5-1 اقتصاد کشاورزی کشورها

فرصت‌‌ها و تهدیدها در بخش کشاورزی از چهل سال گذشته تا کنون می‌‌توانند سرفصل راهبردهای آینده باشند

Opportunities and threats in agricultural sector

بخش کشاورزی از 40 سال گذشته تاکنون فراز و نشیب های زیادی را به خود دیده است. با مرور صفحات مجله کشاورز در این مدت، ملاحظات روند رو به رشد بخش کشاورزی تکرار گفته ها، شنیده ها و بررسی عملکرد مدیریت در بخش های دولتی و خصوصی، تفسیر و تحلیل های مصور مطرح شده و گاهی تکرار همان اشتباهات گذشته، جملگی باعث شگفتی میشوند. در طول سال های گذشته، با تغییر هر مدیریتی در وزارت جهاد سازندگی، وزارت کشاورزی و وزارت جهاد کشاورزی، بسیاری از روش ها نیز تغییر کرده و در سازمان های زیر بخش دولتی، ده ها مدیر، معاون و حتی کارشناس، بدون در نظر گرفتن شایسته سالاری و مدیریت های مسئولیت پذیر، تعویض شده اند و هر بار نیز دوره های آموزشی آشکار و مخفی برای آشنایی نیروهای جدید برگزار شده و این تغییرات، صدمات زیادی را به این بخش وارد کرده اند. برخی همکاران ما در نشریات تخصصی، مدتهاست از ما میپرسند که نظرمان درباره روند مدیریتی وزیر جدید جهاد کشاورزی و معاونان ایشان چیست که به یقین، پاسخ به این پرسش به زمان بیشتری احتیاج دارد؛ چه بسا وی در تعویض مدیریت ها و برخی مدیران خود مردد بماند و به سادگی توفیق یافتن جایگزین ها را پیدا نکند! ولی وزیر  جدید، یقیناً مشاوران خود را از بین تشکل ها، انتخاب و اتاق های فکر را راه اندازی می‌‌کند. در طول 40 سال گذشته، زمان هایی را به یاد داریم که برخی نشریات تخصصی و به طور کلی، بخش غیردولتی و تشکل هایشان، عزیز، همدم و هم اندیش برخی مدیران بخش دولتی می ًشدند و متعاقباً با اعمال سلیقه دولت مردان بعدی، برخی از آنها میبایست از بخش دولتی فاصله میگرفتند و حتی مغضوب هم می شدند و سپس با عنایت وزیر بعدی، گروه های دیگری به میدان می آمدند. این روند از آنجا نشأت میگیرد که در مدیریتشان، راهبردهای مکتوب پایدار و تدوین شده ای وجود نداشته است که باید در این خصوص نیز در آینده، تجدیدنظر و تفکر شود. امروز با مدیریت وزیر جدید، به احتمال زیاد، شکوفایی بخش غیردولتی در کنار دولتی، بار دیگر آغاز میشود، ولی هیچکس نمیتواند پیش بینی کند که این همزیستی و هم فکری ها تا کجا و تا چه هنگام ادامه خواهند داشت؟ پس از گذشت 40 سال، امروز دیگر زمان آن رسیده که راهبردها را مالک توسعه کشاورزی قرار دهیم. در این صورت، هر مقامی که نامزد پذیرفتن مسئولیتی شد، باید ابتدا شرح راهبرد آن مسئولیت را مطالعه کند و به اصل 23 توصیه های رهبر انقلاب که به درستی اعلام میکند «مسئولان بخش دولتی که بر اثر بی سیاستی ها با تصمیمات اشتباه، موجب وارد آمدن خساراتی به بخش خصوصی شوند، باید از عهده جبران آن برآیند»، توجه کامل داشته باشد. از جمله شرایطی که هر مقام مسئول باید در پذیرفتن مسئولیت ها به آنها توجه کند، عبارتند از:

1 – داشتن تخصص های تئوری و تجربی کافی درباره مسئولیت مورد نظر، تحت عنوان شایسته سالاری

2 – داشتن برنامه ویژه در چینش مدیران مسئولیت پذیر

3 -برخورداری از جاذبه های ارتباطی برای دعوت از نیروهای اهل فن هر رشته در بخش خصوصی، برای دریافت مشاوره های کارساز و مشارکت در تصمیم سازی ها

4 – برخورداری از توانایی های ویژه در اعتمادسازی برای تشویق و ترویج سرمایه گذاری در بخش غیردولتی، با پشتوانه های بیمه ای که اگر بر اثر تغییر سلیقه های آتی مسئولان، صدماتی به سرمایه گذار وارد آمد، از عهده جبران آن برآیند.

5 – لزوم بازرسی های محسوس و نامحسوس در سطوح مختلف مدیریتی به منظور ارزیابی رعایت راهبردها و روند توسعه و پیشبرد امور تا رسیدن به اهداف تعیین شده در برنامه با دوری جستن از فسادها

6 – لزوم بهره گیری از نبوغ و تجربیات نشریات تخصصی مستقل و خدمتگزار در ارزشیابی مدیریت ها با تحلیل آینده ساز درباره کمبودها و کاستی ها به قصد تشکیل و تکمیل ‌‌زنجیره های مدیریتی مسئولیت پذیر

در این رابطه، همکاران ما در سازمان صدا و سیما برای طرح مشکلات و نارسایی ها و پیدا کردن راهکارهای نجات بخش در بخش کشاورزی، زحمات بسیاری را متحمل می شوند، ولی گاهی واقعیت امر با آنچه مطرح میشود، فاصله دارد و فقط افسوس ها بر دل اهل فن میمانند! البته این تدبیری مثبت است که نور امید را بر دل ها بتابانیم، ولی نباید خود را هم فریب دهیم که کشاورزی ما در تمامی رشته ها و در برخی سطوح در حال اعتال است. زمانی که کارشناسانه به طرح مسائل کشاورزی میپردازیم و آن را می‌‌شکافیم، حفره هایی را می یابیم که در زمان خودش میتوانستیم آنها را به سادگی پر کنیم؛ از جمله اینکه هنوز بیش از نیمی از شیر و لبنیات تولیدی در روستاها و مناطق عشایری، از نظارت های کارشناسانه به دور است و چه بسا که بار میکروبی این محصوالت از حد مجاز بیشتر باشد که این عدم نظارت ها میتواند در تولید سایر محصولات کشاورزی در کارگاه ها و حتی برخی از کارخانه‌‌ها نیز صدق کند. امروز در حالی که جای خالی دانش فنی کاربردی سازگار در بیشتر سطوح احساس می شود، بسیاری از نیروهای حاذق در کشورمان آماده به همکاری هستند، اما متأسفانه برنامه ای برای ارتقای سطوح مسئولیت پذیری آنها نداریم. برای مثال، امروز حدود 250 هزار فارغ التحصیل از سوی سازمان نظام مهندسی کشاورزی به عنوان جویای کار شناخته میشوند که هنوز استعدادیابی نشده اند. در حالی که چند برابر این تعداد، جای خالی در سطوح مختلف فنی و تخصصی وجود دارد که میتوان با استعدادیابی و گزینش فارغ التحصیلان به عنوان اعضای فعال سازمان نظام مهندسی کشاورزی، موجبات افزایش بهره وری در واحد سطح را فراهم کرد. مثال دیگر اینکه امروز هر دستگاه تراکتور، سکان پرالتهاب مدیریتی در بخش کشاورزی به حساب میآید که ما آن را به عنوان کارخانه کوچک سیار شناسایی کرده ایم، ولی متأسفانه هنوز تراکتور به عنوان یک وسیله رانندگی بدون شرح هویت فنی، اقتصادی و کاربردی، بی هدف به خریدار آن واگذار میشود؛ در حالی که در هیچ کجا ثبت نشده که بازدهی و عملکرد تراکتورهای واگذار شده در کجا و چگونه نمود پیدا کرده اند؟ آیا تراکتورها با ادوات، راننده آن، اقلیم، منطقه و نوع تولید سازگاری دارند؟ این تراکتور قرار است با دنباله بندهایش چند بار به مزرعه برود تا یک محصول، بدون فشرده شدن خاک کاشته شود؟ اگر برنامه ریزان بخش دولتی و مدیران مزارع میدانستند که هر دستگاه تراکتور مجهز و سازگار (در صورتی که یک نفر مهندس باتجربه پشت فرمان آن بنشیند و دنباله بندهای مناسب را با آن در مزرعه هدایت کند)، می تواند طی حداکثر دو سال، هزینه های پرداختی را بازیافت کند، هیچگاه یک نفر کم سواد با اطلاعات فنی اندک، هر چند زحمت کش را مأمور هدایت آن نمی کردند. اکنون میتوانیم از اغلب رانندگان فعلی تراکتور و بازدهی آنها الهام بگیریم که آیا به صالح است مسئولیت های سطوح مختلف دولتی را این چنین به عهده افراد غیرفنی و اکثراً موقت بسپاریم؟

 

آبان 99-سال 41-شماره 491-ص 4

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا