طرح میدانی گندم که اجرا شد، ابتدا ماشینآلات را وارد مزرعه کردند و ما هم میخواهیم کشاورزی حفاظتی را اجرا کنیم، ولی ماشینآلات حفاظتی گران است و کشاورز توان مالی خرید آن را ندارد
یکی از بزرگترین معضلات ما در کشاورزی، مصرف بیرویه آب است و پتانسیل نگهداری رطوبت در خاکهای ما بسیار ضعیف است. تمام خاکهای ما غیر از سه استان شمالی مانند یک آبکش عمل میکنند و این مشکل ناشی از استفاده از گاوآهن برگرداندار و دیسک است. تنها راه مرتفع کردن این مشکل، توسعه ماده آلی خاک است که یکی از راهکارهای آن، استفاده از کشاورزی حفاظتی است. موضوع مهم دیگر، استفاده از روش آبیاری غرقابی است. آبیاری غرقابی میراثی متعلق به 1000 سال پیش است، اما هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. یکی از راههایی که اخیراً در کشت محصولات بسیاری نظیر گندم، جو، کلزا و حتی علوفه مطرح شده است، کشت روی پشته است و بهتر است خاکورزی روی پشتههای دائمی را در تمام استانها گسترش بدهیم و در مناطقی که کشاورزی با مشکل شوری آب و خاک مواجه نیست، باید در این مسیر حرکت کرد.
کمیته کشاورزی حفاظتی در استان گلستان از سال 86 شروع به فعالیت کرده و به طور مدام 10 سال است که کشاورزی حفاظتی را پیگیری میکنیم. به تعداد هر مرکز خدماتی که در استان وجود دارد، یک نفر را به عنوان مسئول پیگیری در حوزه کشاورزی حفاظتی همان مرکز خدمات کشاورزی معرفی کردیم. امسال دومین دهه کشاورزی حفاظتی در استان در حال اجرا است و جلسات را به شهرستانها منتقل کردیم تا به جای برگزاری جلسه در ستاد، مشکلات را از نزدیک ببینیم.
جلسات کشاورزی حفاظتی را در اقلیمهای مختلف استان گلستان برگزار کردیم. نکته جالب توجه، وجود همه نوع اقلیم در استان گلستان است. سال قبل در حدود 600 میلیمتر بارندگی در گلستان داشتیم، اما امسال این میزان به480 میلیمتر کاهش یافته است. در شهرستان بندر درهگز که به استان مازندران متصل است 66 درصد کاهش بارندگی داشتیم، به همین دلیل بسیار حیاتی است که به سمت کشاورزی حفاظتی گام برداریم.
از سالهای قبل، از خاکورزهای بدون برگردان در مناطق بین استان استفاده میکردیم که اکنون آنها را به خاکورزهای مرکب تغییر دادهایم و در بحث حرکت به سمت کمخاکورزی، از حدود 6، 7 سال پیش تسهیلات
خرید گاوآهن و دیسک را ممنوع کردیم تا اجباری ایجاد شود که الگوی استفاده از ادوات را تغییر دهیم. همکارانی که در مکانیزاسیون فعالیت میکنند آگاهی دارند که به تعداد تراکتورها در کشور گاوآهن و دیسک داریم، یعنی الگوی خاکورزی در کشور ما تعریف شده است، پس ما باید این الگو را عوض میکردیم. بدین ترتیب گاوآهن را حذف و آن را به سمت خاکورز مرکب بردیم و شدت خاکورزی را کمتر کردیم.
تناوب عمدهای که در استان گلستان وجود دارد؛ موضوع گندم، سویا، کلزا، پنبه و شالی است. شرط اول تناوب این است که اقتصادی باشد. متأسفانه در استانهای شمالی، کشت شالی روز به روز بیشتر میشود که علت آن درآمد بالا و دوره رویشی 60 تا 100 روزه (با توجه به ارقام مختلف) است و کشاورز کمترین زحمت را متحمل میشود.
مورد دیگر هدایت بقایای گیاهی است. مدیریت بقایای گیاهی را تقریباً با تمام روشهایی که میتوانستیم انجام دادیم. در خیلی از مناطق استان گلستان که ساکنان آن اهل سنت بودند و شاهد حضور ائمه جماعت بودیم، روی اعتقادات دینی و اهمیت آنها دست گذاشتیم؛ به طوری که ائمه جماعت، سوزاندن بقایای گیاهی را حرام اعلام نموده و از آن به عنوان یک فریضه دینی یاد کردند. تقریباً امسال در مناطق دیم استان گلستان بقایای همه مزارع دست نخورده باقی مانده است.
در کشت شالی به علت مزاحمتی که برای بستر وجود دارد، مجبور بودند در مناطق بالادست استان، بخشی از بقایا را بسوزانند که البته مقدار آن خیلی کم بوده است. نتیجه پیگیریهای صورت گرفته و کارگاههای برگزار شده در خصوص کشاورزی حفاظتی نشان میدهد که در یک دهه گذشته، دستاوردهای زیر را داشتهایم:
- ارتقاء مدیریت موفق بقایای گیاهی حفظ شده،
- تغییر الگوی خا کورزی و حرکت به سمت کاهش آن،
- کاهش سوزاندن بقایا،
- توسعه سطح کشت پاییزه کلزا.
در بحث ارزیابی اقتصادی کشاورزی استان، چون اولین محصول عمده استان گندم است، لذا سطح زیر کشت گندم استان حدود 400 هزار هکتار بوده که بیشتر از نیمی از آن دیم است. مزرعهای که ما انتخاب کردیم مزرعه آبی بوده است. در کشت هیرم گندم به دلیل بارش متناسب با دورههای رویش کمتر به گندم آب میدهند. در سالهایی که میزان بارندگی خوب است، کشت مستقیم خیلی کمک میکند.
محصول بعدی کلزا است. عملیات زراعی خاکورزی در کشت این محصول به دلیل استفاده از ریزدانه کار نسبت به گندمکار گستردهتر میباشد.
مهندس صمیمی مدیرگروه کشاورزی حفاظتی فارس:
از آنجا که اساس کار کشاورزان فقط آب است، توجه خاصی به خاک نمیشود. وقتی کمیتهای تشکیل میشود، یعنی کار به صورت گروهی باید انجام شود.
برای مثال مکانیزاسیون حفاظتی در آذربایجان:
نکته بسیار مهم این است که بسیاری از افراد شاغل در وزارتخانه، صورت مسئله را پاک میکنند؛ زیرا بیش از 160 میلیون هکتار در دنیا، بیخاکورزی زیر کشت میرود که در میان آنها آمریکا با رقمی در حدود 37 میلیون هکتار در صدر است که مطمئناً سودی در آن وجود دارد. بیخاکورزی از آنجا مطرح شد که در سطح مزارع، پوشش بقایای گیاهی حفظ گردد. بیخاکورزی یک دستگاه نیست که در مزرعه قرار دهیم و ادعا کنیم کشاورزی حفاظتی انجام میدهیم، چرا که در این صورت قطعاً طرح با شکست مواجه میشود.
کار با خاکورز حفاظتی هنوز در کشور ما جا نیفتاده و بایستی برای کشاورزان دورههای آموزشی کامل و اجرایی برگزار کنیم، تا اثبات کنیم کاهش مواد آلی خاک در کشور ما به دلیل استفاده بیرویه از گاوآهن و دیسک است. اگر این دو وسیله کنار گذاشته شوند ماده آلی خاک شروع به شکلگیری میکند و بخشی از مشکلات مرتفع میگردد. هرچند هنوز جای کار زیادی دارد و باید بیشتر تلاش کرد.
در حال حاضر سیاست اصلی وزارتخانه، توسعه کشت کلزا است. آقای اکبری مشاور آقای مهندس کشاورز اعتقاد دارند یکی از راههایی که به تولید 5 تن کلزا در هکتار برسیم، این است که مطلقاً بقایایی در زمین نباشد و آفتاب
را مستقیم در فصل پاییز دریافت کند و حتماً خاک زیر و رو شود.
