-
آیا امنیت غذایی و قضائی با سپردن زمین کشاورزی اطراف شهرها برای ساخت مسکن تأمین میشود؟
اخیراً مطلع شدیم که وزارت مسکن و شهرسازی، دریافت مساحتهای قابل توجهی از اراضی به اصطلاح «بایر» یا موات اطراف شهرها را برای ساخت مسکن، به فال نیک میگیرد!
وزارت جهاد کشاورزی که این اراضی را غیرقابل کشت و کار اعلام کرده، بدون آیندهنگری و با رضایت کامل، این واگذاری را تأیید و قبول کرده و به زودی انتقال اراضی اینچنینی را برای ساخت و سازها، عملیاتی خواهند کرد.
اما مجله کشاورز به دلایل زیر، این طرح را برای امنیت غذایی، قضایی و سیاسی جهت نسل فعلی و آینده مشکلساز تلقی میکند:
-
از تهران یک میلیونی تا بیست میلیونی
تهران یک میلیون نفری نیم قرن پیش، شهر نسبتاً کوچکی بود که در چند کیلومتری شمال آن روستای شمیران، در جنوب آن بخش ری، در غرب آن شهر کرج و در شرق آن روستای لواسان و رودهن و بالاخره روستاهای بزرگ و کوچک دیگر قرار داشتند که هر کدام از نظر بهداشتی به درست یا غلط قابل کنترل بودند.
در جنوب تهران، اراضی زراعی وسیعی یافت میشدند که بهتدریج فرودگاه قلعهمرغی و مهاجران روستایی و سپس میادین میوه و ترهبار به نوبت، این اراضی را بلعیدند و در واقع مزارع و باغهای تأمینکننده قسمت عمده مواد اولیه غذای مردم را از فهرست تأمین امنیت غذایی مردم تهران حذف کردند و دیگر شهرهای بزرگ فعلی کشورمان نیز کم و بیش همین سرنوشت را داشتهاند که شرح و تصاویر این رویدادها طبق پیشبینیها و آیندهنگریهای مجله کشاورز، با تصاویری چند به همراه ملاحظه میشود.
-
این اراضی را نباید موات به حساب آورد
ما اعتقاد داریم که اگر همین اراضی بایر، موات و بدون آب را تحت شرایطی در اختیار علاقهمندان به کارآفرینی در بخش کشاورزی قرار دهیم، میتوان قسمتی از غذای 20 میلیون نفری جمعیت شهر تهران یا هر شهر دیگری را تأمین کرد، ضمن آنکه فقدان آب در اراضی اطراف شهرها نمیتواند مستمسک و دلیلی برای ساختمانسازی باشد، مضافاً اینگونه شهرکها خود مصرف کنندگان بزرگ آب هستند.
-
با افزایش جمعیت، کنترلها کاهش مییابند
با بزرگتر کردن مساحت شهرهای بزرگ، مشکل کنترل محیطزیست از یکسو و بهداشت و مبارزه با بیماریهایی نظیر کرونا از سوی دیگر بسیار سختتر خواهد شد که نمونههای آن را در جهان بهویژه کشور خودمان مشاهده میکنیم. در فرانسه، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و کشورهای آمریکای جنوبی، بیشترین ابتلا و عدم کنترل در مناطق پرجمعیت مشاهده و ثبت شده است، در صورتی که کشور آلمان به علت عدم تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ، مواردی همچون ابتلا، بهبود و فوتها را با فاصله قابل توجهی نسبت به کشورهای دیگر، تحت کنترلهای خود دارد؛ زیرا اکثر شهرهای آلمان، کمتر از 300 هزار نفر جمعیت دارند و فقط شهرهای برلین، بن، کُلن، دوسلدورف و مونیخ، هر کدام حداکثر با 2 تا 3 میلیون نفر، بهعنوان شهرهای بزرگ در این کشور معرفی میشوند.
-
شهرهای گران قیمت
آقای رئیس جمهور، لطفاً دستور فرمایید که مردم را در حاشیه شهرهای بزرگ، یعنی همان مکانهایی که از عهده هزینههای معیشتی خود برنمیآیند، مستقر نکنند؛ چرا که هزینه زندگی در اطراف شهرهای بزرگ، گاهی تا چند برابر از مناطق دوردست بیشتر است.
احداث شهرکهای مسکونی در مناطقی که دسترسی مردم به غذا، نزدیک به قدرت خریدشان بیشتر است و خریدار را به کشاورز تولیدکننده نزدیکتر میکند و نیز اگر ساکنان آن انگیزههای اشتغالزایی و سرمایهگذاری دارند، نباید بدینمنظور راه دوری را بپیمایند، پس با این ابتکار، عدم تمرکز جمعیت نیز شکل میگیرد.
بنابراین اگر اطراف شهرهای بزرگی مانند تهران، اراضی بیآب و علف و بایر و موات وجود دارد، پس این نوع اراضی در حوالی مرزهای ایران نیز فراوان یافت میشود.
حال بهتر است کلاهمان را قاضی کنیم که برای خانهدار شدن مردم، نباید شهرهای بزرگ را نشانه بگیریم و گسترش دهیم که از نظر امنیت غذایی و قضائی و حتی سیاسی دچار مشکل شویم، در حالی که چاره آن در کشور پهناور ایران، احداث شهرکهای جدید با جانماییهای مناسب میباشد. در این صورت است که نسل آینده به خاطر سیاستهای سنجیده، ما را از دعای خیرخدابیامرزی برخوردار خواهد کرد.
مرداد 99-سال 41-شماره 488-ص 2