99-1-2
در سال جهش توليد، بايد به خودمان بياييم
براي رونق بخش کشاورزي، تزريق سرمايههاي ارزانقيمت از سوي دولت اجتنابناپذير است، اما اين سرمايهها بايد همزمان با سرمايههاي سرگردان در بازار، به مزارع تزريق شوند
اگرچه تعداد و طول برنامههاي ميزگرد تلويزيوني به نسبت اهميت آن در اقتصاد کشورمان، اندک و ناکافي است، ولي همين تعداد نيز از نظر اهل فن، نارساييهاي ملموسي دارند. از قديم گفتهاند که دفاع ناقص از يک بخش به آن لطمه وارد ميسازد و اگر از بحث نتيجهگيري نشود، علامت سؤال در ذهن شنونده و بيننده باقي ميماند. در برخي از بحثهاي انجامگرفته، مجري سؤالاتي را از دو کارشناس حاضر در برنامه مطرح کرده که پس از پايان زمان مصاحبه، برخي بينندگان هنوز پاسخ به چند پرسش و پاسخ کليدي را در اين برنامه خالي ديدند که بدينوسيله براي تکميل، به نکات قابل طرح در زير ميپردازيم:
سؤال: با آفات چگونه مبارزه کنيم تا محيطزيست صدمه نبيند، آثار سموم در محصول باقي نماند و محصول از ساختار ارگانيک برخوردار شود؟
پاسخ: مبارزه با آفات توسط مواد شيميايي را نميتوان بدون برنامه قطع کرد يا کاهش داد. مبارزه بيولوژيک نيز در سطح مزارع هنوز از 5 درصد کل تجاوز نکرده است و از مبارزات تلفيقي نيز هنوز آمار دقيقي در دست نيست.
حال قبل از هر حرکت نسنجيده، بخش دولتي بايد تمهيداتي را به کار گيرد که مبارزه شيميايي، علميتر، مؤثرتر و کممصرفتر شود که در اين صورت، اعمال دو تدبير ميتواند اين مهم را تحقق بخشد:
1- تا حد امکان از سمپاشهاي بومدار پنوماتيک بايد استفاده کرد که فاصله پاشش سم تا زير و روي محصول به حداقل برسد.
2- در هر منطقه کشاورزي براي هر آفت، مبارزه شيميايي يکپارچه صورت گيرد تا اولاً صرفه اقتصادي مبارزه افزايش يابد و ثانياً با مبارزه يکپارچه، آفت از کل آن منطقه ريشهکن گردد و از جابهجايي آفات از يک مزرعه به مزرعه همسايه نيز جلوگيري شود.
سؤال: چگونـه مـيتوانيــم کشاورزي ارگانيک را توسعه دهيم؟
پاسخ: محصولات ارگانيک، مشتريان خاص خود را دارند که براي حفظ سلامت خود، آنها را گرانتر ميخرند و اين قشر، قدرت خريد بالاتري از قشر متوسط جامعه دارند. هرچه اين طبقه به مصرف محصولات ارگانيک تمايل بيشتري پيدا کند، اين روش نيز در مزارع بيشتر رايج ميشود.
اما اينکه چه محصولي را ميتوان ارگانيک ناميد، برخي فکر ميکنند اگر فقط در مزرعه کود شيميايي و سموم دفع آفات مصرف نشود، محصول ارگانيک از اين مزرعه بيرون ميآيد، ولي توليد محصولات ارگانيک تعاريف و راهکارهايي فراتر از مصرف کود و سم دارند.
اولين شرايط توليد اين محصولات، تدارک بستر بذر در مزرعه است که فقط کشاورزي حفاظتي ميتواند آن را رقم بزند. مزارعي که در آنها بقاياي گياهي سوزانده نميشوند، به وسيله خاکورزهاي حفاظتي، قسمتي در خاک مدفون ميشوند و قسمتي نيز سايهبان خاک ميگردند. کودهاي شيميايي و سموم در آن مصرف نميشوند و در سالهاي بعد، قشري از هوموس به کمک بقاياي گياهي پوسيده در سطح خاک و به تدريج در سطوح پايينتري به وجود ميآيد.
دستگاههاي کشت مستقيم ميتوانند با يک بار عبور در چنين مزارعي، بذر را از لابهلاي بقاياي گياهي و در عمق 5 سانتيمتري خاک، مدفون کنند و بدينترتيب پايه و اساس کشت حفاظتي با بهرهوري بيشتر، هزينه کمتر و توليد محصولي که بذر آن نيز با قوه ناميه بالا در چنين مزارعي توليد ميشود، گذاشته شودتا از چنين مزارعي، محصولات ارگانيک توليد و عرضه شوند.
در حال حاضر، مساحت مزارعي که کشاورزي حفاظتي در آنها اجراء ميشود، از 150 هزار هکتار تجاوز نميکند و سرعت توسعه آن نيز بسيار کند است؛ زيرا امکانات، ابزار و پايداري اين روش به طور کامل تأمين نشده است.
