در چند سال اخیر، همواره دولتمردان و سیاستمداران حوزه آب و کشاورزی سعی و تلاش خود را معطوف به تحت پوشش قرار دادن مزارع کشاورزی کشور توسط سامانه آبیاری قطرهای نمودهاند و اجرای آن را جزء افتخارات خود قلمداد میکنند که برای روشن شدن موضوع، در ابتدا به برخی از ویژگیهای این سامانه اشاره میشود.
اساس کار سامانه آبیاری قطرهای به تصور کارشناسان، دریافت آب از سرمنشأ و رساندن آن به صورت مستقیم به پای بوته گیاه است؛ بنابراین در این سامانه رواناب و نفوذ عمقی وجود ندارد و با برنامهریزی دقیق آبیاری سعی میشود که آب از منطقه توسعه ریشه عبور نکند و حتی در برخی موارد برای تأمین این هدف، کمآبیاری هم صورت میگیرد (کمآبیاری، آبیاری کمتر از نیاز گیاه است که با وجود آگاهی زارع از افت عملکرد، اما به منظور افزایش کارایی مصرف آب صورت میگیرد).
در سامانه آبیاری قطرهای، دوره آبیاری یک یا دو روز در میان توصیه میشود تا مرطوب بودن دائمی خاک سطحی و عدم وارد آمدن تنش آبی به محصول کشت شده و همچنین میزان عملکرد نسبت به استفاده از سامانه آبیاری سطحی افزایش یابد.
حتی بسته به بافت خاک مزرعه، دوره و مدت زمان آبیاری به گونهای تنظیم میشود که همواره سطح خاک مرطوب باشد. در خاکهای سبک، دوره و مدت زمان آبیاری کاهش مییابد و در خاکهایی با بافت سنگین، این دوره و مدت زمان آبیاری افزایش داده میشود.
با وجود مزیت فراوان این سامانه در کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی که عمده آب تجدیدشونده در کشور در این حوزه مصرف میشود، اما بیدقتی، بیفکری، عدم کارشناسی، عدم آموزش به زارع و نسخهپیچی نامناسب برای اراضی مختلف در کشور، باعث شده که نهتنها این سامانه در کشور ما مزیتی نداشته باشد، بلکه ممکن است در آینده نه چندان دور، خاک زراعی را هم از کشاورزان بگیرد. خاک زراعی با هر بافت و عمقی، زمین زراعی با هر شیبی و منطقه و با هر اقلیمی که باشد، معمولا سامانه آبیاری قطرهای در کشور به یک شیوه اجرا میشود. حتی منبع تأمین آب اعم از رودخانه، قنات یا چاه، در مدیریت سامانه در طول فصل زراعی مؤثر است.
سامانه آبیاری قطرهای، آب را در اختیار موجود زندهای به اسم گیاه که در طول عمر خود دائما رشد میکند، قرار میدهد، بنابراین از ابتدای رشد تا زمان برداشت با توجه به اینکه محصول، دارای نیازهای متفاوتی است، سامانه آبرسانی آن نیز باید مدیریت شود اما در کشور ما پس از تحویل سامانه به بهرهبردار، بدون توجه به توانایی فنی زارع، زمین زراعی و بهرهبردار به حال خود رها میشوند و هیچ پشتیبانی فنی از آنان به عمل نمیآید.
اما آنچه که ممکن است در آینده نه چندان دور خسارت جبرانناپذیری بر اراضی کشاورزی تحمیل شود، ورود نمک همراه آب آبیاری به زمینهای زراعی است که معمولا آب با شوری کمتر از 8 دسیزیمنس بر مترمربع، برای آبیاری گیاهان مختلف به وسیله سامانه آبیاری قطرهای استفاده میشود؛ یعنی در هر نوبت آبیاری مقداری نمک همراه آب آبیاری وارد زمین زراعی شده و چون مقدار آب در سامانه آبیاری قطرهای به دلیل نوع طراحی و ذات سامانه، کفایت آبشویی مزرعه را نمیکند از طرفی نزولات جوی در کشور ما هم به اندازهای نیست که در خارج از فصل رشد باعث آبشویی خاک شود، نمک در سالهای متوالی در خاک انباشته و باعث شور شدن خاک کشاورزی و حتی در درازمدت امکان دارد موجب از بین رفتن خاک و خارج شدن آن از نظر انتفاع شود.
بنابراین سامانه آبیاری قطرهای، اگر در دیگر نقاط دنیا به واسطه شرایط اقلیمی و پشتیبانی فنی زارع توسط کارشناس، یک روش آبیاری سودمند بوده، متأسفانه ممکن است در کشور ما کشاورزی را با خطر مواجه کند.
امروزه در کشور ما، به ظاهر برای مقابله با بحران کمآبی، به سامانه آبیاری قطرهای روی آورده شده اما در واقع این سامانه در برخی نقاط کشور نهتنها کمکی به بهرهبرداری بهینه از منابع آب نمیکند، بلکه فقط منابع مالی را هدر میدهد. در سامانه آبیاری ثقلی، آب خارج شده از منطقه توسعه ریشه و رواناب را جزء تلفات آب آبیاری لحاظ میکنیم و بعد به همین دلیل راندمان کاربرد آب را در این سامانه حدود 40 درصد پایین اعلام میکنیم و سامانه آبیاری قطرهای را تنها راهحل این مشکل میدانیم (با راندمان خودساخته حدود 90 درصد)؛ در حالی که در اکثر مناطق کشور نهتنها آب نفوذکرده به اعماق خاک، جزء تلفات نیست بلکه 100 درصد هم مفید است و باعث تغذیه آب زیرزمینی میشود.
راندمان آبیاری قطرهای در زمانی که هیچ در رفتگی لوله و اتصالات و قطرهچکان و یا پارگی نوار آبیاری نباشد، ممکن است 90 درصد باشد اما در طول فصل زراعی به مراتب پایینتر از این مقدار است.
چگونه است که در آبخوانداری، پخش آب در روی زمین و هدایت آن به اعماق خاک با هدف تغذیه آب زیرزمینی، کار مفید تلقی شده و برای تحقق آن هزینههای هنگفت صرف میشود و یا بارش 10 میلیمتری را در تغذیه آب زیرزمینی مفید میدانیم، اما نفوذ آب آبیاری توسط سامانه آبیاری ثقلی (میانگین 100 میلیمتر در هر آبیاری) جزء تلفات به حساب میآید؟ یا چگونه آبی که از منطقه توسعه ریشه گذشته و با پیوستن به منابع آب زیرزمینی به چرخه آب آبیاری برمیگردد، تلفات به حساب میآید اما تبخیری که در سامانه آبیاری قطرهای صورت میگیرد و به دلیل مرطوب بودن دائمی سطح خاک در این سامانه بیشتر از تبخیر انجامشده در سامانه آبیاری ثقلی است و دیگر تا ابد به چرخه آبیاری برنمیگردد، جزء نیاز گیاه و مفید تلقی میشود؟ اگر به همین نکات توجه شود، شاید در استفاده از سامانه آبیاری قطرهای در برخی نقاط کشور تجدید نظر شود.
در برخی مناطق کشور مانند زمینهای زراعی حاشیه رودخانه که به صورت ثقلی آبیاری میشوند، آب نفوذیافته به اعماق خاک به صورت چشمههایی در کف رودخانه ظاهر میشوند و روستا و مزارع پاییندست از این آب در آبیاری مزارع خود استفاده میکنند.
اگر غیر از این بود که آب پشت سدها کفایت آبیاری تمام مزارع پاییندستی خود را نمیداد! در صورتی که اگر در همین مزارع، از سامانه آبیاری قطرهای استفاده میشد به دلیل کاهش مصرف آب، مزارع دو روستا بهصورت همزمان آبیاری نمیشد و تنها بخشی از آبی که از سامانه خارج میشود، توسط گیاه مورد استفاده قرار میگیرد و ماده خشک تولید میشود (مفید) و اما بخش عمده آن تبخیر شده و به چرخه آبیاری باز نمیگردد.
بنابراین در یک بازه زمانی، مثلا 5 ساله، در شرایط کشور ما در برخی مناطق، سامانه آبیاری قطرهای در مقایسه با سامانه آبیاری ثقلی، فقط باعث جابجایی زمانی آبیاری شده و در هر دو تقریباً به یک میزان آب مصرف میشود با این تفاوت که سامانه آبیاری قطرهای، علاوه بر برداشتن هزینه برای اجرای سیستم، باعث شور شدن خاک زراعی و آلودگی محیطزیست به واسطه بهکارگیری مواد پلاستیکی نیز میشود. به طور خلاصه، استفاده از سامانه آبیاری قطرهای یعنی مصرف آب بیبازگشت.
شور کردن خاک در درازمدت، بیتوجهی به نیاز نسل آینده به آب، توجه نکردن به مسائل زیستمحیطی، مکیدن آب زیرزمینی و جایگزین نکردن آن، سود بردن حال و تاوان دادن در آینده و به عبارتی وام با بهره بالا! البته در کشورهای دیگر با اقلیم و خاک مختلف ممکن است شرایط کاملا متفاوت باشد اما در کشور ما که دارای وسعت زیاد و اقلیم متفاوت است، قبل از هر اقدامی در اجرای سامانههای مختلف آبیاری باید کارشناسی لازم صورت گیرد و در این زمینه از محققان مرتبط درخواست یاری شود.
بهمن 98-سال 41-شماره 482-ص 50