98-1-48
این پرسشها بارها از طرف کارشناسان، مسئولان و دولتمردان مطرح شده که آیا کشورمان ظرفیتهای لازم را برای خوداتکایی در تولید غلات و محصولات پروتئینی توأمان باهم دارد؟
براساس شواهد موجود در مجله کشاورز در طول 3 سال گذشته، بسیاری از مسئولان، وعدههایی را در کوتاهمدت و میانمدت به اذهان عمومی داده بودند، که در طول این مدت، متأسفانه نهتنها چنین وعدهایی تحقق نیافتند، بلکه مقدمات آنها نیز فراهم نشدند!
با 18 میلیارد مترمکعب از 400 میلیارد مترمکعب نزولات سالانه کشورمان و
18 میلیون هکتار اراضی دیم و آبی نه تنها هنوز به خودکفایی پایدار تولید گندم و جو دست نیافتهایم، بلکه ذرت دانهای و چغندرقند که تفاله کارخانههای قند را برای خوراک دام تولید میکنند نیز با مشکلاتی مواجه ساخته، به طوری که مجبوریم سالانه مقادیر قابلتوجهی ذرت دانهای کیلویی 1500 تومان و سویا به قیمت کیلویی حدود 2000 تومان را از خارج وارد کنیم.
در سالهای اخیر، قیمت مواد اولیه خوراک دام تا آنجا افزایش یافته که از بسیاری جهات، میرود که از قیمت تمام شده شیر از قرار هر کیلو 2000 تا 2500 تومان پیشی بگیرد. درصد تورم هم در آن منظور نشده است و ذرت، غلات و برخی علوفههای خانواده «لگومینوز» در گردش زراعی یکدیگر قرار دارند و قیمت ذرت دانهای نیز افزایش یافته، ولی زمینههای تولید انبوه آن برای خوداتکایی در حالی که در هر هکتار
5 تا 8 تن محصول میدهد؛ هنوز فراهم
نشده است.
ذرت سیلویی نیز با رکوردهای تولید 40 تا 50 تن در هکتار به قیمت هر کیلو حدود 500 تومان نیز نمیتواند پشتوانه مناسبی برای تأمین مواد خشبی خوراک دام قرار گیرد. یونجه بهعنوان اصلیترین علوفه مورد مصرف دامها دارای رکوردهای تولید متنوعی در کشورمان است، بهطوری که در مناطق سردسیری با حدود 4 چین و در مناطق گرمسیری تا میانگین 10 چین در سال با رکورد تولید 10 تا 14 تن در هکتار با 12 تا 18 درصد محتوای پروتئین در سالهای اخیر به رکورد قیمت هر کیلو خشک 2000 تا 2500 تومان رسیده است. بهطوری که برخی از دامداران ترجیح دادهاند که علوفه را از خوراک دامهای شیری و گوشتی خود، حذف و کنسانتره را به کلی جانشین آن کنند، زیرا حتی قیمت کلش غلات نیز به هر کیلو 1500 تا 1800 تومان افزایش یافته است!
پس برای تثبیت تولید محصولات پروتئینی چه باید کرد؟
1ـ سطح زیرکشت حداقل برای تولید ذرت دانهای، ذرت سیلویی، جو، سویا و چغندرقند در هر استان در نظر گرفته شود که با روش زراعت حفاظتی زیر کشت بروند و کشتهای فراسرزمینی برای تأمین مواد اولیه خوراک دام و طیور نیز در دستور کار جدی قرار گیرد.
2ـ بذر ذرت علوفهای با رکوردهای میانگین فعلی 50 تن در هکتار و دانهای حدود 5 تن در هکتار و جو 3 تن در هکتار از نظر اقتصادی جوابگو نیست و لازم است از ارقامی که در برخی مزارع کشورمان تجربه شده و محصول پربار و باکیفیتی را تولید کردهاند، مانند بذر ذرت علوفهای «ویدان» از استرالیا با 60 تا 70 تن در هکتار، بذر جو CB از فرانسه و بذر جو از قزاقستان با تولید 4 تا 5 تن در هکتار استفاده کرد، که با تأمین این بذرها در صورت کاربرد مکانیزاسیون مناسب میتوان تا 40درصد تولید علوفه را افزایش داد.
3ـ آن عده از تجار واسطهای که واردات مواد اولیه خوراک دام و طیور را در انحصار دارند و از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکنند، توجیه شوند که کمی رحم و مروت را نیز چاشنی تجارت خود کنند.
4ـ در صورتی که تراکتورها، ادوات و کمباینهای فرسوده جای خود را به انواع پیشرفتهتر بدهند، قدرمسلم، نهتنها از 30درصد ضایعات در مزارع کاسته میشود؛ بلکه بهرهوری تا حد قابلتوجهی در مزارع
افزایش مییابد.