2-2 کود

محاسبه و تعیین مقدار کود مورد نیاز درختان میوه

98-9-44

اولین مسئله مهم برای باغداران این است که به درختان میوه چه نوعی و چه مقدار کود باید داده شود و طبق چه روشی عمل کنند تا حداکثر محصول را به دست بیاورند.
در حال حاضر و با معلومات محققان کشاورزی، دو عامل اساس و پایه محاسبه و تعیین مقدار کودهای مورد نیاز درختان میوه را تشکیل می‌دهند و آن عوامل عبارتند از :
1. بررسی و تعیین مقدار مواد غذایی که سالانه توسط درختان میوه از زمین گرفته می‌شود تا محصول کافی به دست آید؛
2. شناسایی محیط خاک و مقدار موادغذایی موجود، در آن که می‌تواند مورد استفاده درختان قرار گیرد.
تأثیر نوع میوه‌های مختلف در جذب مواد غذایی
تجزیه میوه‌های مختلف نشان داده است که میوه‌های هسته دار (هلو، گوجه، زردآلو، آلو و غیره) بیشتر از میوه‌های دانه‌دار (گلابی، سیب، به، زالزالک، ازگیل و غیره) مواد غذایی معدنی دارند. یعنی مقدار ازت، فسفر و پتاس در صد گرم میوه هسته‌دار، بیشتر از مقدار این مواد درصد گرم میوه دانه‌ دار است.
همچنین برگ میوه‌های هسته‌دار، بیش از برگ میوه‌های دانه‌دار، حاوی مواد غذایی هستند و این اختلاف مخصوصاً در مورد مقدار ازت و پتاس خیلی مشخص و متمایز است.
وجود مقدار خیلی زیاد پتاس در درختان میوه هسته‌دار، مخصوصاً گوجه، نشان می‌دهد که پتاس با احتیاج فیزیولوژیکی این گونه میوه‌ها ارتباط زیادی دارد. وقتی که مقدار پتاس در ماده خشک برگ میوه‌های هسته‌دار از 5/1 درصد کمتر شود، در برگ‌های این گونه درختان علامت کمبود پتاس ظاهر می‌شود، ولی در مورد میوه‌های دانه‌دار علامت کمبود پتاس وقتی پیدا می‌شود که مقدار پتاس در ماده خشک برگ‌های آن‌ها به یک درصد تقلیل یابد. این موضوع اغلب در ماه‌های تیر و مرداد بیشتر ممکن است مشاهده شود (مقصود از ماده خشک برگ‌ها این است که برگ سبز درختان را چیده، پس از خشک کردن تجزیه کنند).
درختان مختلف میوه همه به یک اندازه مواد غذایی از زمین جذب نمی‌کنند، بنابراین برای اینکه یک فرمول تقریبی داده شود، می‌توان گفت درختان میوه‌ای که سالانه در هر هکتار حدود 20 تن محصول می-دهند، هرسال مقدار 125 کیلوگرم ازت و 50-40 کیلوگرم فسفر و 150 کیلوگرم پتاس از هر هکتار زمین جذب می‌کنند. این پرسش مطرح می‌شود که آیا افزودن مواد غذایی به زمین، به مقداری که درختان سالانه جذب می‌کنند، عمل درستی است؟
در وهله اول، هرکسی این طور تصور می‌کند که باید همه ساله مقدار موادی که درختان میوه برای به بار آوردن محصول کافی از زمین می‌گیرند، تحت شکل کودهای مختلف به خاک باغ داد، ولی عواملی موجب می‌شود که این امر در اغلب موارد نتیجه خوب و رضایت بخشی ندهد. در زیر تعدادی از آن عوامل مهم و مؤثر آورده شده است:

1. لزوم وجود تعادل بین مواد غذایی موجود در خاک
از لحاظ کلیه نباتات و از جمله درختان میوه، بایستی مقدار ازت، فسفر و پتاس قابل جذب موجود در خاک، با هم تعادل داشته باشند. به علاوه، کلیه نباتات همیشه از تمام مواد مختلف غذایی به نسبت ماده‌ای که برای احتیاج آن‌ها از همه مواد دیگر به میزان کمتری در خاک موجود است، استفاده می‌کنند. زیادی و خارج از حد بودن بعضی مواد در خاک نیز اختلالاتی در رشد گیاه ایجاد می‌کند.
از توضیح مذکور، چنین نتیجه گرفته می‌شود که اگر بین مقدار موادغذایی موجود در خاک، تعادل لازم وجود نداشته باشد، ابتدا باید از یک یا چند ماده‌ای که به مقدار خیلی کم در خاک موجود است، به میزان زیادتری افزوده شود و در مقابل ماده یا موادی را که به مقادیر بالاتر از حد لازم در خاک وجود دارد، از بین کودها حذف کنند. برای مثال، فرض می‌کنیم مقدار پتاس قابل جذب در خاک معینی، خیلی بیش از حد معمول و برعکس، مقدار فسفر خیلی کم و مقدار ازت به اندازه متوسط باشد. چنانچه به چنین خاکی مقدار کودهای ازتی، فسفری و پتاسی را بدون در نظر گرفتن وضع این مواد در خاک به میزان احتیاج سالانه درختان کود بدهند ،باز همان عدم تعادل باقی می‌ماند و در بعضی اوقات، شدیدتر نیز می‌شود. در چنین وضعی که برای مثال ذکر شد، راه عاقلانه این است که کودهای فسفری را تا چند سال، کمی بیش از مقدار احتیاج سالانه درختان و کودهای ازتی را به اندازه احتیاج سالانه آن‌ها داده و تا چند سال از دادن کودهای پتاسی خودداری کنند. لازم به توضیح است که مثال مذکور فقط برای روشن شدن مطلب است و عمومیت ندارد.
بسیار اتفاق می‌افتد که خاک دارای تعادل مواد غذایی است و در چنین مواردی است که می‌توان مواد سه گانه و مذکور را به میزان احتیاج سالانه درختان به زمین اضافه کرد.

2. مسئله تثبیت و عدم حرکت فسفر
مقدار فسفری که به زمین داده می‌شود، تماماً به مصرف تغذیه نباتات نمی‌رسد، زیرا مقداری از این ماده در خاک تثبیت می‌گردد و این مقدار در خاک‌های مختلف، متفاوت بوده و بستگی به قدرت جذبه خاک دارد. به طور کلی 10 تا 30 درصد از کودهای فسفری که به زمین داده می‌شود، در همان سال اول و بقیه در سال‌های بعد، مورد استفاده نبات قرار می‌گیرد. این مسئله ایجاب می‌کند که با توجه به قدرت جذابه خاک، کودهای فسفری، مقداری بیشتر از احتیاج سالانه نباتات به زمین افزوده شود. علاوه بر این، حرکت کود فسفری در خاک و سرعت پایین رفتن آن به طبقات پایین‌ خیلی کند و ناچیز است، از این رو این گونه کودها باید حتماً در منطقه ریشه‌ها داده شود تا بتواند مورد استفاده نباتات واقع شود.

3. تثبیت پتاس و حرکت کند آن در خاک
پتاس نیز مانند فسفر در خاک تثبیت می‌شود، ولی طی مدت نسبتاً طولانی به تدریج آزاد شده و در خاک پایین می‌رود.

4. موادی که از تجزیه برگ‌ها در خاک باغ به وجود می‌آید
چنانچه برگ‌ها پس از ریزش در باغ باقی بمانند، به تدریج تجزیه شده، ازت و فسفر و پتاس آن‌ها به خاک برمی‌گردد. باید توجه داشت که مقدار زیادی مواد غذایی در برگ‌ها وجود دارد، به خصوص مقدار ازت خیلی زیاد و قابل اهمیت است. ذکر این نکته نیز لازم است که فسفر و پتاس حاصله از تجزیه برگ‌ها توسط ذرات طبقات سطحی خاک جذب و نگهداری شده، از دسترس ریشه‌ها دور می‌مانند. مقداری از ازت حاصله نیز در نتیجه تماس با هوا به صورت بخار آمونیاک متصاعدشده در هوا بالا می‌رود. بقیه ازت ابتدا به صورت ترکیبات آمونیاک توسط ذرات سطحی خاک جذب می‌شود و بعداً بتدریج به ازت نیتراتی تبدیل می‌گردد و در خاک پایین می‌رود تا به طبقات حاوی ریشه‌های درختان برسد. در این طبقه، مقداری از آن توسط ریشه‌ها جذب شده، بقیه به طبقات پایین‌تر می‌رود. به این ترتیب می‌توان گفت در نتیجه تجزیه برگ‌ها، مقدار زیادی ازت به خاک باز می‌گردد که به میزان نسبتاً مهم و قابل ملاحظه‌ای است و در موقع محاسبه کود ازتی مورد احتیاج درختان میوه، باید تا حدی این مقدار ازت را به حساب بیاورند.

5. تغییر شکل و تحولات سریع انواع مختلف ترکیبات ازت
به طوری که قبلاً توضیح داده شد، طی مراحل مختلف، تبدیل ازت آلی به ازت آمونیاکی و ازت آمونیاکی به ازت نیتراتی، نسبتاً سریع است. همین امر موجب می‌شود که مقداری ازت به صورت ترکیب نیتراتی به وسیله آب باران ، آبیاری و غیره شسته و از دسترس ریشه‌های درختان خارج شود.

6. قدرت جذابه خاک
چنانچه خاکی از لحاظ جذب موادغذایی دارای قدرت زیاد بوده، مقدار این مواد نیز در آن خاک کم باشد، بایستی کود به مقدار زیادتری داده شود تا اینکه مقدار موادغذایی که در دسترس ریشه‌ها قرار می‌گیرند، احتیاجات درختان را تأمین کنند (مانند خاک‌های رسی، رسی هوموس‌دار، رسی شنی). ولی در مورد کود دادن به خاک‌هایی که شرایط زراعی نامساعدی داشته، قدرت جذابه آن‌ها نیز کم باشد، باید نهایت دقت مبذول شود؛ زیرا اگر به چنین خاک‌هایی مقدار زیادی کود بدهند (مخصوصاً کودهای ازتی) مقدار عمده کودی که اضافه بر ظرفیت نگهداری خاک داده شده، به وسیله جریان آب شسته می‌شود و به طبقات پایین خاک می‌رود و بدین ترتیب، مقداری از سرمایه کشاورزان به هدر می‌رود. علاوه بر این، چون قدرت جذابه این گونه خاک‌ها کم است، غلظت کود در رطوبت داخل خاک خیلی بالا می‌رود و بسیار اتفاق می‌افتد که غلظت زیاد به درختان میوه صدمه می‌زند.

شناسایی محیط خاک و اثر آن در محاسبه کود مورد احتیاج درختان میوه

اگر چه تجزیه خاک نمی‌تواند برای همه کس در تعیین مقدار دقیق و قطعی کودهای موردنیاز درختان میوه مفید واقع شود، اما برای متخصصان، راهنمای بسیار عالی و مفیدی است؛ زیرا این اشخاص با اطلاع یافتن از وضع خاک و مقدار نوع ترکیب مواد غذایی موجود در آن و بالاخره با وقوف به درجه قدرت جذابه خاک و توجه به سایر عوامل تا حدی می‌توانند مقادیر کودهای مختلف لازم را برای درختان میوه‌ای که در آن خاک غرس شده‌اند، محاسبه و تعیین کنند. ذیلاً فواید تجزیه مکانیکی ، فیزیکی و شیمیایی خاک را مورد بحث قرار می‌دهیم.

1. فواید تجزیه مکانیکی و فیزیکی خاک
به وسیله این تجزیه مقدار رس، لیمون، ماسه، شن، سنگ ،ریگ خاک و همچنین مقدار جذب آب توسط ذرات خاک کاملاً محاسبه و تعیین می‌شود. زمینی که دارای قشر قطوری خاک مرغوب با قدرت جذب و نگهداری آب و موادغذایی به مقدار کافی بوده و در عین حال جریان هوا برای تنفس ریشه‌ها در آن برقرار باشد، این قابلیت را دارد که درختان قوی و پرمحصول پرورش دهد. در این گونه خاک‌ها می‌توان حداکثر مقدار کودهای مختلف مورد احتیاج درختان افزوده و نتیجه مطلوب گرفت، مشروط بر اینکه مقدار آب و رطوبت خاک کافی باشد. برعکس، خاک‌هایی که ساختمان مکانیکی و فیزیکی بدی داشته یا قشر خاک مساعد آن‌ها دارای ضخامت و عمق کمی باشد، برای رشد درختان چندان مساعد نیستند و کود دادن نیز در چنین خاک‌هایی باید به مقدار کمتر و با احتیاط بیشتری انجام گیرد.

2. فواید تجزیه شیمیایی
اگر مقدار ازت کل موجود در خاک 2 در هزار باشد، هرساله به وسیله معدنی شدن ازت آلی موجود در خاک، برحسب شرایط مختلف، از 50 تا 100 کیلوگرم ازت قابل جذب در هکتار تولید می‌شود و این مقدار ازت معادل با 250 تا 500 کیلوگرم سولفات دامونیم یا معادل 110 تا 225 کیلوگرم اوره است و در موقع محاسبه کود ازتی مورد احتیاج درختان، باید این مقدار ازتی که به وسیله معدنی شدن موادآلی موجود در خاک تولید می‌شود؛ به حساب آورده و به همین مقدار، از مقدار کل کود ازتی کسر کنند.
برعکس، در خاکی که مقدار ازت کل آن 5/0 در هر هزار (05/0 درصد) است، مقدار ازت قابل جذب که از معدنی شدن مواد آلی تولید می‌شود، خیلی ناچیز و کم بوده و نباید به حساب آورده شود.
محققان کشاورزی در ضمن آزمایش‌های متعدد مشاهده کرده‌اند در خاک‌هایی که پتاس قابل تبادل (Exchangeable) از 1/0 در هزار (01/0 درصد) کمتر باشد، در برگ درختانی که در آن خاک‌ها غرس شده ،سریعاً علامت کمبود پتاس ظاهر می‌شود (پتاس به سه شکل در خاک وجود دارد: یک مقدار در رطوبت خاک محلول است،یک قسمت توسط ذرات رس و هوموس به طور سطحی جذب می‌شود وقسمت دیگرجزء ترکیب غیرقابل تغییر، داخل ذرات خاک است). قسمتی از پتاس که در رطوبت خاک محلول است و قسمتی که توسط ذرات خاک به طور سطحی جذب شده است، قابلیت این را دارند که تحت شرایط مساعد توسط ریشه نباتات جذب شوند و این نوع پتاس است که به نام پتاس نوع سوم به تدریج و طی مرور زمان به صورت قابل جذب درمی‌آید. علامت کمبود فسفر به ندرت در برگ‌های درختان ظاهر می‌شود، بنابراین در خاک‌هایی که فسفر قابل جذب آن‌ها از 1/0 در هزار (01/0 درصد) کمتر باشد، رشد و نمو و میوه دادن درختانی که در آن خاک‌ها غرس شده، غالباً کم و استحکام درختان نقصان می‌یابد. این موضوع در روی درختان سیب نوع Reinette Du Canada که یازده ساله بوده‌اند، مشاهده شده است؛ ولی پس از اینکه به هر هکتار زمین باغ سیب مورد بحث، یکهزار کیلوگرم سوپر فسفات ساده 16 درصد( معادل 335 کیلوگرم سوپر فسفات تریپل) در عمق 40سانتی متری داده‌اند، به طور محسوسی عوارض مزبور از بین رفته و درختان، شادابی و استحکام خود را بازیافته‌اند. با توجه به مراتب فوق ، ملاحظه می‌شودبه خاک‌هایی که مقدار فسفر قابل جذب و پتاس قابل تبادل در آن‌ها هر کدام از 1/0 در هزار (01/0 درصد) کمتر باشد، باید کودهای فسفری و

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا