98-8-42
وقتی جیمز هانسن، محقق ناسا، در یکی از جلسات سنای آمریکا که در گرمای شدید ژوئن 1988 تشکیل شده بود، اعلام کرد که «گرم شدن کره زمین شروع شده است» گردبادی از نگرانی عمومی برانگیخت که هنوز هم فروکش نکرده است. گرم شدن آب و هوای کره زمین فاجعهای زیستمحیطی است که از مقیاس جدیدی برخوردار است و بالقوه میتواند باعث از هم گسیختگی شدید هر نظام زیستبومی طبیعی و بسیاری از ساختارها و نهادهایی که بشر برای پشتگرمی خود پدید آورده است بشود. اگرچه آب و هوای کره زمین تا به حال فقط اندکی تغییر کرده، دنیا با چشمانداز تغییر فوقالعاده شدید آب و هوا در دهههای آینده روبروست. همانطور که گفتیم شرایط لازمه حیات امروز در خطر است.
خطر تغییر آب و هوا از افزایش غظلت CO2 (اکسید دوکربن) و سایر گازهای گلخانهای که گرما را در اتمسفر تحتانی نگاه میدارند و باعث بالا رفتن درجه حرارت میشوند نشأت میگیرد. سوختن زغال و سایر سوختهای کربنی، مانند نفت و گاز طبیعی منجر به آزاد شدن کربن بهعنوان محصول اصلی احتراق میشود و در همین حال محو شدن جنگلهای گرمسیری در سطحی وسیع بر میزان دیاکسید کربن موجود در جو میافزاید. درست از سال 1958 که سنجش مرتب کردن آغاز شد تاکنون غلظت CO2 از 315 قسمت در میلیون به 352 قسمت در میلیون افزایش یافته و این رقم بسیار بالاتر از بالاترین غلظتی است که طی 160 هزار سال گذشته در زمین موجود بوده است.
غلظت سایر گازهای گلخانهای قویتر، بهخصوص متان، اکسید نیترو و کلروفلوئور و کربن 22(CFC) با سرعت بیشتری در حال افزایش است. با سطح انتشار فعلی، قدرت این گازها برای گرم کردن کره زمین با قدرت CO2 برابر است. ولی در حالی که میزان افزایش حجم اکسید دوکربن از 1958 به بعد سالی 4/0درصد بوده است این گازها سالانه معادل 5درصد افزایش مییابد. افراد بشر در سال 1988 پنج و نیم میلیارد تن کربن را از طریق احتراق سوختهای فسیلی به جو اضافه کردهاند. بین 4/0 تا 5/2 میلیارد تن دیگر هم به سبب رفتن جنگلها به آن اضافه شده است. در این میان سهم عمده با آمریکاست، اما ممکن است که بهزودی شوروی و بعداً چین جای آن را بگیرند. (نمودار 1ـ1) در حالی که میزان انتشار کربن در کشورهای صنعتی که دو سوم کل تولید کربن به آنها تعلق دارد بسیار آهسته رشد میکند، سرعت رشد انتشار آن در کشورهای در حال توسعه فوقالعاده شدید است. اگر نرخ رشد مصرف جهانی (سوختهای فسیلی) که حدود 3درصد در سال است، همچنان ادامه یابد در سال 2010 سوختهای فسیلی سالانه 10 میلیارد تن کربن جدید تولید خواهند کرد. و در همین فاصله از بین رفتن جنگلها در آمازون و احتمالاً سایر مناطق گرمسیری نیز قاعدتاً با نرخ بسیار سریعی تشدید خواهد شد.
چند گروه از دانشمندان آمریکا و انگلستان مجموعههایی از آمار مربوط به درجه حرارت متوسط کره زمین از صد سال پیش تاکنون را جمعآوری کردهاند. اگرچه متخصصین هنوز برخی از این ارقام را قبول ندارند ولی روند کلی آن کاملاً روشن است. درجه حرارت متوسط کره زمین در سالهای دهه نهم قرن 19 حدود 5/14 درجه سانتیگراد بوده و در دهه 80 قرن بیست به 2/15 درجه صعود کرده است. میزان درجه حرارت بین سالهای 1940 تا 1970 یکنواخت بوده، اما افزایش شدید آن در خلال دهه هشتاد چیزی بیش از جبران این آرامش چند ساله بوده است. همانطور که قبلاً متذکر شدیم 5 سال از گرمترین سالهای قرن گذشته در این دهه بوده است.
بهنظر میرسد که این روند افزایش درجه حرارت، مدلهای تغییر کره زمین را که توسط دانشمندان برای ارزیابی اثرگازهای گلخانهای بر روی آب و هوا بهکار میرود تأکید میکند. برای مثال هانسن از ناسا اکنون 99درصد مطمئن است که افزایشی که در درجه حرارت مشاهده میشود، ناشی از عمل گازهای گلخانهای است. بهعلاوه درست همان طوریکه مدلهای گرم شدن کره زمین پیشبینی میکنند، در حالی که اتمسفر تحتانی در حال گرم شدن است، اتمسفر فوقانی مرتباً سردتر میشود و درجه حرارت در عرضهای جغرافیایی بالاتر با سرعتی بیشتر نسبت به مناطق استوایی افزایش مییابد.
افزایش محدودی که تاکنون در گرمای زمین پیش آمده است برای دانشمندان اهمیت دارد، اما برای اجتماع چندان خطرناک نیست. خطر در تشدید روند تغییر آب و هواست که به نظر قریبالوقوع میرسد. بین سالهای 2030 و 2050 متوسط درجه حرارت زمین ممکن است 5/1 تا 5/4 درجه سانتیگراد (3 تا 8 درجه فارنهایت) بیش از متوسط حرارت در دهههای اخیر و یا بیش از گرمای متوسط زمین در 2 میلیون سال گذشته باشد. این امر به معنای گرم شدن کره زمین با سرعتی 5 تا 10 برابر سرعتی است که در خلال قرن گذشته داشته است.
اگر فوران حرارت کره زمین که در حدود 1970 شروع شده ادامه یابد، خشکسالی، امواج گرما و سایر پدیدههای غیرعادی جوی ممکن است تا اواخر دهه نود آنقدر افزایش یابند که دیگر حتی اشخاص غیرمتخصص هم دریابند که آب و هوا در حال تغییر است. اگرچه دلیلی برای انتساب هوای سال 1988 به گرم شدن کره زمین در دست نیست، گرما و خشکی فوقالعادهای که در مناطقی مانند ناحیه مرکزی آمریکای شمالی و چین پیش آمد نشان میدهد که چه وضعی در انتظار سالهای نود و پس از آن است. در آینده نواحی دارای عرض جغرافیایی بالاتر و میان قارهای در ایالات متحده و چین احتمالاً افزایش درجه حرارت بیشتری نسبت به کل جهان خواهند داشت. در این نواحی امواج گرمای خفهکننده تابستان و خشکسالهای ویرانگر ممکن است بهزودی به امری پیش پا افتاده تبدیل شوند.
هنوز هم عدهای معتقدند که تغییر آب و هوا هم اثرات منفی دارد و هم اثرات مثبت و مدعیاند که این مشکلی است که جوامع بهراحتی میتوانند از عهده آن برآیند. اما آنان غافل از اینند که آهنگ این تغییر بسیار سریع است و تطابق سریع و به موقع با آن امکانپذیر نیست. دانشمندان معتقدند که سرعت تغییر آب و هوا بهزودی تغییرپذیری طبیعی آب و هوای کره زمین را مقهور خود خواهد ساخت. در واقع میتوان این تغییر را با جنگ هستهای مقایسه کرد زیرا تغییر آب و هوا هم مانند جنگ هستهای میتواند باعث از هم گسیختگی زنجیره وسیعی از نظامهای انسانی و طبیعی بشود و در نتیجه وظیفه اداره اقتصادها و برخورد با سایر مشکلات را پیچیدهتر کند. وقتی هوا بهسرعت گرم شود تمام کارهای آبیاری، طرحهای اسکان و تولید مواد غذایی به شکل مصیبتباری صدمه خواهد دید.
درختان به دامنه محدودی از تغییر درجه حرارت و سطح رطوبت عادت دارند و نمیتوانند خود را با تغییر سریع آب و هوا تطبیق دهند. اگر در مناطقی که عرض جغرافیایی متوسط یا بالا دارند درجه حرارت در هر دهه یک درجه سانتیگراد بالا برود منطقه رشد گیاهان به حدود 60 تا 100 میلی شمال آن نواحی منتقل خواهد شد. و چون اکوسیستمهای خاکی نمیتوانند با آن سرعت جابهجا شوند در نتیجه احتمالاً تعداد زیادی از درختان از بین خواهند رفت و احتمال اینکه درختان جدیدی که خود را با آب و هوای گرمتر تطبیق دادهاند بتوانند بهسرعت جای آنها را بگیرند نیز بسیار کم است. در جریان چنین گسستی مناطق عظیمی از جنگلها از بین خواهد رفت و در اثر پوسیدگی و یا سوختن درختان آنها مقادیر زیادی از CO2 به جو زمین اضافه میشود و گرمای کره زمین را تشدید میکند.
احتمالاً یکی از قربانیان اصلی گرم شده کره زمین گوناگونی بیولوژیک خواهد بود که هم اکنون هم در اثر فعالیتهای مختلف بشری مقداری از آن کاسته شده است. نابودی وسیع جنگلها، زمینهای مرطوب و حتی جلگههای یخ زده قطبی میتواند باعث نابودی غیرقابل برگشت اکوسیستمهای پیچیدهای شود که هریک قدمتی هزار ساله دارند. در واقع ذخایر زیستی مختلفی که در طی دهه گذشته برای حفظ تنوع گونهها بهوجود آمدهاند هنگامی که حیاتوحش میکوشد در شرایطی که اصلاً برای آن مناسب نیست به بقای خود ادامه دهد به یک دام مرگ واقعی برای آن تبدیل خواهند شد. تسریع نابودی گونهها یکی از نتایج اجتنابناپذیر گرم شدن کره زمین است.
یکی دیگر از خطرات گرم شدن کره زمین بالا رفتن سطح دریاهاست. وقتی آب اقیانوسها گرم بشود انبساط خواهد یافت و در قطبها هم گرما باعث ذوب شدن تودههای یخ و کوههای یخ خواهد شد. مطالعات نشان میدهند که اگر تا سال 2050، درجه حرارت کره زمین 3 درجه سانتیگراد افزایش یابد سطح دریاها 50 تا 100 سانتیمتر بالا خواهد آمد. تا پایان قرن آینده ممکن است سطح دریاها 2 متر بالاتر آمده باشد.
این امر بیشتر از همه به جهان در حال توسعه و بهخصوص کشورهای پرجمعیت آسیایی که در آنها برنج در دلتاهای پست رودخانهها و مسیلها تولید میشود صدمه خواهد زد. اگر برای حفاظت از کشتزارهای برنج در مقابل نفوذ آب شور دریا سرمایهگذاریهای وسیعی در ساختن سدها و دیوارهای دریایی صورت نگیرد، این بالا آمدن سطح آب بهشدت از محصول آن مناطق خواهد کاست. و مناطق وسیعی از گسترههای آبی تأمینکننده ماهی جهان نیز از بین خواهند رفت.
در بنگلادش تا سال 2050، بالا رفتن سطح دریا و نشست زمین که بیشتر ناشی از فعالیتهای انسان است احتمالاً تا 18درصد زمینهای کشور را به کام سیل خواهد داد و بیش از 17 میلیون نفر را بیخانمان خواهد کرد. در مصر که فقط 4درصد زمینهای آن قابل کشتند، تولید مواد غذایی کاهش خواهد یافت و ممکن است 5/8 میلیون نفر از مردم مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شوند. در این کشورها که هم اکنون نیز پر جمعیت هستند مردم آواره جایی برای رفتن ندارند و زمین دیگری هم پیدا نمیشود که بتوانند در آن به کشت و زرع بپردازند.
در ایالات متحده آمریکا طی مطالعهای که تحت نظر دولت صورت گرفته، اثرات بالقوه تغییر آب و هوا بر شهرهای کلیولند، میامی و نیویورک مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی برای تغییر آب و هوا چند فایده جزیی مانند کم شدن هزینه تولید گرما در زمستان و یا کم شدن هزینه برفروبی ذکر شده اما سیمای کلی آن بسیار تیره است. بهخصوص اینکه احتمالاً باید میلیاردها دلار صرف اصلاح سیستمهای آبرسانی که فعلاً هم ناکافی هستند بشود. زیرا با تغییر آب و هوا تقاضای آب بالا میرود و عرضه آن نیز کمتر خواهد شد.
برای نمونه در ایالت نیویورک در اثر خشکسالیهای شدید آب موجود در آبخیزهای بالای ایالت کاهش خواهد یافت و در نتیجه ممکن است آب رودخانه هودسون سفلی شور شود. در میامی که زمانی قسمت اعظم آن زیر آب بوده است حتی سدسازی وسیع هم نمیتواند آبخیز پر خلل و فرج آب شیرین منطقه را محفوظ بدارد. اگر گرم شدن کره زمین ادامه یابد دریا روزی بالاخره میامی را از انسان پس خواهد گرفت. در همین حال هزینههای تهویه مطبوع هم به شدت بالا خواهد رفت.
ادامه دارد …