4 دامپروریصنایع تبدیلی و غذایی

توسعه تولید مواد پروتئینی در ایران

باید براساس کدام معیارها شکل بگیرد؟

  • آیا مصرف‌کننده‌های مواد پروتئینی می‌توانند بالاخره روزی کنترل‌کننده کیفیت‌ها و خط‌دهنده به تولید مورد اطمینان بشوند؟
  • با توجه به رقم 70 درصدی هزینه تولید مواد پروتئینی مربوط به خوراک، تأمین مواد اولیه قابل اتکاء در اختیار چه کسانی است و حوزه زراعت به چه میزان می‌تواند پشتوانه این حجم تولید باشد؟

دامدارهای صنعتی و نیمه صنعتی، مرغداری‌ها، پرورش‌دهندگان آبزیان و تولیدکنندگان خوراک دام و طیور و آبزیان، جملگی تا 70 درصد هزینه‌های تولید، وابستگی مستقیم به زراعت دارند.

زراعتی که جو، ذرت دانه‌ای و علوفه‌ای یونجه، دانه‌های روغنی، کنجاله‌ها، تفاله چغندرقند، سبوس گندم و جو و امثالهم را در فهرست نیازهای روزمره این تولیدکنندگان برای تغذیه دام و طیور و آبزیان قرار داده است.

البته نباید کشتی‌هایی را که توسط تجار ویژه در خلیج‌فارس، دریای عمان و یا آب‌های بین‌المللی در نوبت ورود به بنادر کشورمان قرار دارند، از خاطر دور نگاه داشت، که صاحبان این محموله‌ها در واقع کنترل‌کننده‌های بازار مواد اولیه خوراک حیوانات اهلی از انواع صنعتی آن هستند.

در کشورهای پیشرفته که تولید اقتصادی مواد پروتئینی منشاء حیوانی را در دستورکار خود دارند، عامل توفیق در درجه اول اعتمادسازی است که اکثر کارخانه‌های تولیدکننده خوراک، در قالب تعاونی‌ها، متعلق به خود پرورش‌دهندگان هستند، که در این راستا هیچ کارخانه‌داری جرأت ندارد هیچ‌گاه نکاتی از جمله کیفیت و قیمت تمام شده قابل رقابت را نادیده بگیرند.

حال این پرسش در نزد تولیدکنندگان این حوزه در کشورمان مطرح می‌شود که این اعتمادسازی در بخش کشاورزی ما براساس کدام شاخص‌ها بنا شده است؟

آیا در زراعت‌ها، کیفیت مواد اولیه همان‌هایی است که تولیدکنندگان خوراک چه در کارخانه‌ها یا مزارع پرورش که تعداد آنها نیز کم نیستند، روی اجزاء آن از جمله مقدار پروتئین و انرژی، حساب باز کرده‌اند؟

آیا محموله‌های موجود این کشتی‌ها در نوبت در آب‌های بین‌المللی برای تخلیه در بنادر ایران، همان‌هایی هستند که می‌توانیم آنها را از انواع تراریخته (GMO) مستثنی کنیم یا آنکه به قول اهل فن، جملگی این مواد تراریخته‌اند؟

با این حال فکر می‌کنید که کدام دسته از این پرورش‌دهندگان اگر فرض کنیم بهترین و با کیفیت‌ترین و اقتصادی‌ترین مواد را از چه محل‌های تولید داخل یا وارداتی دریافت می‌کنند، می‌توانند تولیدات مواد پروتئینی با کیفیت‌های تعریف شده و با توجیه اقتصادی تولید و به بازار عرضه کنند؟

درست حدس زدید، آن مدیرانی که خوراک‌های فرموله شده براساس نیازهای سنی و ظرفیت‌های ژنتیکی خاص را براساس ضریب‌های تبدیل موجه خوراک به وزن تولیدات در مزارع تا حد امکان نزدیک به معیارهای اقتصادی جهانی داشته باشند می‌توانند جزء این گروه موفق محسوب شوند که برای مثال در تولید مرغ گوشتی، این ضریب حدود 6/1 کیلو خوراک برای یک کیلو اضافه وزن است.

به راستی جلوگیری از تلفات دام و طیور و آبزیان بر چه اساسی شکل می‌گیرند و اگر مدیریت‌های پیشگیری به کار گرفته شوند، می‌توان با تکیه بر این روش، بدون استفاده از انواع داروها گله‌های دام و طیور را ایمن‌سازی از بیماری‌ها و تلفات کرد؟

آیا برای تحقق تمام این شرایط، می‌توان بر روی پیمانکاران با اعضای متخّصص و متبحر و دارای برنامه‌های آینده‌ساز حساب کرد؟

آیا مردم ما آنقدر آگاه و نکته‌سنج شده‌اند که بتوانند به غیر از تکیه بر قیمت‌ها، با بهره‌گیری از علم و تجربه کیفیت‌شناسی که قاعدتاً باید توسط حوزه‌های ترویجی وزارت بهداشت و درمان و کشاورزی رقم بخورد، ساختار مدیریتی در مزارع و واحدهای پرورشی را ناگزیر به پرداختن به کیفیت‌ها و سلامت محصول کنند؟

بالاخره آیا سازندگان وسایل و تجهیزات مکانیزاسیون دامداری‌ها، مرغداری‌ها و پرورش آبزیان به این مهم وقوف یافته‌اند که فناوری مورد ساخت را با توجه به روند توسعه کیفیت‌ها و کمیت‌ها در مزارع یا براساس قدرت خرید دست‌اندرکاران تولید مواد پروتئینی سازگار نمایند؟

با این تفصیل آیا تا به حال در جهت حفظ منافع و مصالح مصرف‌کننده، سعی کرده‌ایم که مواد اولیه مصرفی برای خوراک دام و طیور و آبزیان را آزمایش و محتویات آن را رصد کنیم؟ در این صورت کدام مرجع رسمی مسئول تجزیه و تحلیل مواد پروتئینی در بازار است که برای مثال آیا تمام اسیدهای آمینه و انرژی‌های تعریف شده را می‌توان در این محصولات شناسایی و درصد آن را تعیین و حداقل تعریف شده آنها را تضمین کرد؟

آیا تا به حال به بسته‌های مواد پروتئینی عرضه شده در بازار توجه کرده‌ایم که شاخص‌ها، محتویات و کیفیت مواد بسته‌بندی آنها از چه ساختارها و کیفیت‌هایی برخوردارند؟ آیا از نظر بهداشتی و سلامت محصول می‌توان اعتمادسازی کرد و در این راستا آلودگی‌ها در مواد پروتئینی را به حداقل رسانید؟

اگر گاهی از صادرات صحبت می‌کنیم، آیا تولید مواد اولیه در دسترس، دارای استانداردهای لازم هستند؟ پس چرا بذرها، بستر بذر، کودها، و میزان آب در اختیار ریشه گیاهان کاشته شده در زنجیره تولید و به بازاررسانی، در پیوستگی تعریف شده با هم قرار نگرفته‌اند و پس از سال‌ها تجربه، هنوز افسوس می‌خوریم که چرا بسیاری از حلقه‌های ضروری پاره شده و مفقود گردیده‌اند؟

بنابراین چاره‌ای نداریم، مگر آنکه تمام عوامل تولید را از کاشت بذر در مزرعه تا تولید مواد اولیه خوراک دام و طیور و آبزیان و انواع وارداتی آنها که تراریخته یا فرو ریخته هستند یا نیستند، و متعاقباً فرموله کرده و خوراک‌دهی و بقیه عوامل پرورش تا درجه‌بندی، بسته‌بندی و عرضه به بازار، از استانداردهای تعریف شده برخوردار شوند که البته در طول این چند دهه متاسفانه وعده‌ها بسیار زیاد بودند ولی نتیجه‌هایی از آنها حاصل نشده‌اند که البته علاج آن عمل کردن به وعده‌هایی است که تحت عنوان تدبیر و امید توسط دولت یازدهم در آغاز کار به مردم داده شده است.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا