پستهمشاوره‌های دکتر گل‌افرا در رادیو

چالشهای پيش روی توليد و صادرات پسته علاج دارند

97-8-32
در ميزگردي در برنامه چالش در راديو اقتصاد

 با حضور جمعي از کارشناسان پسته مطرح شد:

چالشهاي پيش روي توليد و صادرات پسته علاج دارند

پسته ايران در برزخ کمبود آب يا سوء مديريتهاست؟

ديروز قارچ آسپرژيلوس و آفلاتوکسين

امروز خشکي و فردا تعطيلي باغها؟

مسئولان باغباني کشورمان فقط توفيقها را به حساب خودشان منظور نکنند بلکه مسئوليت خشکشدن باغهاي پسته يا يخزدگي باغات ميوه را نيز بهعهده بگيرند!

  • گل‌افرا: در آمريکا، مواردي درباره فن پسته‌کاري وجود دارد که مي‌توان از آنها الگوبرداري کرد. شرايط آب‌وهوايي کاليفرنيا هم مانند کرمان گاهي با خشکسالي روبه‌روست. در آنجا انجمني داير گرديده که در سال‌هاي خشکي با آوردن آب از مناطق ديگر، محصول پسته را نجات مي‌دهد
  • اسماعيل‌پور: پيش‌تر باغات پسته ما 15 يا 16روز يکبار آبياري مي‌شدند که به‌تدريج به يک‌ماه تا 40روز يکبار افزايش يافت؛ به‌طوري‌که اکنون دوره آبياري کمتر از 2ماه نداريم و حتي در بعضي باغ‌ها، تا 3ماه هم دوره آبياري داريم
  • اسماعيل‌پور: عملکرد متوسط توليد پسته کشور 600 يا 700کيلو در هکتار است. بعضي باغداران اين شغل را به‌عنوان شغل دوم يا حتي سوم برگزيده‌اند که اين رويکرد نمي‌تواند آنان را به باغدار موفق و نمونه تبديل کند
  • گل‌افرا: مجلس قانون ارث را به اين طريق بايد اصلاح کند که هرکس زمين خود را به همسايه‌اش بفروشد از ماليات معاف خواهد شد و اگر به غير بفروشد 30درصد بايد ماليات بپردازد؛ در اين صورت، اين مسئله خرده مالکي حل مي‌شود
  • محمدي‌انارکي: مشکل عمده‌ اين منطقه تک‌محصولي‌بودن آن است که بايد از سال‌ها پيش براي آن تدابيري انديشيده مي‌شد که متأسفانه در اين زمينه هيچ کاري صورت نگرفت و اکنون ما به‌عنوان واسطه مردم و دولت منتظر ارائه راهکار ازسوي کارشناسان در انجمن پسته هستيم
  •  عليزاده: مجلس نه‌تنها حمايتي از اين محصول نکرد، بلکه در سال1386 تصويب کرد که براي چاه‌هاي بدون مجوز، مجوز صادر کنند؛ در منطقه‌اي که از سال1351 اعلام شده بود که نبايد در آن مناطق چاه حفر شود

 

پسته ايران از جمله کالاهاي سرآمد صادرات غيرنفتي است که در سال‌هاي اخير متأثر از عوامل طبيعي، توليد و صادرات آن با نوساناتي همراه بوده و در شرايطي که ما در توليد و صادرات اين محصول پيشتاز بوده‌ايم، حالا بر اساس گزارش‌ها، آمريکا گوي سبقت را ربوده است. در شرايطي که با وجود تحريم‌هاي نفتي نگاه کشور به صادرات محصولاتي مثل پسته است، بايد ديد چه راهکارهايي متوجه توليد و صادرات اين محصول خواهد بود؟

درباره کاهش چشمگير توليد و صادرات پسته براثر بحران کم‌آبي و تغيير اقليم، جمعي از فعالان و دلسوزان در نشستي در راديو اقتصاد گرد هم آمدند تا بتوانند معضلات اين بخش را ريشه‌يابي کرده و به ارائه راه‌حل‌هايي بپردازند تا ايران در صادرات اين محصول در جهان جايگاه خود را بازيابد.

ميهمانان اين برنامه چنين معرفي شدند: دکتر فريدون گل‌افرا، سردبير مجله کشاورز، کارشناس و پژوهشگر حوزه کشاورزي، علي قاسم‌عليزاده، توليدکننده و صادرکننده پسته و عضو هيأت‌مديره انجمن ملي پسته ايران، علي اسماعيل‌پور، رئيس پژوهشکده پسته کشور و احمد انارکي‌محمدي، نماينده مردم رفسنجان در مجلس شوراي اسلامي و عضو کميسيون اقتصادي مجلس هستند.

همه باغ‌هاي پسته کرمان بر اثر بي‌آبي درحال نابودي هستند، ضمن آنکه بايد به اين نکته اشاره کرد که پسته فقط به آبياري 40روز يکبار نياز دارد و با وجود اين، آب کافي براي توليد آن وجود ندارد.

90درصد پستهاي که امسال بايد به دست ميآمد، برداشت نشده است، در واقع توليد ما به يکپنجم کاهش پيدا کرده است. با وجود اينکه سال گذشته گوي سبقت را در توليد از اقتصاد بزرگ دنيا، يعني آمريکا ربوديم و در سال زراعي 96-95 با 310هزار تن از 270هزار تن توليد پسته آمريکا پيشي گرفتيم. آيا عجيب نيست ظرف يکسال 80 تا 90درصد توليد کاهش بيابد؟

 گلافرا: يکي از دلايل کاهش توليد پسته، تغيير اقليم است، ولي اين تغيير تنها علت بروز اين مشکل نيست، بلکه 50درصد نيز مربوط به سوءمديريت‌هاست؛ سوءمديريت در جمع‌آوري و مصرف آب و مديريت آبياري در کشاورزي و بخش عظيمي از آن مربوط به بحث کيفيت پسته صادراتي است. خريداران عمده ما پيش‌تر کشورهاي اروپايي بودند که در آلمان نيز همواره همايش‌هايي برگزار مي‌شده و در اين خصوص با اروپايي‌ها رايزني مي‌کرديم.

همدوره من در دانشگاه اتريش، آقاي دکتر شولتز ابتدا وزير کشاورزي اتريش و سپس کميسر کشاورزي اروپا شد، که بنده ضمن گفتگويي در بروکسل با وي، از او پرسيدم، آيا مشکل صادرات پسته ما سياسي بوده يا ناشي از وجود سم آفلاتوکسين در آن است؟ او پاسخ داد: پسته ايران آفلاتوکسين دارد و در اروپا آفلاتوکسين محصولات وارداتي بايد پايين در حداقلي  نزديک به صفر باشد که در آن زمان با معيار ppm يا parts-per-million و سپس به ppb یا Parts-per-Billion تبديل شد يعني اگر به‌صورت رندوم هر محموله پسته‌اي مورد آزمايش قرار بگيرد و حتي يک عدد پسته در آن آفلاتوکسين داشته باشد نمي‌توانيم آن را مورداستفاده قرار دهيم.

20سال پيش در استان کرمان و ساير استان‌هاي پسته‌خيز، 18آزمايشگاه براي اين امر داير شد که براساس آزمايش‌هايي که در آنجا انجام شده بود، آفلاتوکسين موجود در پسته ايران که منشاء آن قارچ آسپرژيلوس بود کاهش يافت و در نتيجه در حد معقول قرار گرفت و بنابراين صادرات ما رشد پيدا کرد.

 در کرمان که حدود 70درصد پسته کشور در اين استان توليد ميشود، امسال بهزحمت حدود 30درصد از اين محصول برداشت کردهاند. براساس گفته دکتر گلافرا، بهنظر شما اين سوءمديريت از کجا نشأت ميگيرد و آيا ميتوان با عدد و رقم گفت چند درصد از اين کاستيها بهخاطر تغيير اقليم است و چند درصد به‌‌علت سوءمديريتهاست؟

 عليزاده: پسته، سال پرمحصول يا کم‌محصول دارد (بيار و نيار). امسال سال نيار پسته بود. براساس برآورد انجمن، امسال (سال 1397) بايد در کشور 50 تا 70هزار تن توليد پسته مي‌داشتيم. در اتفاقي پيش‌بيني‌نشده، سرماي ناگهاني اواخر اسفند سال96 به اين محصول لطمه زد؛ البته آسيبي که سرما به محصول وارد مي‌کند موضعي بوده و عمومي نيست، ولي در فروردين‌ماه سال 97 در هفته اول در منطقه کرمان، رفسنجان و سيرجان، دماي هوا به بالاتر از 35درجه رسيد و جوانه‌هايي که بايد رشد مي‌کردند، صدمه ديدند و محصول کاهش شديدي يافت.

البته سوءمديريت وجود دارد و با 400هزارهکتار در سطح کشور متأسفانه ماکزيمم توليد پسته ما 280هزار تن بوده است؛ يعني در واقع، در هر هکتار متوسط 700کيلو پسته توليد مي‌شود. با اين مقدار محصول هيچ جايگاهي نداريم. بيشترين صدمات باغ‌هاي پسته به‌خاطر کم‌آبي و آفات است، اما امسال تغييرات اقليمي بيشترين صدمه را به پسته وارد کرده و پسته‌کاران اذعان مي‌دارند که چنين برداشت محدودي را از 60سال گذشته تاکنون نداشته‌اند.

 يعني اين ناکامي بهدليل کاهش منابع آبي است يا منظور از تغيير اقليم مشکل ديگري است؟

 عليزاده: بله منابع آبي و ديگر مشکلاتي که به تغييرات اقليم برمي‌گردد، از جمله در مناطقي از استان کرمان با حفر چاه تا عمق 500متر به آب مي‌رسند که اين آب ديگر کيفيت لازم را ندارد و آلکالي است و نمي‌توان با آن محصول پسته مناسبي توليد کرد.

 بنابراين بهنظر ميرسد که بخشي از سوءمديريت به مديريت منابع آب مربوط است، آيا نميتوان در برداشت محصول و افزايش بهرهوري، مديريت لازم و مؤثر را انجام دهيم؟ آيا نميتوان با تغيير در ژنتيک پسته در زمينه افزايش محصول يا مقاومت در برابر خشکي تدبيري صورت داد؟

گلافرا: فرهنگ اين مسئله وجود نداشته است. مثلاً آسپرژيلوس قارچي است که آفلاتوکسين توليد مي‌کند و حتي در خاک هم وجود دارد، حتي وقتي شاخه‌هاي خم‌شده به خاک مي‌رسند، از اين طريق هم به درخت تسري مي‌يابد. در زمان برداشت پسته بايد پوک‌ها را در استخر بريزند تا از محصول اصلي جدا شوند، که برخي به‌علت آموزش‌نديدن مناسب، اين پسته‌ها را شامگاه در هواي آزاد قرار مي‌دادند درحالي‌که بايد صبح آن را بيرون مي‌گذاشتند تا آفتاب بر آنها بتابد. اگر پسته در جايي که رطوبت باشد قرار بگيرد، فوراً دچار قارچ مي‌شود. آسپرژيلوس انواع مختلفي دارد که سم آفلاتوکسين توليد مي‌کنند و اگر آفلاتوکسين در پسته ما ذره‌اي موجود باشد، ديگر امکان صادرات آن به اروپا نخواهد بود، برگشت خورده و به چين با قيمت ارزان‌تر مي‌رود.

 باتوجهبه دلايل گفتهشده توسط کارشناسان برنامه، نظر شما در رابطه با کاهش محصول پسته امسال چيست؟

 اسماعيلپور: در شرايط کنوني کشور، اين مسئله که برداشت محصول به‌شکل چشمگيري کاهش يافته است غيرقابل انکار است، اما اين محصول به‌خاطر ارزآوري، درآمدزايي و به‌صرفه‌بودن کاشت آن حتي در مناطقي که اقليم آنها مستعد نيست، کاشته مي‌شود. در مناطقي که شرايط آب‌و‌هوايي آن براي پسته مناسب نيست، باغداران سرمايه‌گذاري مي‌کنند، قاعدتاً دور از انتظار نيست عملکردي که در شرايط مناسب مي‌توان داشت در آنجا وجود ندارد.

شرايط آبي و خاکي کشور درحال‌حاضر به نحوي است که نسبت‌به دهه‌هاي گذشته هم از نظر مقدار و هم از نظر کيفيت بسيار متفاوت شده است. پيش‌تر باغات پسته ما 15 يا 16روز يکبار آبياري مي‌شدند که به‌تدريج به يک‌ماه تا 40روز يکبار افزايش يافت؛ به‌طوري‌که اکنون دوره آبياري کمتر از 2ماه نداريم و حتي در بعضي باغ‌ها، تا 3ماه هم دوره آبياري داريم.

در نتيجه آبياري اندک، محصول کم شده است. پسته آخرين محصول قابل‌کشت باغدار است؛ يعني در جايي که هيچ محصولي قابل‌کشت نيست و آب هم شور و کمياب است، که باغداران در اين صورت پسته مي‌کارند. در اين شرايط، دور از انتظار هم نيست که پسته خوبي نداشته باشيم.

 ساليان متمادي کرمان هم پرآب بوده و سابقه طولاني در کشت پسته داشته است.

 اسماعيلپور: بله همين‌طور است، ولي اکنون در بسياري از مناطق پسته‌خيزمان به کوير تبديل شده است. استان کرمان هم مناطق کويري و آب شور زياد دارد و نيز مناطق پرآب. ولي درحال‌حاضر، اکثر مناطق کويري شده‌اند. به‌طور مثال، در منطقه رفسنجان که قطب پسته کشور است، زماني کشت پنبه، خربزه و انواع ميوه‌ها رواج داشت چون در گذشته محدوديت آب نبود، اما اکنون، باغات پسته با دوره آبياري دوماهه نيز مشکل دارند.

مشکل ديگر اين است که باغداران ما به‌حدي که نياز باغ است به آن رسيدگي نمي‌کنند که بتواند توليد مطلوب و مناسب داشته باشد. در همين شرايط، کم آبي باغداراني هستند که بيش از يک يا حتي دو تن در هکتار را توليد کرده‌اند و حتي باغداران نمونه ما بيش از 10تن محصول خشک توليد کرده‌اند؛ البته اين افراد توفيق يافته‌اند که آب خوب تهيه کرده و تغذيه خوبي هم براي درختان خود فراهم ‌آورند.

عملکرد متوسط توليد پسته کشور 600 يا 700کيلو در هکتار است. بعضي باغداران اين شغل را به‌عنوان شغل دوم يا حتي سوم برگزيده‌اند که اين رويکرد نمي‌تواند آنان را به باغدار موفق و نمونه تبديل کند. بحث ديگري که بايد مدنظر قرار بگيرد، بحث آموزش و ترويج است. باتوجه‌به شرايط امروز در کنار تجربه باغداران موفق و خوش‌سابقه بايد به آموزش‌ها نيز پرداخت، زيرا ممکن است تجربيات گذشته ما جوابگوي شرايط حاضر نباشد و مستلزم نگرش ديگري است.

 مرکز ملي فرش، انجمن ملي پسته و انجمنها و انجياوهايي از اين دست داريم که معمولاً مربوط به گل سرسبد صادرات غيرنفتي ما هستند و با اين توضيح که زعفران نيز از اين نوع است و همه اينها در زمره توليدات ملي کشورمان قرار ميگيرند، اگر از بين بروند ديگر چه افتخاري براي ما باقي خواهد ماند؟ آيا اين حوزهها متوليان ديگري غير از شما که مردمنهاد هستيد ندارد تا بتوان با همکاري آنها از مشکلات اين حوزه رهايي يافت؟

 گلافرا: ما پسته‌کاران زيادي داريم که حتي در آمريکا هم به کار مشغول هستند. يکي از اين افراد علي امين است که دومين توليدکننده پسته در آمريکاست. البته ايشان با عرق ملي در کرمان نيز واحدي را راه‌اندازي کرده است که آقاي عليزاده هم در آنجا با ايشان همکار هستند.

البته در آمريکا، مواردي درباره فن پسته‌کاري وجود دارد که مي‌توان از آنها الگوبرداري کرد. شرايط آب‌وهوايي کاليفرنيا هم مانند کرمان گاهي با خشکسالي روبه‌روست. در آنجا انجمني داير گرديده که در سال‌هاي خشکي با آوردن آب از مناطق ديگر، محصول پسته را نجات مي‌دهد. در باغات آنجا، نيروي انساني چنداني مشاهده نکرديم، بلکه سيستم آبياري به‌صورت قطره‌اي وجود داشت و پيمانکاراني وجود دارند که طرف قرارداد باغداران براي تغذيه درختان پسته هستند و منبعي را بدين منظور و در باغ براي تغذيه درختان تعبيه مي‌کنند که در فواصل زماني، قابل تعويضند.

همچنين در کنار رديف درختان رطوبت‌سنج تعبيه شده است که اين دستگاه به سيستم مرکزي نرم‌افزاري وصل است و اگر مقداري رطوبت خاک کم شود، آب به صورت خودکار پاي درختان جاري مي‌شود.

 چقدر طول ميکشد تا پسته محصول بدهد؟

 گلافرا: درخت از 7سالگي شروع به پسته‌دادن مي‌کند ولي در ده‌سالگي اقتصادي مي‌شود و مي‌تواند هزينه‌ها را به تدريج جبران کند.

عليزاده: امکاناتي که اکنون در آمريکا فراهم شده به دليل مطالعاتي است که در اين زمينه سال‌هاي متمادي صورت گرفته است. آنها از سال1920در دپارتمان وزارت کشاورزي آمريکا بر گونه‌هاي گياهي که در آمريکا وجود نداشت و در مناطق ديگر دنيا وجود داشت، تحقيق مي‌کردند. سال‌ها پيش، يک کارشناس آمريکايي به رفسنجان آمد و نمونه‌هاي پسته کرمان را به آمريکا ‌برد و در سال‌هاي 1920 تا 1960 به‌مدت 40سال در اين‌باره فقط مطالعه کرده تا گونه‌اي از پسته براي کاشت در آمريکا را انتخاب کردند.

چند سال پيش، حدود 2کيلو به‌صورت نمونه از پسته ايران را به شرکتي در لس‌آنجلس نزد کارکنان شرکت پسته امين بردم، که همه کارکنان دور آن جمع شدند و از بو و طعم پسته ايران تعريف کردند. پسته توليدي کشورهاي ديگر کيفيت پسته ما را ندارد. اغلب پسته آمريکا را با مواد شيميايي نيز سفيد مي‌کنند و عطري هم ندارد.

عليزاده: کشاورز بايد درآمد مناسبي داشته باشد، متأسفانه سياست‌هاي ارزي در سال‌هاي اخير به توليدکننده ايراني لطمات زيادي وارد کرده است.

 در سال91 به خاطر دارم معاون وقت رئيسجمهور، آقاي رحيمي اعلام کرد، بهخاطر بالارفتن قيمت ارز، صادرات پسته ممنوع شد. همين امر باعث اعتراضات زيادي گرديد که بلافاصله آن را لغو کردند. چرا با اينکه رسانه و حمايت انجمنهاي مختلف وجود دارد باز چنين سياستهايي در پيش گرفته ميشود. در اين زمينه از آقاي اسماعيلپور ميپرسيم که در پژوهشکده پسته چه کارهايي صورت ميدهند؟

اسماعيلپور: پژوهشکده نام جديدي است که به مجموعه ما داده شده است. نام قديم آن مؤسسه تحقيقات حرفه‌اي کشور است که از سال72 در رفسنجان ايجاد شده و در بحث‌هاي مختلف مربوط به پسته آبياري، تغذيه، آفات و بيماري‌ها و باغباني و شناسايي ارقام پسته و پايه‌هاي آن و حتي بازار و صادرات آن و صنايع تبديلي تحقيقاتي با سابقه سي‌ساله يا کمتر در دست انجام است.

 در کنار اين مسائل که ميفرماييد آيا به مشکلاتي که آقاي دکتر گلافرا و عليزاده فرمودند در پژوهشکده پرداخته ميشود؟

 اسماعيلپور: بله، مشکلاتي که باغدار با آن مواجه است در حقيقت در اين پژوهشکده مورد بررسي قرار مي‌گيرد. اولين تدبيري که از محقق انتظار مي‌رود چگونه بايد با آفات پسته مبارزه شود و بر آنها مي‌توان فائق آمد. تحقيقات درباره همه سمومي که در بازار موجود است و عليه آفات از آنها استفاده مي‌شود، به‌طور کامل در حال انجام است و اگر نتايج مثبت باشد، توصيه شده و وارد بازار مي‌شوند. در بحث بيماري‌ها نيز تحقيقاتي انجام شده و سموم و روش‌هاي به‌زراعي مناسب توصيه شده است.

در بحث گسترش ارقام پسته، زمان گلدهي و حساسيت براي سرمازدگي و نياز سرمايشي در زمستان و غيره تحقيقاتي صورت گرفته که نتايج اين تحقيقات به‌صورت کتاب و مقاله منتشر شده‌اند.

 آقاي عليزاده آيا نتايج اين تحقيقات به دست شما ميرسد؟

 عليزاده: بله ولي کافي نيست. گروهي از باغداران، صادرکنندگان و فرآوري‌کنندگان پسته براي بررسي مشکلات اين محصول انجمن ملي پسته را تشکيل دادند؛ مشکلاتي که چه در حوزه بازرگاني و چه در حوزه کشت وجود دارد. درحال‌حاضر، خود آقاي اسماعيل‌پور سرپرست کارگروهي است که در راستاي مبارزه با آفات پسته فعاليت مي‌کند. ما در اين زمينه کار دقيق علمي انجام نداده‌ايم بلکه با استفاده از تجربيات کشاورزان پيشرو، گروهي را در اين انجمن تشکيل دادند که هم‌اکنون مشغول‌به‌کار است و براي مثال مبارزه با پسيل پسته، روش‌هايي را بر اساس تجربيات خود راه‌اندازي مي‌کنند.

 با حمايت چه ارگانهايي انجمن پسته ميتواند به نتايجي که آمريکا در سال 1920 به آنها رسيد، دست پيدا کند؟

 عليزاده: بخشي از اين تدبير برعهده خود کشاورزان است و آنها بايد اين نوع تحقيقات را پشتيباني کنند؛ البته کار گروهي که در ايالات‌متحده صورت مي‌گيرد در اينجا وجود ندارد. اين انجمن هم با ازخودگذشتگي و هزينه‌کردن چند خانواده پسته‌کار باتجربه و علاقه‌مند داير شده و از طرف دولت هيچ کمکي به اين انجمن نشده است و حتي طبق معمول اختياراتي نيز به‌ آن داده نشده است.

 آقاي انارکي! کارشناسان ميهمان برنامه بيان ميدارد که هيچ حمايتي ازسوي نهادها و ارگانهاي دولتي و مسئول در اين زمينه از انجمن و فعاليتهاي آن نشده است و سوءمديريت در مديريت منابع آبي، تغيير اقليم و مشکلات ديگري وجود دارد که کسي به فکر حل آنها نيست. با توجه به اينکه حوزه انتخابيه شما رفسنجان است و در اين منطقه 70درصد از پسته کشور توليد ميشود که امسال به کمتر از 30درصد رسيده است، آيا در مجلس گامي در راه حل اين مشکل برداشته شده و برنامهاي براي آن وجود دارد؟

 انارکي: بله، حق با کارشناسان است و در اين زمينه حمايتي صورت نگرفته است. سال‌هاي سال بيش از نيمي از ارزآوري محصولات کشاورزي صادراتي ايران از پسته بوده است. مردم رفسنجان از محل ارز حاصل از پسته در زمان جنگ خدمات بسياري ارائه داشته‌اند. البته دراين‌باره در جلسه‌اي با وزير اقتصاد، بحثي را مطرح کردم، با اين مضمون که باتوجه‌به اينکه در روزهاي اوايل فروردين، محصول پسته ما در زمان گلدهي دچار گرمازدگي شد و بيش از 90درصد محصول باغداران از بين رفت، خواسته ما از دولت حمايت از باغداران بود تا آنها بتوانند با اين کمبود محصول و ضرردهي امسال را طي کنند.

در توليد پسته، امسال بيش از هزار ميليارد تومان خسارت ديده‌ايم، ولي در کل در سال‌هاي گذشته نيز هيچ‌گونه حمايتي از اين محصول نشده است.

  عليزاده: مجلس نه‌تنها حمايتي از اين محصول نکرد، بلکه در سال1386 تصويب کرد که براي چاه‌هاي بدون مجوز، مجوز صادر کنند؛ در منطقه‌اي که از سال1351 اعلام شده بود که نبايد در آن مناطق چاه حفر شود.

رفسنجان در سال1352، 250حلقه چاه و 160حلقه قنات داشت. درحال‌حاضر، قنات‌هاي آن خشک شده‌اند که فکر مي‌کنم 6 تا 7قنات باقي مانده باشد و تعداد چاه‌ها به 1570حلقه رسيده است. با وجود اينکه مجلس در سال86 تصويب کرده که به اين تعداد از چاه‌هاي اضافي و غيرمجاز پروانه داده شود، نشان داد که نمايندگان مجلس فقط در جهت جلب آراي مردم فعاليت مي‌کنند.

 انارکي: بله، ما به‌خاطر عدم کارشناسي در منطقه در زمينه کشاورزي صدمات زيادي را متحمل شده‌ايم. در همان منطقه، با اين تعداد چاه‌هايي که فرمودند سالانه ما 220ميليون مترمکعب اضافه برداشت داريم که اگر اين روند تا 10سال ديگر در منطقه رفسنجان ادامه بيابد، قطعاً آبي نخواهيم داشت و 90هزار هکتار محصول پسته‌ با چالش عمده‌اي روبه‌رو خواهد شد که هم‌اکنون نيز آغاز شده است.

مشکل عمده‌ اين منطقه تک‌محصولي‌بودن آن است که بايد از سال‌ها پيش براي آن تدابيري انديشيده مي‌شد که متأسفانه در اين زمينه هيچ کاري صورت نگرفت و اکنون ما به‌عنوان واسطه مردم و دولت منتظر ارائه راهکار ازسوي کارشناسان در انجمن پسته هستيم.

 آقاي دکتر گلافرا نظر شما دررابطه با گفتههاي آقاي انارکي چيست؟ راهکار شما با توجه به اعلام آمادگي ايشان و مجلس چيست؟

  گلافرا: باتوجه‌ به گفته آقاي عليزاده، عده‌اي از پسته‌کاران کارنشناس هستند؛ آنها کساني هستند که زير 700کيلو در هکتار برداشت مي‌کنند. اين افراد زودتر شکست مي‌خورند ولي برخي به اين کشت علاقه‌مند هستند و براي حفظ آن تلاش خود را مي‌کنند. بايد بخشي از هزينه‌ها را براي انتقال آب به مزارع کساني که توليد بيشتري داشته و دغدغه‌ آن را نيز دارند، اختصاص دهند مثلاً در ژاپن، کاشت برنج صرفه اقتصادي ندارد ولي دولت به شالي‌کاران يارانه مي‌دهد زيرا مي‌خواهد توليد برنج در ژاپن ادامه داشته باشد، حتي اگر اين توليد کم باشد.

در کاليفرنيا، آتش‌سوزي صدمات زيادي به باغات پسته وارد کرده است، با اين حال پسته‌کاران و ساير باغداران عقيده دارند که بايد در اين راستا هزينه شود و آب به باغات پسته برسد حتي اگر شده با انرژي سولار آب شور را به آب شيرين تبديل کنيم. بسياري از کرماني‌ها به مناطقي مانند ساوه، سمنان و دامغان کوچ کرده و پسته کاري خود را در آنجا ادامه دادند؛ به اين مناطق که سري زدم و ضعف‌ها و مشکلات آنها را بررسي کردم؛ درنتيجه دريافتم يکي از مشکلات‌ آنها ضعف مکانيزاسيون است. مثلاً فردي دور درختي را کولتيواتور مي‌زد که مردود بود. به پسته‌کاران توصيه کرديم که در زمان بي‌آبي منطقه مرطوبي در کنار درخت ايجاد کنيم، زيرا ريشه پسته نبايد در خاک سرگردان شود، بلکه بايد در يک نوار مرطوب رشد کند و در همان‌جا نيز تغذيه شود.

براي مثال، در خراسان جنوبي مشاهده کردم که پسته‌کاران به‌درستي ترويج نشده‌اند و به تخريب خاک مي‌پردازند. آنها بايد به‌جاي استفاده از ماشين‌ها و ادوات کشاورزي، از آبياري قطره‌اي زيرسطحي استفاده مي‌کردند. در آبياري غرقابي گاهي تا 10هزار مترمکعب آب مصرف مي‌شود ولي در آبياري قطره‌اي زيرسطحي، آب را تا 2هزار و حداکثر تا 3هزار مترمکعب به گياه مي‌رسانند و يکي از مزيت‌هاي اين روش اين است که علف‌هاي هرز هم رشد نمي‌کنند. ما بايد به کمک تکنولوژي با کم‌آبي و خشکي مبارزه کنيم. ممکن است بسياري از باغداران نتوانند از اين تکنولوژي استفاده کنند ولي عده‌اي که علاقه‌مند هستند به کار خود ادامه مي‌دهند. دولت بايد براي سرپانگه‌داشتن پسته‌کار و حرفه پسته‌کاري، بودجه‌اي را تخصيص دهد. مثلاً به‌صورت بيمه و سازوکار حمايتي انديشيده شود. در آمريکا نيز اين نوع سازوکارها وجود دارد؛ انجمن پسته آمريکا نيز براي حمايت در توليد و صادرات پسته معادل 8درصد حق‌العمل مي‌گيرد. پيمانکاراني در اين فرآيند قرار دارند که هريک به‌نوبه خود آبياري، تغذيه و انتقال به بازار و غيره را به‌عهده مي‌گيرند که اين روش زنجيره بسته‌اي است که ما آن را در ايران نداريم.

 آقاي اسماعيلپور چطور ميتوان حلقههاي اين زنجيره را به هم متصل کرد؟

ما در کشور 450هزار هکتار باغ پسته داريم که 80درصد آنها در استان کرمان و بقيه در استان‌هاي سمنان، مرکزي، فارس و مجاور مانند استان يزد قرار دارند. بقيه باغ‌هايي که هنوز به عملکرد مناسب نرسيده و تازه و جوان هستند، بيشتر در قسمت‌هاي مرکزي، شمال‌شرق و شمال‌غرب و گاهي در غرب کشور قرار دارند. در راستاي گسترش باغ‌ها، دولت بايد به حمايت بپردازد و به مصوباتي نياز داريم که بتواند مشکلات فعلي و آينده ما را در اين زمينه مرتفع کند.

بايد امکان برداشت‌هاي مکانيزه و به‌کارگيري سيستم‌هاي آبياري تحت‌فشار فراهم گردد تا هدررفت آب کمتر شده و شرايطي که در کرمان به‌وجود آمد در مناطق ديگر تکرار نشود. بحث بيمه باغات پسته از سال85 يا 86 شروع شده است اما اين نوع بيمه کافي نيست. نياز است بسياري از فاکتورهاي ديگر در زيرمجموعه عوامل اقليمي قرار مي‌گيرند و متأسفانه امروزه با تغيير شرايط جوي به محصولات صدمات زيادي وارد مي‌شود که بايد مدنظر قرار بگيرند.

 مطالبات پستهکاران سخت و سنگين نيست و در کشورهاي توليدکننده انواع و اقسام حمايتها از اين قشر وجود دارد. بايد براي ارزآوري در کشور از اين محصول حمايت شده و از باغداراني که امسال 70درصد از محصول خود را از دست دادهاند حمايت شود و اگر اين مکانيزم حمايتي اجرا نشود، باغداران سالهاي بعد نيز دلزده شده و ديگر سراغ اين محصول نميروند.

 اسماعيل پور: به‌جاي اينکه زمين‌هاي حدوداً ده هکتار تخصيص يابد، زمين‌هاي با متراژ بسيار کم تحويل شده است. ما بايد بتوانيم اين قطعات کوچک را يکپارچه و مکانيزه کرده و با انواع آبياري تحت‌فشار آنها را آبياري کنيم که اين خرده‌مالکيت‌ها مانع از انجام اين حمايت‌ها شده است. اين مسئله هزينه‌هاي توليد ما را افزايش داده و ميانگين توليد در هکتار به 400کيلو رسيده است. عامل ديگر تحريم‌هايي است که اعمال شده‌اند و استفاده از سموم و کودهاي شيميايي غيراستاندارد باعث خسارات زيادي به کشاورزان شد.در اين زمينه دوبار به وزير کشاورزي تذکر داده شد. در زمينه کارکرد انجمن پسته بايد گفت در حال حاضر که قيمت دلار بالا رفته و محصول پسته نيز کم است، مشکل صادرات خودبه‌خود منتفي است ولي بايد اين انجمن براي زماني که محصول پسته به حدود 250هزار تن برسد و براي صادرات اين مقدار مشکل داشته باشيم، بايد راهکارهايي ارائه دهد. راهکارهاي توصيه‌شده بايد به ‌صورتي باشند که کشاورز بتواند جوابگوي بازار باشد و از طرفي، اگر زنجيره منظم بازار پسته رعايت نشود و فروشندگان در کشورهاي مختلف اطمينان حاصل نکنند که محصول پسته ماهانه يا هفتگي به‌طور منظم به بازار تزريق مي‌شود، ما را از زنجيره بازار حذف خواهند
کرد.

دولت در بحث بيمه کشاورزي حدود 1000ميليارد ريال در سال براي اين بخش در نظر گرفته است. علاوه‌بر آن، صندوق پسته نيز براي حمايت از پسته‌کاران تشکيل شده است.

 گلافرا: بسياري از پسته‌کاران براي مبارزه با آفات پسته از مايع‌ظرفشويي استفاده مي‌کنند؛ زيرا آنها نسبت‌به سمومي که تاکنون توزيع شده بي‌اعتماد شده‌اند چراکه اثربخش نبوده است.

درباره خرده‌مالکي بايد گفت که مجلس قانون ارث را به اين طريق بايد اصلاح کند که هرکس زمين خود را به همسايه‌اش بفروشد از ماليات معاف خواهد شد و اگر به غير بفروشد 30درصد بايد ماليات بپردازد؛ در اين صورت، اين مسئله خرده مالکي حل مي‌شود. اين مسئله خرده‌مالکي فقط درباره محصول پسته مطرح نيست، بلکه محصولاتي مانند چغندرقند و غيره نيز وجود دارند. درنتيجه اين خرده‌مالکي‌ها، مکانيزاسيون فلج شده است. به طوري که نمي‌توان در واحد کمتر از 5 يا 10هکتار از ماشين‌آلات استفاده کرد. بر اين اساس از قافله نوين و پيشرفته جهاني عقب مي‌مانيم و کشورهاي توسعه‌يافته از ما در کشاورزي و توليد محصولات بومي پيشي مي‌گيرند.

 عليزاده: يکي از موانع ما نرخ ارز بوده و هست. در سال1390 دلار 1370تومان بود. طبق بررسي‌ها و پيش‌بيني‌هاي ما، در صورت تحريم دلار به نرخ 3800تومان رسيد و پايين‌نگه‌داشتن نرخ دلار در طول اين سال‌ها به‌ضرر توليدکننده بوده است؛ يعني پسته در آن سال‌ها به قيمت 9500تومان به فروش مي‌رسيد که بايد به قيمت کيلويي 30هزار تومان فروخته مي‌شد. در سال1395 مجدداً پيش‌بيني کرديم نرخ ارز افزايش خواهد يافت؛ بنابراين دولت مي‌تواند در اين زمينه‌ها به ما کمک بسياري کند که تاکنون کمکي نکردند و قيمت ارز را به‌صورت تصنعي پايين نگه داشتند که اين باعث شد صنايع مختلف و به‌ويژه صنعت پسته متضرر
شود.

 بهعنوان حرف آخر!

 گلافرا: ما در توليد 10نوع ميوه در دنيا در رتبه اول تا دهم قرار داريم ولي در صادرات آنها در رتبه پنجاهم هستيم. در کشورهاي پيشرفته، کاميوني که محصول را از باغ بار مي‌زند، مستقيماً به مقصد صادرات مي‌رود، اما محصولات ما پس از برداشت به سورتينگ مي‌روند و حدود نيمي از آنها به‌دليل زدگي قابل صادر‌کردن نيستند و از چرخه خارج مي‌شوند.

مکانيزاسيون ما در حال رشد بود اما اکنون مجموع ميانگين باغات ما از جمله باغات پسته فقط 3درصد مکانيزه هستند که در باغات پسته، اين ميانگين 10درصد است. ما بايد از باغات مکانيزه و ارگانيک به‌عنوان دانشکده‌هاي ترويج استفاده کنيم و به بقيه کشاورزان آموزش و تجربه
دهيم.

ما بايد در توليد پسته استراتژي داشته باشيم تا بتوانيم در مقام اول توليد پسته جهان از آمريکا سبقت بگيريم.

 عليزاده: محصول پسته زمينه اشتغال‌زايي بالايي دارد؛ مثلاً همين امسال در شهر رفسنجان ما به‌دليل کاهش محصول 136هزار شغل را از دست داديم.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا