کارشناسان و اهل فن معتقدند که میزان مصرف بذر را با توجه به وضعیت خاک و نوع کشاورزی کشور، به چند دلیل نمیتوان کاهش داد:
1ـ بذر به سبب ناهمگنی در ساختار خاک، در عمق مناسب قرار نمیگیرد.
2ـ در برخی مناطق، وضعیت «یخکش» شده وجود دارد؛ زیرا در طی روز، هوا گرم است و شبها به صفر درجه میرسد که در نتیجه، ریشههای گیاهان، کَنده و سبز نمیشوند.
3ـ وجود آفات در این نوع کشت و کارها، مانع کاهش میزان مصرف بذر است.
4ـ کودهای شیمیایی، قوه نامیه بذر را کاهش میدهند.
چنانچه وضعیت مساعد شود، میتوان در مناطق معتدل که بیماریهای خاکزاد هم در آنها وجود نداشته باشد، میزان مصرف بذر را کاهش داد، ولی در مناطقی همچون استان گلستان که بیماریهای خاکزاد نیز در آن وجود دارد، نمیتوان با توجه به تغییرات اقلیمی از میزان مصرف بذر کم کرد.
از جمله بیماریهایی که طی سالهای گذشته در منطقه مرودشت استان فارس شیوع پیدا کرده، بیماری نوظهور «کارنال بانک»، سوغات کشور هند است که سبب پوسیدگی ریشه گیاه میشود و در جایی که اختلاف دمای هوا طی شبانهروز به 30 درجه میرسد، امکان کاهش مصرف بذر وجود ندارد. شاید بتوان در مناطق معتدل این کار را انجام داد ولی در مناطق گرم، گرم و سرد و سرد که ریشه بذر به دلیل یخگیر شدن، بالا و پایین رفته و کنده میشود، امکان کاهش وجود ندارد.
بذرهای ایرانی و هیبریدهای فرانسوی میتوانند در مناطق مختلف کشور بهرهوری را بین 200 تا 600 کیلوگرم در هکتار افزایش دهند، ولی به سبب بروز خشکی، استفاده از ارقام زودرس اجتنابناپذیر است. مصرف ارقام بذر زودرس در مناطق گرم، هم باعث افزایش بهرهوری در تولید میشود و هم مصرف آب را کاهش میدهد؛ البته تحقق این هدف، مستلزم استفاده از فناوری مبارزه با پدیده یخزدگی و مهار طبیعت است و علاوه بر آن، میتوان به کمک مکانیزاسیون و دستگاههای ریزدانه کار دقیق، بذر را در عمق مناسب قرار داد. با این حال، به سبب فشردگی و سفتی خاکها، پلانترها بالا و پایین میروند و بذرها در جای ثابت قرار نمیگیرند که باعث کاهش عملکرد میشود.
ماله کشیدن زمین و تغییر سالانه دما، عواملی هستند که باعث جلوگیری از کاهش میزان مصرف بذر در هکتار میشوند. با این حال، اگر بتوانیم مصرف بذر گندم و جو را تا یکصد کیلوگرم در هکتار کاهش دهیم، به تولید اقتصادی دست خواهیم یافت؛ در غیر این صورت، تورم از افزایش بهرهوری پیشی خواهد گرفت.
در مناطقی از استان فارس مانند کازرون و همچنین استان قزوین برای اقتصادیتر کردن کشتوکار، زمین را در فصل زمستان شخم میزنند و سپس با یک الوار یا تیرآهن، سطح زمین را صاف یا به اصطلاح مالهکشی میکنند تا بدین ترتیب، رطوبت در خاک حبس شود. در واقع این شیوه را برای زراعت و کشت دیم بهاره به کار میگیرند و علاوه بر آن، با مالهکشی زمین، لولههای موئین گیاه و کاپیلارها نیز تخریب نمیشوند. برخی کشاورزان نیز روی بذر یا نشای کاشته شده، پلاستیک میکشند و با ایجاد شرایط تعرق، رطوبت را زیر پلاستیک و برای گیاه حبس میکنند.
امروزه مشکل کشاورزی و احیای دریاچه ارومیه، فقط با رونق روش کشاورزی حفاظتی حل خواهد شد؛ زیرا در اراضی با مقدار کربن پایینتر از یک درصد و به سبب سفتی خاک، حتی امکان استفاده از کودکارها برای افزایش بهرهوری در تولید کلزا و غلات وجود ندارد.
بذر از جمله عوامل پایداری تولید است، ولی با استفاده از گاوآهن، دیسک و سایر ادوات که سبب عبور بیش از 7 بار تراکتور روی زمین کشاورزی میشوند و امکان تنفس خاک را میگیرند (به قول کارشناسان)، حتی استفاده از بهترین بذرها نیز نمیتواند در بلندمدت به افزایش بهرهوری کمک کند؛ بنابراین نقش ترویج و آموزش در این مرحله بسیار پررنگ میشود؛ به شرطی که مروج نیز به طور کامل، صورت مسئله را بداند.
وقتی میانگین قیمت تولید گندم آبی، کیلویی 2200 تومان تمام میشود، واردات گندم با ارز دولتی کیلویی حداکثر 1800 تومان، بر تولید داخلی ارجحیت مییابد و چنانچه تعرفههای واردات نیز برداشته شوند، دیگر به هیچوجه نمیتوانیم با آن رقابت کنیم؛ همان طور که در سایر حوزهها از جمله صنعت نیز قیمت فولاد وارداتی از چین، تا حدودی کمتر از تولید داخلی آن است.
اگر برای افزایش بهرهوری در تولید محصولات کشاورزی به سمت کشاورزی دقیق نرویم، به اصلاح خاک نپردازیم و کشاورزی حفاظتی را رواج ندهیم، آنگاه هرچه تلاش کنیم، باز هم تضمینی وجود نخواهد داشت که بذرکارهای با کیفیت نیز بتوانند در زمین سفت و سخت به خوبی کار کنند و بهرهوری در تولید را افزایش دهند.
فروردین و اردیبهشت99-سال41-شماره484 و 485-ص20