سؤال: براي توسعه کشاورزي چه تمهيداتي بايد صورت گيرد تا محصول با قيمت تمامشده نزديک به قدرت خريد مردم از مزرعه بيرون آيد؟
پاسخ: چندين سال است که سرمايهگذاري در بخش کشاورزي منفي است و اين سرمايهها بيشتر به سمت و سوي واسطهگريها سوق پيدا کردهاند. براي رونق بخش، تزريق سرمايههاي ارزانقيمت از سوي دولت اجتنابناپذير است، اما اين سرمايهها بايد همزمان با سرمايههاي سرگردان در بازار به مزارع تزريق شوند که بدينمنظور تمهيدات زير ضروري ميباشد:
- تـدوين راهبـردهــاي پايدار و رفـع سليقهگراييهاي دولتي
- اعتمادسازي بين بخش دولتي و خصوصي و اين دو بخش در درون خود
- مشارکت اهل فن بخش خصوصي در تصميمسازيها
- توليد دانش فني پايدار و سازگار براي اقتصاديتر کردن مزرعهداري
برخي مديران وزارت جهاد کشاورزي فکر کنند که همه تدابير را فقط در مجمع خود و شايد هم برخي همکارانشان ميتوانند طراحي و اجرا کنند؛ در حالي که حتي وقوف ناقص به بعضي سرفصلها، کارها را مختل ميکند و سرانجام سعي مينمايند با افزايش ضرايب آماري، آنها را جبران کنند.
سؤال: در طول 8 سال گذشته، مکانيزاسيون به چه ميزان پشتوانه توسعه کشاورزي قرار گرفته و از چه روند رشدي برخوردار بوده است؟
پاسخ: وزارت جهاد کشاورزي، توسعه مکانيزاسيون کشاورزي را در گزارش نهايي خود به اذهان عمومي بر اساس اسب بخار و از 0.7 اسب بخار به 1.7 اسب بخار در هکتار اعلام داشته است که منتقدان، اين آمار و برخي ديگر از اين آمار را نادرست تلقي کردهاند؛ زيرا اين آمارها را زيرمجموعههاي مديريتي به وزير تلقين کرده بودند تا آنها نيز به سهم خود، مديريتشان را موفق جلوه دهند.
حال صرفنظر از بررسي ارقام اعلامشده در مورد توسعه مکانيزاسيون و اينکه اسببخار در هکتار تا چه ميزان ارتقاء يافته است، مشکل مکانيزاسيون در طول سالهاي گذشته، فهرستوار به قرار زير بوده است:
- يکپارچه نشدن اراضي که آمارهايي هم در اين راستا تهيه و ارائه نشدهاند؛ در حاليکه از عوامل اصلي زمينهسازي توسعه مکانيزاسيون در مزارع کشورمان، تجميع اراضي و افزايش ميانگين مساحت آنها است.
- افزايش اسب بخار در هکتار مورد نظر مسئولان معلوم نيست که در کدام اراضي زراعي اتفاق افتاده است؟ زيرا از 15 ميليون هکتار مجموع اراضي آبي و ديم، فقط حدود يک ميليون هکتار اراضي آبي از مکانيزاسيون نسبتاً مناسبي شامل تراکتورهاي سنگين و سبک برخوردار است و در 80 درصد از 1 ميليون هکتار اراضي برخوردار از آبياري تحت فشار نيز مکانيزاسيون اجراء شده است؛ زيرا بهرهگيري از آبياري تحت فشار به همراه مکانيزاسيون مناسب، حداکثر نتيجه را به بار ميآورد.
بقيه 14 ميليون هکتار را نيز ميتوان از درصد اسب بخار در هکتار بهرهمند دانست؛ در حاليکه شايد حدود 2 ميليون هکتار آن از مکانيزاسيون باري به هر جهت و نه بر اساس اصول بهرهگيري از دانش فني کاربردي سازگار عوامل با يکديگر بهره ميبرد.
اتفاقاً در همين اراضي، تراکتورها تا 6 بار در مزرعه تردد ميکنند تا عمليات کاشت را انجام دهند و کودهاي شيميايي و سموم دفع آفات نيز بيشتر در همين اراضي به صورت انبوه مصرف ميشوند و در نتيجه، خاک نيز بيشتر در همين اراضي فشرده ميگردد و بهرهوري هم کمي بيشتر از ميانگين بهرهوري موجود، از همين مزارع حاصل ميشود. اگرچه گاهي به طور تصادفي، رکوردهايي در توليد از اين مزارع اعلام ميشوند؛ ولي پايداري آنها نيز درهالهاي از ابهام قرار دارد.
در 11 ميليون هکتار باقيمانده که يا از مراکز تصميمگيري به دورند يا اکثراً قدرت خريد هيچگونه دستگاه و ابزار مکانيزاسيون را ندارند؛ به ندرت آماري به چشم ميخورد ضمن آنکه از حدود 350 هزار دستگاه تراکتور و 15 هزار دستگاه کمباين (که در آمارها آمده)، شايد فقط 20 درصد در مزارع وجود داشته باشند و بقيه در اختيار تراکتورچيها براي مصارف چندمنظوره از جمله کشاورزي قرار دارند. کمباينها نيز اکثراً در اختيار کمباينداران هستند که نيمي از آنها نيز فرسودهاند و ضايعات کشاورزي را افزايش ميدهند.