سالانه هزاران هزار میلیارد تومان به خاطر سوءمدیریتها، کمکاریها، سوءاستفاده از امضاءهای طلائی، بوروکراسی، کوچک نبودن دولت، اقتصاد کشورمان را می بلعند، که دولت هیچگاه درباره آن نه بحث میکند و نه اعتراف مینماید و تا این مسایل حل و فصل نشوند، نمیتوانیم رونق و جهش تولید را در انتظار داشته باشیم
در بخش دولتی و خصوصی تلاشهائی در راستای اصلاح و ساختار مدیریتها و خدمترسانیها صورت گرفته است که در دو بخش هزینههائی را تحمیل میکنند، بدون آنکه نتایجی را برای رونق کشاورزی آنگونه که متعاقباً جهش پیدا کند، ثبت نماید که میتوانیم در زیر به نمونههائی از آن اشاره کنیم:
- دانشکدههای کشاورزی علمجویانی را تحت عنوان مهندس و دکتر در رشتههای مختلف به بازار کار عرضه میکنند که به علت عدم دارا بودن ساختار مسئولیتپذیری، لازم است، دوران کارآموزی مؤثری که به افزایش تبّحر آنها چه در بخش فنی کاربردی سازگار بیانجامد، بگذرانند تا در واقع براساس واژه ارزشمند سوره مبارکه تکاثّر به «علمالیقین» دست یابند، اما رابطه مدیریتهای کشت و صنعتهای دولتی که قاعدتاً میبایستی محافلی به عنوان دانشکدههای تجربی مطرح باشند که اکثراً امروز با ضرر و زیان مواجه میباشند، از یکسو و کشاورزان نمونه که سالها به تعداد قابل توجهی با ساختار مدیریتی انشاءا… نمونه بودن، که با رکوردهای استثنائی معرفی می شوند، از سوی دیگر، متاسفانه هیچ کدام آمادگی آموزش مهندسان جویای کار ما را ندارند.
- سازمان نظام مهندسی و منابع طبیعی که ادعا میکند، تعداد 250 هزار نفر مهندس عضو جویای کار دارد، قبل از آنکه به فکر فراگیری تجربی اعضای خود باشد، امروز اجرای طرحهای بلندپروازانه ترویجی هوشمند را پیش روی این سازمان قرار داده است، در حالی که تعداد ده هزار نفر مروج تحت مدیریت سازمان ترویج، در فهرست این موازیکارها قرار دارند.
- در سال گذشته زیرمجموعههای سازمان مرکزی تعاون روستائی مکرراً اعلام داشتهاند که برنامههای کارسازی را برای ترویج کشاورزی دارند و بدین منظور از مدیریت تعاونیهای تولیدی در سراسر کشور بهرهگیری میکنند که در این رابطه نیز میتوان در انتظار نتایج آن بود. خاطر نشان میسازد که مدیریتهای تعاونیهای تولیدی خود را به عنوان بخش خصوصی معرفی میکنند، در حالی که بانک کشاورزی به خاطر اکثراً فقدان وثیقهها، از تخصیص تسهیلات اغلب کلان برای سرمایهگذاری در طرحهای تولیدی و خدماتی توسط این تعاونیها خودداری میکند.
- موسسه فنی حرفهای کرج که در بازدید از این مرکز، با وظایف و عملکردهای متنوع در رشتههای مختلف کشاورزی و صنایع آن آشنا شدیم، اما این مرکز نیز میتواند مکمل سازمانهای دیگری که از آنها نام بردیم، باشد.
- پیمانکاران بخش خصوصی که تعداد آنها محدودند، زیرا به آن مشوقها رونق ندادند، ولی به خاطر خصوصی بودن و تبحرهای نسبی، از کارائیهای ملموسی برخوردارند، که میتوان از اتحادیه کمباینداران فارس، پیمانکاران خوزستانی و تعدادی نیز در گلستان و نیز صنعتگران و وارد کنندگان و تولیدکنندگان نهادههای کشاورزی که هر کدام برای افزایش فروش محصولات قابل عرضه و خدماتی که برای اعتمادسازی بنگاه خود یا کشاورزان، سعی دارند که ارتباط کارشناسانه را با مشتریانشان را منسجمتر سازند، نام برد.
- مرکز توسعه مکانیزاسیون که قاعدتاً میبایستی سکاندار آموزش و ترویج مکانیزاسیون پایدار کشاورزی برای بهینهسازی بستر بذر باشد، از ضایعات کاشت، داشت و برداشت جلوگیری و مروج توسعه کشاورزی حفاظتی در مزارع باشد، امروز در کارنامه خود حرفی برای گفتن ندارد و اگر از این مرکز پرس و جو شود که چه تعداد تراکتور سالم، فرسوده، سازگار با راننده، ادوات دنبالهبند و با اقلیم، محصول در حال کاشت، نوع خاک کشاورزی کارساز و آیندهساز و تعداد روزهائی از سال که تراکتورها و ادوات آنها در مزارع کار میکنند که به درستی بتوان از اسب بخار در هکتار از آنها نام برد، در آمارهای این مرکز نیامده است.
- نشریات تخصصی که در طول 41 سال گذشته سعی داشتهاند که آموزشهای ذهنی کشاورزی، صنعتگران و تأمین کنندگان ماشینها و ادوات کشاورزی را افزایش دهند و در سالهای اخیر با وجود افزایش هزینههای نشر، بسیاری از آنها تعطیل شدهاند، بدون پی بردن به اهمیت فعالیت آنها به امور آموزشی و ترویجی، مانند دیگر سازمانهای آنها ایجاد نکردهاند!
نتیجه آن که مدیریت بخش دولتی شاهد حرکتهایی توسط زیرمجموعههای خود بوده است، ولی توفیقی نیافته که آن را هماهنگ، منسجم و همراستا کند.
خرداد99-سال41-شماره486-ص8