کلمه مکانیزاسیون یک کلمه ناشناخته است چرا که 80 درصد اعتبارات استانها در ساخت تراکتورها هزینه میشود و ما در حال حرکت به سمت تراکتوریزاسیون هستیم (نه بالا رفتن درصد کل توسعه مکانیزاسیون). از نظر اینجانب باید یک سری تصمیمات اتخاذ و کارگروهی در استانها تشکیل شود که با نام مکانیزاسیون و کشاورزی حفاظتی طرح را در سطح استانها پیگیری کند.
در سال83 یک طرح ملی به نام طرح ملی کشاورزی به وجود آمد و در سه سال بعد به علت تغییرات مدیریتی منحل شد و مجدداً بعد از حضور مهندس زلقی این طرح مجدداً شروع به کار کرد که باید از اقلیمشناس استفاده نمود تا بتواند شرایط کشاورزی حفاظتی را در هر منطقه بررسی کنند.
بزرگترین مشکل ما اجرای کشاورزی حفاظتی نیست، بلکه مشکل اصلی این است که قیمت ادوات و ماشینآلات بدون هیچگونه دلیل بالا رفته است. باید ماشینآلات جدیدتر را با ادوات قدیمی کشاورز جایگزین کرد.
باید با استفاده از دانش اقلیمشناسی تشخیص دهیم که هر اقلیم نیازمند چه ماشینآلات و ادواتی است تا در هر اقلیم از تجهیزات تخصصی استفاده کنیم.
وزارتخانه نیازمند افزایش اعتبارات است؛ زیرا ما حتی برای انجام مأموریتهای سازمانی کمبود وسیله نقلیه داریم. به اعتقاد من از زمانی که بنگاه توسعه تبدیل به اداره فناوری مکانیزه شده است، حرکتهای آیندهسازی که قابل لمس باشد، صورت نگرفته و این اداره بهتر است تعطیل شود.
به هر حال طرح میدانی گندم که اجرا شد، ابتدا ماشینآلات را وارد مزرعه کردند و ما هم میخواهیم کشاورزی حفاظتی را اجرا کنیم، ولی ماشینآلات حفاظتی گران است و کشاورز توان مالی خرید آن را ندارد که ما میتوانیم
با بردن ماشینآلات به مزرعه، حتی بدون اینکه به کشاورز آموزش دهیم، سیاستهایمان را اجرا کنیم که به احتمال زیاد این روشها نیز به راه به جایی نمیبرد.
با این حال بحران آب و تخریب خاک و ناپایداری در تولید، عامل اصلی گرایش به سمت کشاورزی حفاظتی بوده است. کشاورزی حفاظتی در استان فارس از سال84 آغاز شد و تا سال زراعی91-90 در حدود80 هزار هکتار کشاورزی حفاظتی را انجام دادیم.
در زمینه نگهداری بقایا، ما شاهد کاهش90 درصدی آتش زدن بقایای گیاهی هستیم و در مزارعی که مدت 5 سال متوالی کشاورزی حفاظتی در آنجا صورت میگیرد، در زمینه افزایش ماده
آلی خاک که در مناطق مختلف انجام گرفته، 3 درصد افزایش ماده آلی خاک را داشتهایم. برای به حداقل رسانیدن جابهجایی خاک، استفاده از خاکورز مرکب در استان فارس توسعه پیدا کرده است. با این حال در سالهای اخیر
استفاده از گاوآهن برگرداندار اگرچه شکل نگرفته است، در یک سوم اراضی حدود) 300 هزار هکتار(، از خاکورز مرکب استفاده میشود. راهبرد دیگر کشاورزی حفاظتی، مدیریت تناوب است که در کشاورزی حفاظتی کاهش مبارزه با آفات و علفهای هرز را هم باید به آن اضافه کرد. اگرچه مشکلات بسیاری با کارشناسان حفظ نباتات داریم.