98-5-12
سموم، « pyrethrum-Extrake وPyrethrin» ، سموم اعصاب هستند که حتی میتوانند به سیستم عصبی انسانها حملهور شوند و خودشان را در مغز غنیسازی کنند. اگر مدت زیادی به همین منوال سپری شود، آنها میتوانند خودشان را حتی در بافت چربی ذخیره کنند. این احتمال میرود که آنها منشأ سرطان تیروئید و کبد باشند. آنها برای تمام حشرات، سمی هستند؛ حتی برای حیوانات مفید (گاو،گوساله و…) و بسیار سمی برای ماهیها. سم «Azadirachtin» که در شیره گیاه وجود دارد، برای زنبورها حتی به میزان کم، بسیار خطرناک است.
درخت نئم: یک درخت همیشه سبز که بهطور معمول همیشه در حال رشد است و به ارتفاع متوسط رشد 15 تا 20 متر نیز میرسد. در شرایط مطلوب حتی تا 40 متر هم رشد میکند و میتواند تا 200 سال زندگی کند. تحت شرایط نامساعد، درخت برگهای خود را از دست میدهد تا با کمبود آب
مقابله کند.
کشاورزان ارگانیک آلمانی، در حال حاضر برای صدور مجوز در خصوص یک ماده مصنوعی بهنام: «Fungizids Kalium Phosphonat» هم تلاش میکنند. بهخاطر اینکه، آن یک ماده مؤثر برای مبارزه با قارچها در تابستان مرطوب است. علاوه بر سمی بودن بعضی از سموم دفع آفات طبیعی، آنها زیاد مؤثر نیستند و ضررهایی را بهوجود میآورند، ضررهاییکه سموم طبیعی دفع آفات کشاورزی، معایب سموم شیمیایی را تعدیل میکند، بهحدی که ایندو با هم برابری میکنند. به همین دلیل، خیلی از نمایندگان معروف کشاورزی ارگانیک در این خصوص با یکدیگر صحبت میکنند؛ مانند پروفسور«ارس نیگ لی»، او سالها مدیر انستیتو تحقیقاتی زیستشناسی کشاورزی در سوئیس بوده است. روشهای جدید تکنولوژی ارگانیک مانند استفاده کردن از «CRISPR/CAS» یا همان «قیچی ژنی» موجب میشود گیاهانی پرورش داده شوند که بهطور مثال، دیگر احتیاجی به استفاده از مس در کشاورزی ارگانیک وجود نداشته باشد. برای کشاورزان و همچنین کشاورزان ارگانیک، روش جدید
«CRISPR/CAS» موقعیتهای زیادی را ایجاد میکند. میتوان گیاهانی را پرورش داد که در مقابل شرایط بد آب و هوایی مقاوم باشند؛ گیاهانی که در مقابل امراض یا آسیبها، مقاومت بیشتری از خود نشان دهند و برای انبار کردن بهتر مواد غذایی یا بهبود کیفیت مواد غذایی و غذای حیوانات استفاده شوند.
آیا مسئول مرگومیر حشرات، سموم دفع آفات هستند؟
بسیاری از پژوهشهای بلندمدت، به این نتیجه رسیدهاند که تعداد حشرات موجود در آلمان ظرف 20 سال گذشته بهطور محسوسی کاهش یافتهاند. البته محققان دلیل اصلی مرگومیر حشرات را نیافتهاند. برخلاف خیلی از وسایل ارتباط جمعی که این امر را به دیگران تلقین میکنند، حشرهشناسان در باره این موضوع هیچ اظهارنظری انجام ندادهاند؛ چرا که محققان در باره علت آن پژوهشی را انجام ندادهاند. البته از مدتها قبل سه عامل شناخته شدهاند که تأثیر منفی بر زندگی و تولیدمثل حشرات داشتهاند:
1ـ آلودگی نوری: فقط در آلمان، در یک شب تابستانی حدود یک میلیارد از انواع حشرات بهوسیله تیرهای چراغ برق نابود میشوند.
2ـ کوچک شدن محدوده زندگی حشرات: مساحت انواع زمینها مانند، زمینهای باز (علفزارها، زمینهای اطراف کوهها، بوتهزارها)، زمینهای بکر و زمینهای مرطوب یا خشک، بهطور محسوسی کاهش یافته است. دلایل این امر عبارتند از: استفاده کردن از زمینها در امور کشاورزی و ساختمانی، کودپاشی بیش از حد لازم در چمنزارها برای افزایش کاشت ذرت در زمینها جهت تولید گاز ارگانیک. «Biogas» در سال2016 بیش از 5/2 میلیون هکتار در آلمان زیر کشت ذرت رفته که این مقدار سه برابر نسبت به سال 1980 افزایش داشته است.
3ـ هوای نسبتاً گرم و مرطوب در زمستان: آب و هوای بد (مرطوب، باد کم، فشار هوای بالا)، تخمها یا لاروها (مربوط به تخم دوزیستان) یا پیلههای کرم ابریشم و پروانه و حیواناتی که در زمستان به خواب زمستانی میروند را مساعد برای حمله قارچها یا باکتریها میکند. حتی اگر بعد از دورههای گرم، یک دوره یخبندان هم بهوجود آید، اغلب برای حیواناتی که در دوره گرما بیدار شدهاند، هیچ سودی ندارد.
آیا این امکان وجود داردکه استفاده از سموم دفع آفات، تأثیری برکم شدن تعداد حشرات داشته باشد؟
برای اثبات عدم تأثیر استفاده از مواد شیمیایی بر روی حشرات، سالهای زیادی است که آزمایشهای فراوانی جهت صدور مجوز مصرفشان انجام گرفته است؛ چرا که یکی از وظایف پژوهشگران این است که سالم بودن استفاده از سموم دفع آفات را برای انسانها، حیوانات و محیطزیست تضمین کنند. در این راستا، چنین محصولاتی بهمدت طولانی مورد آزمایش قرار گرفتهاند تا مشخص گردد که مصرف آنها بر روی تنوع زیستمحیطی، مخرب هست یا نه؟ چرا که سموم نباید آثار مخربی بر روی تنوع بیولوژی و محیطزیست داشته باشند و همچنین آسیبی به موجودات زنده وارد کنند.
نباید زنبورهای عسل نجات داده شوند
برخلاف ادعاهایی که مطرح شده زنبورهای عسل بهطور کلی در حال انقراض نیستند، فقط یک نوع خاصی از زنبورهای وحشی هستند که سلامت آنها تهدید میشود. برعکس، زنبورهای عسل کموبیش بهعنوان حیوانات خانگی در نظر گرفته میشوند و تعداد آنها مستقیماً به تعداد زنبورداران بستگی دارد که تعدادشان هرساله، در سطح ملی و بینالمللی، بهطور مرتب افزایش داشته است.
آیا سموم دفع آفات، تنوع زیستمحیطی را به خطر میاندازند؟
تغییر تنوع زیستمحیطی، در مرحله اول به مداخله انسان در محیطزیست برمیگردد و نه به استفاده کردن از سموم دفع آفات کشاورزی!
با کاشت هر نوع گیاه در مقیاس بالا، تنوع گیاهی آن منطقه دچار تغییر و تحول میشود. هر جایی که گل سرخی شکوفه میزند، دیگر گیاه گزنهای رشد نمیکند و در زمینهایی که ذرت یا سایر غلات رشد کند، درخت و یا انواع گلهای وحشی سبز نمیشوند. زیر کشت بردن زمینها، خیابانسازی، ایجاد باغچهها وخیلی موارد دیگر از این قبیل که توسط انسانها ایجاد میشود، باعث نابودی محیط زندگی حیوانات میشود و تأثیر منفی روی تنوع زیستمحیطی دارد.
در آلمان، در هر ثانیه، حدود 5 مترمربع خانهسازی یا خیابانسازی میشود. در حال حاضر (در سال 2017) میزان خانهسازی، خیابان و جادهسازی، معادل مسافتهای استانهای تورینگن، شلسویگ هل اشتین، زاللند، برلین، هامبورگ و برمن است. در آب و هوای استوایی، تنوع گیاهی متأثر از جنگلهای بارانی است، ولی در اروپای مرکزی برعکس، متأثر از محیط زندگی مانند زمینهای باز، زمینهای سنگریزه، زمینهای چمنی کمپشت، باتلاقها، زمینهای بایر و خیلی موارد دیگر. همه این بیوتوپها بر اثر مداخله انسانها، از دهها سال قبل محدود و محدودتر شدهاند.
از زمینهای کشاورزی، بهینه و سودمند استفاده کنیم
کشاورزان زمانی میتوانند با رقبای امروزی خود دستوپنجه نرم کنند که اولاً هزینههای تولید خود را تا سر حد ممکن کاهش دهند و در مرحله بعد، گیاهان زائد و هرز را از روی زمینهای خود، نه بهوسیله ماشینهای کشاورزی، بلکه با استفاده کردن از سموم دفع آفات جداسازی کنند و برای جلوگیری از اینکه این محصولات (سموم دفع آفات)، آثار مخربی روی سایر گیاهان نداشته باشند، با دقت و وسواس زیاد، آنها را قبل از صدور مجوز مصرف مورد بررسی قرار دهند.
تنوع زیستمحیطی در اروپای مرکزی را فقط درصورتی میتوان حفظ و نگهداری کرد که محیط زندگی امنی را برای گیاهان و حیوانات بسیار نادر که میتوانند به زندگی خود ادامه دهند، فراهم سازیم و اگر بخواهیم از تعداد زیادی از این مکانها محافظت کنیم، باید سعی کنیم که از زمینهایی که زیرکشت میرود، تا سر حد امکان بهصورت هدفمند (سودمند) استفاده کنیم؛ در این حالت زمینهای زیادی وجود دارند که میتوان آنها را عاری از کود و سموم دفع آفات نگهداری کرد.
محل زندگی گیاهان و جانوران رو به نابودی است
یک دلیل واضح و روشن برای تهدید تنوع زیستی (گیاهان و جانوران) اینکه در هر 17 دقیقه، به اندازه یک زمین فوتبال (طبیعت سبز) خانهسازی یا خیابانسازی میشود که این معادل 30918 زمین فوتبال در هر سال است. 20درصد از تنوع گیاهان در حال انقراض است و سالانه معادل 27000 نوع از تنوع گیاهی و جانوری از دست میرود.
چرا گیاهان ثبت اختراع میشوند؟
کاهش فقر و افزایش طول عمر و خیلی از تحولات مثبت در زندگی بشر، مدیون پیشرفتهای فناوری و پزشکی انسانهاست. ثبت اختراع همیشه نقش بسیار مهمی را بازی میکند و ابداع و نوآوری فقط برای استفاده جوامع بشری نیست، بلکه برای مؤسسههای تجاری و شرکتهایی که بهصورت دانشبنیان مشغول بهکار هستند نیز اهمیت بسزایی دارد؛ چرا که شرکتها یکی از مهمترین عوامل ایجاد رقابتها هستند.
ثبت یک اختراع، حمایت از مخترع است
برای اینکه بتوان یک محصول را اختراع کرد و آن را به تولید انبوه رساند، احتیاج به صرف سالها زمان و هزینه و سرمایهگذاری دارد؛ بنابراین ابداع و نوآوری داروهای جدید یا پرورش گیاهان جدید بسیار زمانبر و گران است. برای همین منظور باید به شرکتها ـ برای اینکه بتوانند بهمدت طولانی مبالغ هنگفتی را برای پژوهش و توسعه خرج کنند ـ تضمین داد که آنها میتوانند برای مدت مشخص و معینی کالاهای جدید تولید شده خودشان را بهفروش برسانند. این مهم سالهاست که بهوسیله ثبت اختراع، حاصل شده است. در این حالت است که مالک واقعی کالا (مخترع)، مورد حمایت قرار میگیرد.
گیاهان هم میتوانند ثبت اختراع شوند؛ زمانی که آنها هدفمند آنچنان تغییر و تحول یابند که گیاه تولید شده جدید ویژگیها و خصوصیات جدیدی را ارائه دهد. برای مثال، در مقابل آفات یا خشکسالی مقاوم باشد یا میوه و ثمره بیشتر و بهتری بهبار دهند. چنین اختراعاتی را پرورشدهندگان بهطور معمول با استفاده از تکنیک ژنی یا سایر روشهای تکنیکی انجام میدهند. در سالهای قبل، ابداع و نوآوری این امکان را بهوجود آورده است که سودمندی کشاورزان روند رو به افزایشی را نشان دهد. در سال 1960 یک کشاورز آلمانی، فقط میتوانست معادل 17 نفر را تغذیه کند؛ در حالیکه در سال 2015 معادل 156 نفر را. در سال 1950، تولید گندم در آلمان در هر هکتار معادل2/3 تن بوده، در صورتیکه در سال 2016 معادل 8 تن بود و در خصوص برداشت سیبزمینی، از 23 تن تولید به 45 تن در هر هکتار رسیده است یا چغندرقند که از 36 تن به 45 تن در هر هکتار رسیده است. بدون افزایش تولید محصولات در گذر زمان، امروز این امکان وجود نداشت که انسانهای روی کره زمین را بتوان تغذیه کرد. باید توجه کرد که جمعیت انسانهای روی کره زمین از 3 میلیارد نفر به 4/7 میلیارد افزایش یافتهاست.
آیا کشاورزان، به بذرهایی که ثبت اختراع شدهاند به کنسرنها وابسته شدهاند؟
هر کشاورز اختیار این را دارد که از هر کجا که بخواهد بذر خود را تهیه کند. او حتی میتواند از موجودی بذر خود استفاده کند. آنان میتوانند بذرهای خود را از فروشندگان محلی و بومی یا درونمرزی و برونمرزی خریداری نمایند. با توجه به سالها تحقیق و پژوهش در این باره، خیلی از کشاورزان ترجیح میدهند که بذرهای خود را از فروشندگان برونمرزی تهیه نمایند که علت آن، قیمت مناسب خرید بذرها (با توجه به کیفیت و توانایی بذرها) است.
کارمزد و ثبت اختراع، متداول و مرسوم است
وقتیکه یک کشاورز، رسماً اقدام به خرید یک نوع بذر مجاز (بذری با مجوز صدور مصرف) مینماید، در قیمت خرید بذرها کارمزد آن نیز منظور شده است. بعد از برداشت محصول حتی اگر او مقداری از بذرها را برای خود نگه داشته باشد، برای استفاده دوباره این بذرها باید باز هم کارمزد مربوطه را پرداخت کند. البته این امر در اروپا بهندرت اتفاق میافتد، بهخاطر اینکه کشاورزان با نیت و اراده، از بذرهای پیوندی (دورگه) که بیش از پنجاه سال است مورد استفاده قرار میگیرند، استفاده میکنند. این چنین بذرهایی (پیوندی)، مقاومتر بوده و محصول بیشتری نیز نسبت به بذرهای متداول و رایج میدهند. از آنجا که این بذرها خصوصیات منحصر بهفرد خود را در نسل آینده بهطور طبیعی از دست خواهند داد، کشاورزان مجبورند بذرهای پیوندی را هر سال مجدداً خریداری کنند. این امر دقیقاً برای بذرهایی که با هزینههای سرسامآور پژوهش، اختراع و ثبت شدهاند هم صادق است.
کشاورزان حق انتخاب دارند
اجباری برای هیچ کشاورزی نیست که بذری را خریداری کند که تحت حمایت ثبت اختراع (کارمزد) است. او میتواند در هر لحظه که بخواهد، بذر خریداریشده خود را عوض کند و از بذری که ثبت اختراع ندارد، استفاده کند که در این خصوص انتخابهای زیادی وجود دارد (انواع بذرها در بازار موجود هستند). بازار جهانی فروش بذرها، فقط نمایشگر یک قسمت از مجموع عرضه جهانی در این مورد است.
در خیلی از کشورهای در حال توسعه، پرورش بذرها تحت نظارت بخشهای دولتی هستند یا کشاورزان هنوز خود اقدام به تولید بذرهای مورد نیازشان میکنند. مثلاً در غرب آفریقا، بین 90 تا 98 درصد از کشاورزان، خود اقدام به تولید بذر میکنند و در شرق و جنوب آفریقا نیز بین
70 تا 95 درصد.
برخلاف بعضی از ادعاها، ثبت اختراع انواع گیاهان جدید، بههیچ عنوان دسترسی به بذرها را محدود نکرده است. بذرها بهراحتی در اختیار کشاورزان هستند و کشاورزان هیچ وابستگی قابلملاحظهای به شرکتهای بزرگ پیدا نکردهاند.