از آن‌ها به ضرر هم‌صنفی‌ها و کشاورزان سوءاستفاده شده و مورد عجیب دیگر اینکه هیچ‌کس نیز مورد مؤاخذه قرار نگرفته و مسائلی که به وجود آمده موجب درنگ و تعجب مدیران امروزی نیز شده است. هرگاه به این سوءاستفاده‌ها اشاره می‌شود، مسئول آن را مدیریت‌های استانی می‌دانند و مدیریت‌های استانی نیز بی‌خیال از کنار همه این پرس‌وجوها و بی‌تفاوتی‌ها می‌گذرند!
ناظران دلسوز نسل آینده عقیده دارند، وقتی یک وزارتخانه‌ای از ظرفیت کنترل و نظارت خود پا فراتر می‌گذارد، نه وزیر، نه معاونان‌ وی و نه دیگر مدیران زیرمجموعه، هیچ کدام پاسخ قانع‌کننده‌ای را ندارند تا به معترضان بدهند که ادامه همین روند موجب افزایش حجم بازخواست‌ نسل آینده می‌شود و نمایندگان مجلس را نیز بازخواست می‌کنند که دامنه نظارت‌های شما کجاست؟
بازخواست از نمایندگان مجلس
نسل آینده از نمایندگان مجلس بازخواست می‌کند که اجداد ما شما را انتخاب کردند که مشاوران کارآزموده برای خود انتخاب کنید تا بتوانید براساس واقعیت‌های ملموس، نظارت‌های خود را کامل کنید؛ زیرا مسئولیت قسمتی از عدم پیشرفت کشاورزی به شما نمایندگان مورد اعتماد مردم مربوط می‌شود. همچنین اگر روستاها و مناطق عشایرنشین، بیش از این خالی از سکنه شوند، تعداد بسیاری از رأی‌دهندگان بی‌انگیزه یا بی‌تفاوت از کنار شما می‌گذرند و شما نیز نمی‌دانید برای چه کسانی استخوان خرد می‌کنید!
کاهش بهره‌وری، عدم کیفیت محصولات، حفر 400 هزار حلقه چاه غیرمجاز، فشرده شدن خاک‌های زراعی، عدم تطابق کیفیت و کمیت محصولات باغی برای صادرات با توجه و تأکید به تولید 10 نوع میوه دارای جایگاه اول تا دهم در جهان و بسیاری از چالش‌های دیگر که منجر به کاهش اشتغال‌زایی و مهاجرت‌ها شده، به کمیسیون کشاورزی و شما نمایندگان محترم نیز مربوط می‌شود و این نارسایی‌ها شامل بازخواست از شما عزیزان است.
بازخواست از رسانه‌ها
رسانه‌های گروهی که نشریه کشاورز نیز به همین گروه تعلق دارد، چه کاری انجام داده‌اند؟ در طول 40 سال گذشته، چند میلیارد لغت، چند صد میلیون سطر و چند میلیون صفحه به عنوان خبر، گزارش و تفسیر درباره توسعه پایدار کشاورزی به چاپ رسیده و تعداد زیادی نیز تحلیل و هشدارها برای جلوگیری از وقوع فسادها به همراه راهکارهای اجرایی توسط آن‌ها ارائه شده است. در همین راستا صدا و سیما نیز در تعداد زیادی میزگرد با مشارکت بخش دولتی و گاهی با مشارکت افرادی از بخش غیردولتی به بحث و گفتگو می‌پردازد؛ ولی بسیاری از مسئولان از آن بی‌خبر یا باخبر، توصیه‌ها و پیشنهادات را از این گزارش‌ها دریافت می‌کنند و بی‌اعتنا از کنار آن رد می‌شوند یا از گوش‌های خود بیرون کرده یا تأیید می‌کنند و همچنان به راه خودشان ادامه داده‌اند. در نهایت اوقات گران‌بهای هزاران اهل فن و تحلیل‌گر که صرف بحث‌ها و تا حدی نتیجه‌گیری می‌شود، در عملکرد آن‌ها هیچ موفقیتی حاصل نخواهد شد که بدون شک نام آن را نمی‌توان تدبیر و امید نامید!
بازخواست جدی از کشاورزان
نسل آینده بسیار جدی‌تر از سایر افراد از کشاورزان بازخواست می‌کنند که بی‌مهابا و بدون محاسبات تغذیه‌ای گیاهان، برای آن‌ها کودهای شیمیایی تجویز کرده و در بسیاری از مناطق، آلودگی‌های فسفری و نیتراته ایجاد کرده‌اند. همچنین علاوه بر صدمه به محیط‌زیست و کیفیت محصولات تولیدی و صدمه به جیب خودشان، موجب کاهش قوه نامیه بذرهای گران‌قیمت، عدم جذب قسمت عمده‌ای از کودها، آمد و رفت 7 باره با تراکتور در مزرعه که موجب سفت شدن خاک مزرعه را فراهم کرده‌اند. به‌طوری‌که تا پایان سال 1396، بیش از 95 درصد به‌ویژه اراضی کشاورزی آبی شامل این فشردگی‌ها می‌شوند و به علت فقدان گردش گازهای حیات‌بخش در خاک‌ها، زندگی میکرو و ماکروارگانیزم‌ها به خطر افتاده است. در نتیجه تولید هوموس مختل و درصد کربن کمتر از 0.7 درصد، این خاک‌ها را غیرقابل نفوذ برای آب‌های سطحی و هوا در عمق فراتر از 10 سانتی‌متر کرده که جاری شدن سیلاب در سطح مزارع، یکی از دلایل آن است.
بازخواست از سازمان‌های تحقیقاتی، آموزشی و ترویجی
بسیار روشن است که حق کشاورزان کشور بوده که در گذشته‌های دور و نزدیک از نتایج تحقیقات، آموزش و ترویج برای تمام عملیات مزرعه‌داری بهره‌مند شوند؛ اما اینکه این خدمات به هر دلیلی به آن‌ها نرسیده، بحث‌های دیگری را می‌طلبد.
کشاورزی آن فعالیت ساده‌ای نیست که هرکس بدون اطلاعات لازم به آن بپردازد؛ زیرا علاوه بر ظاهر کشت و کار، دامپروری، مرغداری و پرورش ماهی‌، کاربرد علم مکانیزاسیون، شیمی، فیزیک و بسیاری علوم دیگر به همراه تجربیات اقلیمی، منطقه‌ای و مدیریتی مرتبط به کاشت محصولات هر منطقه را می‌طلبد که در نتیجه بتواند بهره‌وری پایدار در حال توسعه را رقم بزند.
اما اینکه چند درصد کشاورزان از این علوم و تجربیات پایه برخوردارند و علوم جدیدتر تا چه اندازه به مزرعه‌ها تزریق می‌شوند، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد؛ زیرا اگر چنین اعتقاد و تمایلی به فراگیری و علم‌آموزی در کشاورزان ما وجود داشت، به‌طور کلی اکنون باید تیراژ یک نشریه علمی و تخصصی مانند کشاورز، به چند میلیون نسخه در ماه می‌رسید، در‌حالی‌که این تیراژ از 2درصد واقعی و کارساز برای رونق پایدار کشاورزی تجاوز نمی‌کند. حتی با وجود آنکه در حال حاضر این نشریه بهای فروش آن نیمی از قیمت تمام‌شده است، نه کشاورزان مدعی دارنده کاربرد دانش فنی هستند و نه مسئولان قبلی و فعلی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج، از این خدمات نزدیک به رایگان نشریه‌هایی مانند کشاورز، برای ارتقای سطح دانش کشاورزان و حتی ارتقای سطح دانش و تجربیات کارشناسان، صاحب‌نظران و آموزگاران تعلیم‌دهنده کارورزان و از همه مهم‌تر گروه 10هزار نفری مروجان کشاورزی که بیشتر آن‌ها از نظر واقعیت‌های ملموس کشاورزی به‌روز نیستند، استفاده می‌کنند. در حالی که مسئولان ذی‌ربط در شعارها، خود را پرچم‌دار توسعه پایدار کشاورزی معرفی می‌کنند!
حال نسل آینده از همه کسانی که هریک به نحوی باعث تخریب زیربنای کشاورزی ایران عزیز شده‌اند، بازخواست می‌کند که چرا حتی با چنگ و دندان هم که شده، از علوم و تجربیات هرکس که لازم بود و می‌توانست کمک کند، بهره نگرفتند.
همچنین کشاورزی را به ظاهر در حال رشد و درواقع در حال زوال، به تیم‌های مدیریتی بعدی سپردند. بر این اساس معلوم نیست که نسل بعدی چه مساحتی از اراضی باقی‌مانده و نجات‌یافته از تخریب‌هایی را می‌تواند تحویل بگیرد که براساس شواهد، قرائن و ادامه روند فعلی، مساحت‌های کشت آبی، دیم‌زار و تعداد دام‌ها و مرغداری‌ها و روستاهای دارای سکنه تا 10 سال دیگر، از نصف هم کمتر خواهد شد. مگر آنکه همگان از خواب غفلت و گمراهی بیدار شویم و مسئولیت عملکردهای خود را برعهده بگیریم. و در دسته سیستم‌های مدیریتی خود، براساس آنچه بازخواست می‌شویم، تجدیدنظر کنیم.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا