1-2-2-2 کودهای بیولوژیک

وضعیت مواد آلی در مزارع

99-4-28

نقش مدیریت مواد آلی در افزایش حاصل‌خیزی خاک (مسایل و محدودیت‌ها)

مهندس سعید سماوات

مواد آلی نقش بسزایی در افزایش تولید و حاصل‌خیزی خاک دارند ولی میزان آن در اراضی کشاورزی ایران بسیار کمتر از حد مطلوب‌‌ می‌‌باشد. توجه به مدیریت مواد آلی در اقلیم‌‌های مختلف به کاربر کمک‌‌ می‌‌کند تا علاوه بر اینکه به مصرف متعادل کودهای آلی دست یابد در ضمن مانع از تصاعد کربن آلی به اتمسفر شود. یکی از راه‌های افزایش عملکرد بهبود خواص فیزیکی و تغذیه‌‌ای خاک مزارع با افزودن ماده آلی به خاک‌‌ می‌‌باشد.
افزایش کربن آلی خاک به میزان یک درصد در یک هکتار و در عمق خاک زراعی معادل افزودن 30000 کیلوگرم کربن آلی به خاک است. اگر راندمان تبدیل بقایای گیاهی به کربن آلی خاک ده درصد باشد بنابراین به 300 تن بقایای گیاهی نیاز‌‌ می‌‌باشد. اضافه نمودن این مقدار کربن آلی به خاک بایستی با توجه به نوع خاک، اقلیم و در طی مراحل زمانی مختلف انجام پذیرد تا حداکثر راندمان حاصل گردد. در 60 درصد اراضی کشاورزی کشور میزان کربن آلی خاک کمتر از یک درصد‌‌ می‌‌باشد در صورتی که حد مطلوب آن جهت تولید اقتصادی بایستی 3-2 درصد باشد.
چنین وضعیتی در خاک‌‌های کشور بی‌تردید توان تولید خاک‌‌ها را محدود کرده و دستیابی به اهداف افزایش تولید و پایداری آنرا بسیار دشوار و حتی دست نیافتنی‌‌ می‌‌نماید. در کشور سالانه حدود پنجاه میلیون تن بقایای کشاورزی و کود دامی‌تولید‌‌ می‌‌شود. اگر این مقدار در ده میلیون هکتار اراضی کشاورزی کشور توزیع شود سهم هر هکتار 500 کیلوگرم کربن آلی (معادل 16 درصد)‌‌ می‌‌شود. در نتیجه برای افزایش یک درصد کربن آلی خاک (با فرض شرایط ایده آل) حداقل به 60 سال زمان نیاز‌‌ می‌‌باشد پس بایستی به دنبال راهکارهای مدیریتی مناسب‌تر باشیم. Lal (2007) گزارش کرد مقدار کربنی که در مناطق خشک با توجه به نوع اقلیم، نوع خاک و مدیریت‌‌ می‌‌تواند در خاک ذخیره‌‌ می‌‌شود. 250-50 کیلوگرم در هکتار است. در کشورهای در حال توسعه به ازای یک تن افزایش کربن آلی در سال در منطقه ریشه‌‌ می‌‌توان میزان تولید محصولات کشاورزی را 50-30 میلیون تن در سال افزایش داد. با توجه به اینکه ماده آلی قلب کشاورزی پایدار تلقی‌‌ می‌‌شود ضرورت افزایش تدریجی میزان مواد آلی خاک‌‌های ایران بیش از پیش احساس‌‌ می‌‌شود.
از این روست که وزارت جهاد کشاورزی در نظر دارد در برنامه چهارم توسعه با استفاده از کلیه منابع ماده آلی و همچنین بهبود مدیریت کشت و کار، میزان ماده آلی خاک‌‌های کشور را افزایش دهد تا تولیدات کشاورزی پایدار گردد و خاک قدرت باروری خود را حفظ نماید. نتیجتاً حیات خاک به وجود ماده آلی به عنوان منبع انرژی خاک بستگی دارد و بدون ماده آلی چیزی جز شن و سیلت و رس در یک کالبد بی‌جان نیست و تداوم تولید و پایداری کشت بدون ماده آلی غیرممکن است از این رو باید از هر روشی که بتواند کوچک‌ترین کمکی به افزایش و یا نگهداری آن در خاک نماید استقبال نمود. اغلب خاک‌‌هایی که در اثر مصرف پیوسته کودهای شیمیایی و اجرای عملیات مداوم زراعی از مواد آلی تهی‌‌ می‌‌گردند. بعد از مدتی به صورت اراضی لم‌یزرع رها‌‌ می‌‌شوند که این امر اغلب به خالی شدن روستاها و مزارع زیرکشت منتهی‌‌ می‌‌شود که از نظر اقتصادی و اجتماعی به تنهایی به عنوان یکی از عوامل کوچ‌‌ می‌‌تواند مورد مطالعه قرار گیرد. مشارکت زارعین در انتخاب روش‌‌های کاربردی و متناسب با هر منطقه‌‌ می‌‌تواند در عمل ساختن سیاست‌‌های مدیریت بهینه از منابع موثر واقع شود. از طرف دیگر تولید کمپوست از ضایعات کشاورزی خود‌‌ می‌‌تواند به عنوان یک منبع درآمد برای زارعین و افزایش‌دهنده مواد آلی در خاک‌‌ می‌‌باشد و‌‌ می‌‌تواند سبب رونق زراعت و اقتصاد کشاورزی گردد.
منابع عمده مواد آلی مورد استفاده در کشاورزی شامل انواع کودهای دامی، زباله‌‌های شهری و ضایعات کشاورزی است که در هر کدام از این منابع مقدار و زمان مصرف آن بسیار متغیر‌‌ می‌‌باشد و احتیاج به تحقیقات بیشتری دارند. کمپوست ضایعات کشاورزی‌‌ می‌‌تواند برای بهبود خصوصیات خاک و افزایش رشد گیاه مورد استفاده قرار گیرد. کمپوست‌‌هایی با نسبت C/N،25 و نیتروژن بیش از 2 درصد‌‌ می‌‌توانند به عنوان منبع آزادسازی آهسته ازت مصرف شوند. اما در کمپوست‌‌هایی که نسبت C/N بیش از 25‌‌ می‌‌باشد موجب جذب ازت از خاک (آلی شدن ازت) و محروم‌شدن گیاه از این عنصر‌‌ می‌‌شوند. در حال حاضر با تدوین استاندارد کیفیت کودهای آلی توسط موسسه تحقیقات خاک و آب گامی‌موثر در این زمینه برداشته شده است. در تمامی‌دنیا مساله مدیریت مواد آلی خاک به یک چالش جهانی تبدیل شده است ولی در کشورهایی نظیر ایران که در کمربند خشک کره زمین واقع شده‌‌اند این مساله حادتر‌‌ می‌‌باشد (شکل 1)
همانطور که در شکل 1 ملاحظه‌‌ می‌‌شود متوسط میزان ذخیره کربن آلی در قسمت اعظم کشور در کمترین حد خود‌‌ می‌‌باشد. بغیر از اقلیم عوامل دیگری به کاهش بیشتر ماده آلی در خاک دامن‌‌ می‌‌زنند که براساس نظر خواهی از مراکز تحقیقاتی خاک و آب کشور مهمترین عامل را سوءمدیریت زراعی بیان کرده‌‌اند (شکل 2)
الف – مسائل و محدودیت‌‌های مربوط به مدیریت مواد آلی
عوامل مختلفی بر مدیریت ماده آلی خاک تاثیرگذار است که هریک به نوبه خود‌‌ می‌‌تواند مهم و سرنوشت ساز باشد. در هر منطقه یک یا چند عامل محدودکننده‌‌ می‌‌تواند بر بیلان مواد آلی خاک اثر بگذارد. اهم این عوامل عبارتند از:
یکپارچه نبودن اراضی کشاورزی: مدیریت زراعی در قطعات کوچک معمولا مشکلاتی را به همراه دارد که راه‌حل آن پرهزینه‌تر از قطعات بزرگ‌تر‌‌ می‌‌باشد در نتیجه اقتصادی نبودن آن مانعی برای اجرای آن‌‌ می‌‌باشد. در قطعات بزرگ‌تر الگوی کشت، تناوب زراعی، مدیریت یکنواخت و قدرت اقتصادی کشاورز‌‌ می‌‌تواند در اجرای صحیح مدیریت مواد آلی موثر باشد.
فقدان ماشین‌آلات مناسب کم خاک‌ورزی: یکی از راه‌‌های افزایش مواد آلی در خاک، استفاده از روش‌‌های کم‌خاک‌ورزی‌‌ می‌‌باشد. برای انجام این کار نیاز به تهیه ماشین‌آلات مناسب‌‌ می‌‌باشد. در حال حاضر کشاورزان ماشین‌آلات مناسب کم‌خاک‌ورزی را در اختیار ندارند. به طوری که سوزاندن بقایای گیاهی پس از برداشت یکی از عواقب آن‌‌ می‌‌باشد. در ایران تحقیقات نشان داده که سالانه بیش از 250 هزار تن کربن آلی از طریق سوزاندن به فضا متصاعد‌‌ می‌‌شود و از طرف دیگر املاح باقی مانده از آن در خاک در بلندمدت موجبات شوری خاک را فراهم‌‌ می‌‌آورد و نهایتا باعث کاهش قدرت باروری خاک‌‌ می‌‌شود.
مشکلات اقتصادی کشاورزان: یکسان نبودن قدرت اقتصادی کشاورزان مانعی در اجرای پروژه‌‌های ملی اصلاح خاک‌‌ می‌‌باشد. کشاورزان با توان اقتصادی پایین قادر به اجرای مدیریت صحیح نبوده و از چرخه تولید به تدریج خارج‌‌ می‌‌شوند. این امر خسارات فراوانی به خاک کشور که بستر تولید و غذا برای احاد مردم‌‌ می‌‌باشد‌‌ می‌‌زند. از طرفی ارزش اقتصادی محصول کشت شده نیز سهم زیادی در استفاده از مواد آلی توسط کشاورزان دارد برای مثال کشاورزان تمایل زیادی به مصرف مواد آلی در محصولات سبزی و صیفی دارند ولی در دیگر محصولات باارزش اقتصادی کمتر استفاده نمی‌‌‌کنند.
ناکافی بودن دوره‌‌های آموزشی کارشناسان و کشاورزان: در تمامی‌کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه آموزش مستمر کارشناسان و کشاورزان کلید دستیابی به مدیریت صحیح اراضی کشاورزی و متعاقب آن افزایش تولید و حفظ منابع آبی و خاکی کشور‌‌ می‌‌باشد. مدیریت یکپارچه اراضی کشاورزی کشور نیاز به برنامه‌ریزی کلان از طریق اجرای طرح‌‌های مشارکتی گام به گام با کشاورزان دارد. مدیریت مواد آلی خاک تابعی از نوع خاک، اقلیم و نوع کشت‌‌ می‌‌باشد در نتیجه هرگونه تغییری در عوامل فوق‌‌ می‌‌تواند در مدیریت اجرایی تاثیر بسزایی داشته باشد. اجرای صحیح مدیریت بایستی با شناخت کافی نسبت به عوامل فوق صورت گیرد که مستلزم انجام دوره‌‌های آموزشی مستمر‌‌ می‌‌باشد.
اثرات اقلیمی: به طور کلی کشور ایران در کمربند خشک کره زمین واقع شده است که این امر عامل مهمی‌در تجزیه شدید مواد آلی در خاک‌‌ می‌‌باشد. در ایران چهار اقلیم آب و هوایی از نظر کشاورزی وجود دارد که در مدیریت کشاورزی نقش مهمی‌دارد.
میزان مواد آلی خاک نیز متاثر از نوع اقلیم‌‌ می‌‌باشد در اقلیم‌‌های گرم‌تر شدت تجزیه مواد آلی بیشتر از اقلیم‌‌های سردتر‌‌ می‌‌باشد. مدیریت مواد آلی نیز بایستی با توجه به نوع اقلیم باشد. مدیریت صحیح مواد آلی‌‌ می‌‌تواند در حفظ پایدار منابع مواد آلی خاک کمک شایانی نماید.
ناکافی بودن تحقیقات پایه جهت برنامه‌ریزی‌‌های آتی: فقدان اطلاعات پایه در هر امری‌‌ می‌‌تواند منجر به برنامه غیرواقع‌بینانه‌ای نسبت به آن عامل شود. در مورد برنامه‌ریزی مدیریت صحیح مواد آلی خاک نیز نیاز به شناخت صحیح عوامل تاثیرگذار در حفظ و ارتقاء مواد آلی خاک‌‌ می‌‌باشد. در حال حاضر اطلاعات موجود جهت برنامه‌ریزی دقیق بسنده نمی‌‌‌باشد و بایستی تحقیقات لازم در این مورد به عمل آید. با توجه به اینکه مواد آلی خصوصیات پویایی در خاک دارند ضرورت تحقیقات مستمر امری واجب‌‌ می‌‌باشد. در روتامستد انگلستان مزارع تحقیقاتی با قدمت بیش از یکصد و پنجاه سال وجود دارد که به طور تخصصی برروی تاثیر مواد آلی برروی خاک و محصول مطالعه‌‌ می‌‌نماید و در حال حاضر نیز ادامه دارد. در نتیجه در کشوری مثل ایران که با مشکلات عدیده خاکی و آبی مواجه‌‌ می‌‌باشد جهت بالا بردن توان تولید اراضی کشاورزی نیاز به تحقیقات مستمرتر‌‌ می‌‌باشد.
کاهش جذب عناصر غذایی: در کشاورزی سنتی ایران که فقط از کود آلی استفاده‌‌ می‌‌شد گزارشی از کمبود عناصر غذایی بخصوص عناصر میکرو مشاهده نمی‌‌‌شد. با کاهش مصرف کودهای آلی در اراضی کشاورزی شاهد کمبود طیف وسیعی از عناصر غذایی در سال‌‌های اخیر در خاک‌‌ می‌‌باشیم. مواد آلی به سبب داشتن ترکیبات پیچیده و نیز فعال نمودن میکروب‌‌های مفید خاک سهم بسزایی در تامین عناصر غذایی در مورد نیاز گیاه دارند. قلیایی بودن واکنش خاک عاملی در کاهش جذب عناصر غذایی‌‌ می‌‌باشد که با مصرف مواد آلی سیستم خاک نیز متعادل‌تر‌‌ می‌‌شود.
کاهش مقدار تولید محصول: تغذیه متعادل گیاه عامل مهمی‌در دستیابی به افزایش تولید‌‌ می‌‌باشد. یک خاک حاصلخیز برایندی از نسبت بهینه خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک‌‌ می‌‌باشد. مواد آلی یکی از ارکان مهم حاصل‌خیزی خاک به‌شمار‌‌ می‌‌آیند که در بهبود خصوصیات، فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی نقش بسزایی دارند. عدم مصرف مواد آلی در خاک و افزایش روزافزون کودهای شیمیایی سبب کاهش شدید مواد آلی خاک شده به طوری که سفتی خاک، تخریب عناصر غذایی و کاهش شدید میکروب‌‌های مفید خاک از عواقب آن‌‌ می‌‌باشد که نتیجه آن کاهش قدرت باروری خاک و کاهش تولید محصول است.
کاهش کیفیت محصول: مواد آلی به سبب داشتن ترکیبات هورمونی، اسیدهای آلی و آنزیمی‌نقش مهمی‌در بهبود کیفیت محصول دارند. در سیستم کشاورزی مدرن وابسته به مواد شیمیایی، میوه‌‌ها ظاهری زیبا ولی بدون عطر و طعم طبیعی‌‌ می‌‌باشند. تحقیقات بسیاری نیز شاهدی برای این ادعا‌‌ می‌‌باشد. تجمع سم در حد مسمومیت در محصولات کشاورزی یکی دیگر از عواقب عدم مصرف بهینه مواد آلی در خاک‌‌ می‌‌باشد. مواد آلی با افزایش میکروب‌‌های مفید خاک به صورت یک عامل کنترل کننده بیولوژیک عمل نموده و نیاز به مصرف سم را به طور قابل ملاحظه‌‌ای کاهش‌‌ می‌‌دهد.
کاهش راندمان کودهای شیمیایی: با توجه به درصد بالای آهک و رس در خاک، کودهای شیمیایی از راندمان پایینی در چنین اراضی برخوردار‌‌ می‌‌باشند. به طوری که راندمان کودهای نیتروژنه حدود 20 درصد و فسفره کمتر از 10 درصد‌‌ می‌‌باشند.
تحقیقات داخلی و خارجی نشان داده است که مصرف توام کودهای شیمیایی و آلی سبب افزایش راندمان کودهای شیمیایی و افزایش بیشتر تولید محصول به طور معنی‌داری شده است. مواد آلی به سبب داشتن ترکیبات کلات کننده نقش مهمی‌در جذب عناصر غذایی دارند. بسیاری از اکسیداسیون‌‌های عناصر غذایی در خاک بیولوژیکی است، در صورت فقدان مواد آلی در خاک جذب عناصر کودی کاهش‌‌ می‌‌یابد و متعاقب آن راندمان کودی کاهش‌‌ می‌‌یابد.
کاهش شدید جمعیت میکروب‌‌های مفید خاک: بسیاری از میکروب‌‌های خاک از جمله هتروتروف‌‌ها، برای رشد و تکثیر خود نیاز به ترکیبات کربنی دارند. مواد آلی حاصر از بقایای پس از برداشت به دلیل داشتن مواد سریع تجزیه شونده در افزایش جمعیت میکروبی خاک نقش مهمی‌دارند. سوزاندن بقایای گیاهی علاوه بر هدررفت مواد آلی خاک منجر به کاهش جمعیت میکروب‌‌های مفید خاک‌‌ می‌‌شود.
تخریب خصوصیات فیزیکی خاک: در خاک‌‌های دارای فقر مواد آلی خاک سفت و سخت شده به طوری که نفوذپذیری خاک که نقش مهمی‌در سیستم تهویه خاک دارد شدیدا کاهش‌‌ می‌‌یابد. از طرفی ظرفیت نگهداری رطوبت در خاک نیز کاهش یافته و گیاه با تنش‌‌های رطوبتی در طول فصل رویش روبرو‌‌ می‌‌شود.
تخریب خصوصیات شیمیایی خاک: مواد آلی به سبب داشتن سطوح تبادلی زیاد به عنوان یک منبع غذایی دایم در خاک عمل‌‌ می‌‌کنند و نیاز غذایی گیاه را در طول فصل رویش برطرف‌‌ می‌‌نمایند. از طرفی با متعادل کردن واکنش خاک به جذب بهتر عناصر غذایی کمک‌‌ می‌‌کنند. حتی در کاهش آلودگی خاک نیز سهم دارند. کمبود مواد آلی خاک برروی خصوصیات فوق که نقش مهمی‌در تغذیه متعادل گیاه دارند اخلال ایجاد‌‌ می‌‌نماید.
کاهش جمعیت میکروب‌‌های مفید خاک: میکروب‌‌های خاک با ترشح مواد کلات کننده و دیگر ترکیبات آنزیمی‌و هورمونی نقش زیادی در جذب عناصر غذایی و بهبود کیفیت ممحصول دارند. مواد آلی به عنوان محیط رشد و تکثیر میکروب‌‌ها‌‌ می‌‌باشد و در خاک‌‌های فقیر از مواد آلی از جمعیت میکروبی مناسبی برخوردار نمی‌‌‌باشند.
عدم استفاده از کود سبز: در بسیاری از اراضی کشاورزی تناسب نوع محصول با شرایط خاک و اقلم به طور علمی‌مشخص نمی‌‌‌باشد. کشت گیاهان کود سبز در اراضی کشاورزی چندان رایج نمی‌‌‌باشد. تحقیقات نشان داده که در برخی استان‌‌های جنوبی کشور استفاده از کود سبز (ماشک) در افزایش عملکرد محصول بعدی اثرات مثبتی داشته باشد. با تعیین نوع گیاهان مناسب در تولید کود سبز‌‌ می‌‌توان پتانسیل تولید در اراضی کشاورزی را به طور معنی‌داری افزایش داد.
عدم تناوب زراعی صحیح: تحقیقات نشان داده که گیاهان خانواده بقولات نقش زیادی در افزایش کربن آلی خاک دارند. تناوب گندم – ذرت که در بسیاری از مناطق کشاورزی رایج‌‌ می‌‌باشد به کاهش بیشتر کربن آلی خاک‌‌ می‌‌انجامد.
ب – مسائل و محدودیت‌‌های مربوط به کودهای آلی
استاندارد نبودن کیفیت کودهای آلی: برخی منابع مواد آلی ممکن است آلوده به پاتوژن‌‌های گیاهی، جانوری و یا انسانی باشند که مصرف آن در خاک مشکلات زیست محیطی به همراه دارد، از طرف دیگر وجود عناصر سنگین در کود آلی عواقب بسیار خطرناک‌تری را به همراه دارد. مصرف مواد آلی حاصل از بقایای جانوری پس از اطمینان از سلامت و بی‌خطر بودن آن قابل توصیه‌‌ می‌‌باشد. لجن فاضلاب و کمپوست پسماند شهری مشکوک به داشتن پساب صنعتی پس از بی‌سازی قابل استفاده است، در غیر این صورت بایستی مدفون شوند. کمپوست بقایای گیاهی بایستی دارای نسبت کربن به نیتروژن مناسبی باشند، در غیر این صورت موجب کاهش نیتروژن خاک‌‌ می‌‌شوند.
عدم توصیه مناسب کودهای آلی: میزان مصرف مواد آلی در خاک تابعی از درجه رسیدگی کود آلی، نوع خاک، اقلیم و نوع مواد آلی‌‌ می‌‌باشد. در حال حاضر مصرف انواع کودهای آلی توسط زراعین بدون توجه به عوامل فوق‌‌ می‌‌باشد. این امر سبب بهم خوردن تعادل عناصر غذایی در خاک‌‌ می‌‌شود زیرا کشاورزان معمولا به مراتب بیش از نیاز گیاه مبادرت به مصرف کودهای آلی‌‌ می‌‌نمایند و معدنی شدن این مواد سبب بیش بود عناصر در خاک شده و تاثیر معکوس بر میزان تولید محصول بر جای‌‌ می‌‌گذارد. برای جلوگیری از این امر نیاز به تحقیقات بیشتری در زمینه‌‌های فوق‌‌ می‌‌باشد.
کمبود منابع مواد آلی: در حال حاضر مصرف کودهای آلی در محصولاتی که ارزش افزوده بیشتری نظیر سبزی و صیفی، پسته و… دارند بیشتر مرسوم‌‌ می‌‌باشد. سطح زیرکشت زیاد باغات پسته در کرمان و نیاز به کود مرغی و کمپوست سبب شده که از اقصی نقاط کشور که تولید کننده کودهای آلی هستند کودهای خود را به این مناطق ارسال نمایند.
میزان مواد آلی موجود در کشور تکافوی سطح زیر کشت محصولات کشاورزی را نمی‌‌‌نماید. در نتیجه با وجود استفاده از تمامی‌مواد آلی تولیدی در کشور، بیش از سه چهارم اراضی کشاورزی دسترسی به مواد آلی پیدا نمی‌‌‌کنند. استفاده از بقایای گیاهی پس از برداشت و تناوب زراعی‌‌ می‌‌توانند این کمبود را جبران نمایند.
مسائل اقتصادی: دلیل استفاده یا عدم استفاده از کودهای آلی‌‌ می‌‌تواند جنبه اقتصادی داشته باشد. اقتصادی بودن تولید، کشاورز را راغب به مصرف کودهای آلی‌‌ می‌‌نماید. استفاده از توصیه‌‌های ترویجی‌‌ می‌‌تواند میزان تولید محصول را به میانگین جهانی نزدیک نماید و کلید دستیابی به آن استفاده صحیح از مواد آلی‌‌ می‌‌باشد. در حال حاضر میانگین تولید بسیاری از محصولات کشاورزی کشور بسیار کمتر از میانگین جهانی است. دستیابی به دانش صحیح استفاده از نهاده‌‌های کشاورزی از جمله مواد آلی‌‌ می‌‌تواند در افزایش تولید نقش مهمی‌داشته باشد. اختصاص صحیح یارانه به کودهای آلی در کوتاه مدت‌‌ می‌‌تواند در ترویج استفاده از کودهای آلی موثر باشد.
میزان عناصر غذایی موجود در کود آلی: میزان عناصر غذایی موجود در کودهای آلی در مقایسه با کودهای شیمیایی اندک‌‌ می‌‌باشد. این امر سبب شده که افرادی کودهای شیمیایی و آلی را از لحاظ عنصری مقایسه اقتصادی نمایند که زیاد صحیح نمی‌‌‌باشد زیرا این قبیل کودها به سبب اثرات بسیار سودمندی که بر خصوصیات خاک دارند، از لحاظ ریالی در حال حاضر مورد ارزیابی قرار نگرفته است در صورتی که سهم ارزش افزوده ریالی کودهای آلی به مراتب بیشتر از کودهای شیمیایی‌‌ می‌‌باشد. با غنی‌سازی کودهای آلی و گرانوله نمودن آن‌‌ می‌‌توان راندمان جذب عناصر غذایی و تولید محصول را افزایش داد.
درجه رسیدگی کمپوست: درجه رسیدگی کمپوست نقش مهمی‌در مدیریت مصرف آن ایفا‌‌ می‌‌نماید. در حال حاضر به درجه رسیدگی کودهای آلی توسط زراعین توجه چندانی نمی‌‌‌شود. آموزش روش‌‌های صحیح تولید کمپوست‌‌ می‌‌تواند در استاندارد نمودن محصول نهایی نقش موثری داشته باشد.
آلودگی میکروبی: کودهای آلی تازه به دلیل داشتن منبع غذایی مورد نیاز بسیاری از میکروب‌‌ها‌‌ می‌‌توانند به عنوان منبع آلودگی محسوب شوند. لجن فاضلاب، پساب‌‌های کارخانجات، ضایعات کشتارگاه‌‌ها و صنایع غذایی به دلیل فعال بودن از لحاظ میکروبی‌‌ می‌‌توانند از منابع آلوده کننده به شمار آیند. در کمپوست‌‌های رسیده خطر آلودگی از بین‌‌ می‌‌رود. در صورت وجود هرگونه آلودگی میکروبی در کودهای آلی بایستی از مصرف آن در اراضی کشاورزی خودداری نمود.
نوع منبع کود آلی: تمامی‌منابع کود آلی دارای کیفیت یکسانی نمی‌‌‌باشند. برخی دارای میزان کربن بیشتر و برخی کمتر هستند. میزان عناصر غذایی نیز متناسب با نوع کود آلی متفاوت‌‌ می‌‌باشد. هدف از مصرف کود آلی‌‌ می‌‌تواند در تعیین نوع آن موثر باشد. کودهای آلی از منابع مختلف نیاز به مدیریت خاص خود دارد.

خلاصه مسائل و محدودیت‌‌ها
در مدیریت مواد آلی خاک دو هدف اساسی مدنظر‌‌ می‌‌باشد:
افزایش مواد آلی خاک
توصیه مصرف بهینه کودهای آلی
هرگونه عامل مدیریتی، اقلیمی‌و خاکی که در رسیدن به اهداف فوق خلل ایجاد نماید، در کاهش مواد آلی و حاصل‌خیزی خاک سهیم‌‌ می‌‌باشد. در این راستا بیشترین سهم مربوط به عملیات خاک‌ورزی، نوع اقلیم و سیستم‌‌های کشت رایج‌‌ می‌‌باشد. با توجه به اینکه افزایش ماده آلی خاک در کوتاه مدت میسر نمی‌‌‌باشد. لذا سیستم‌‌های مدیریتی بایستی به گونه‌‌ای عمل نمایند که در کوتاه مدت به حفظ و افزایش حاصل‌خیزی خاک توجه نماید و در بلندمدت به افزایش میزان ماده آلی خاک کمک نماید. جهت تحقق این امر‌‌ می‌‌توان با انجام طرح‌‌های ملی در دشت‌‌های غالب واقع در اقلیم‌‌های مختلف آب و هوایی کشور به اهداف فوق نایل آمد. برای مثال اجرای طرح‌‌های ذیل‌‌ می‌‌تواند برای برای رسیدن به اهداف فوق موثر باشند.
تعیین بهترین روش مدیریتی در افزایش ماده آلی خاک متناسب با امکانات زارعین، نوع اقلیم و خصوصیات خاک
تعیین بهترین مقدار مصرف کودهای آلی و یا بقایای گیاهی به منظور افزایش عملکرد کمی‌و کیفی محصول و کاهش مصرف کودهای شیمیایی

نتیجه‌گیری
با توجه به اینکه مشکلات مختلف اجرایی و تحقیقاتی در مدیریت ماده آلی در کشور وجود دارد ولی با استفاده از انواع کودهای آلی، تناوب زراعی و کشاورزی حفاظتی‌‌ می‌‌توان پتانسیل تولید در اراضی کشاورزی را متناسب با منطقه مورد نظر افزایش داد. از طرفی لزوم انجام تحقیقات مستمر در رابطه با نقش مواد آلی در مسائل زیست محیطی، افزایش حاصل‌خیزی خاک و امنیت غذایی جهت برنامه‌ریزی‌‌های کلان کشوری بسیار ضروری‌‌ می‌‌باشد.

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا