5-13 راهبرد ها

باید به خودمان بیاییم کشاورزی با روند مدیریتی قبل جواب نمی‌دهد

We must think, agriculture would not lead to good result by the existing procedure of management

ناگفته‌‌هائی چند  در میزگردهای تلویزیونی که جایشان در این بحث‌ها خالی است

اگرچه تعداد و طول برنامه‌‌های میزگرد تلویزیونی به نسبت اهمیت آن در اقتصاد کشورمان، اندک و ناکافی است؛ ولی همین تعداد نیز از نظر اهل فن، نارسایی‌‌های ملموسی دارند. از قدیم گفته‌اند که دفاع ناقص از یک بخش به آن لطمه وارد می‌‌سازد و اگر از بحث نتیجه‌گیری نشود، علامت سؤال در ذهن مخاطب باقی می‌‌ماند.

در برخی از بحث‌‌های انجام گرفته، مجری برنامه، سؤالاتی را از دو کارشناس حاضر در برنامه مطرح کرده که به عنوان مثال به تحلیل نمونه‌‌هایی از آن‌ها می‌‌پردازیم:

سؤال: با آفات چگونه مبارزه کنیم تا محیط زیست صدمه نبیند، آثار سموم در محصول باقی نماند و محصول از ساختار نزدیک به ارگانیک برخوردار شود؟

پاسخ: مبارزه با آفات توسط مواد شیمیایی را نمی‌توان بدون برنامه قطع کرد یا کاهش داد. مبارزه بیولوژیک نیز در سطح مزارع هنوز از 15 درصد کل تجاوز نکرده است و از مبارزات تلفیقی نیز هنوز آمار دقیقی در دست نیست.

حال قبل از هر حرکت نسنجیده، بخش دولتی باید تمهیداتی را به کار گیرد که مبارزه شیمیایی، علمی‌، مؤثر و کم‌مصرف‌تر شود که در این صورت اعمال دو تدبیر می‌‌تواند این مهم را تحقق بخشد:

  • تا حد امکان باید از سمپاش‌‌های بوم‌دار پنوماتیک استفاده کرد که فاصله پاشش سم تا زیر و روی محصول به حداقل برسد.
  • در هر منطقه کشاورزی برای مبارزه با هر آفت، مبارزه شیمیایی یکپارچه صورت گیرد تا اولاً صرفه اقتصادی مبارزه افزایش یابد و ثانیاً با مبارزه یکپارچه، آفت از کل آن منطقه ریشه‌کن شود تا از جابه‌جایی آفات از یک مزرعه به مزرعه همسایه نیز جلوگیری شود.

سؤال: چگونه می‌‌توانیم کشاورزی ارگانیک را توسعه دهیم؟

پاسخ: محصولات ارگانیک، مشتریان خاص خود را دارند که برای حفظ سلامت خود، آنها را گران‌تر می‌‌خرند و این قشر قدرت خرید بالاتری از قشر متوسط جامعه دارند. هر چه این طبقه به مصرف محصولات ارگانیک تمایل بیشتری پیدا کند، تولید با این روش نیز در مزارع بیشتر رایج می‌‌شود.

اما چه محصولی را می‌‌توان ارگانیک نامید؟ برخی فکر می‌‌کنند اگر فقط در مزرعه کود شیمیایی و سموم دفع آفات مصرف نشود، محصول ارگانیک از این مزرعه بیرون می‌‌آید، ولی تولید محصولات ارگانیک، تعاریف و راهکارهایی فراتر از مصرف کود و سم دارد.

از اولین شرایط تولید این محصولات، تدارک بستر بذر در مزرعه است که فقط کشاورزی حفاظتی می‌‌تواند آن را در سطح گسترده رقم بزند. مزارعی که در آنها بقایای گیاهی سوزانده نمی‌شوند، به وسیله خاک‌ورزهای حفاظتی، قسمتی در خاک مدفون می‌‌شوند و قسمتی نیز سایه‌بان خاک می‌‌گردند. کودهای شیمیایی و سموم در آن مصرف نمی‌شوند و در سال‌‌های بعد، قشری از هوموس به کمک بقایای گیاهی پوسیده در سطح خاک و به تدریج در سطوح پایین‌تر به وجود می‌‌آید.

دستگاه‌‌های کشت مستقیم می‌‌توانند با یک بار عبور در چنین مزارعی، بذر را از لابه‌لای بقایای گیاهی و در عمق 5 سانتی‌متری خاک، مدفون کنند و بدین ترتیب، پایه و اساس کشت حفاظتی بر بهره‌وری بیشتر، هزینه کمتر و تولید محصولی که بذر آن نیز با قوه نامیه بالا در چنین مزارعی تولید می‌‌شود، گذاشته شود تا از چنین مزارعی، محصولات ارگانیک تولید و عرضه شوند.

در حال حاضر، مساحت مزارعی که کشاورزی حفاظتی در آنها اجراء می‌‌شود، از 150 هزار هکتار تجاوز نمی‌کند و سرعت توسعه آن نیز بسیار کند است؛ زیرا امکانات، ابزار و پایداری این روش به طور کامل تأمین نشده است.

سؤال:‌‌ برای توسعه پایدار کشاورزی چه تمهیداتی باید صورت گیرد تا محصول با قیمت تمام شده نزدیک به قدرت خرید مردم از مزرعه بیرون آید؟

پاسخ: چندین سال است که سرمایه‌گذاری در بخش کشاورزی منفی است و این سرمایه‌‌ها بیشتر به سمت و سوی واسطه‌گری‌‌ها سوق پیدا کرده‌اند.

برای رونق بخش کشاورزی، تزریق سرمایه‌‌های ارزان‌قیمت از سوی دولت اجتناب‌ناپذیر است، اما این سرمایه‌‌ها باید همزمان با سرمایه‌‌های سرگردان در بازار به مزارع تزریق شوند که بدین‌منظور تمهیدات زیر ضروری می‌‌باشد:

  • تدوین راهبردهای پایدار و رفع سلیقه‌گرایی‌‌های دولتی در برخورد با بخش خصوصی
  • اعتمادسازی بین بخش دولتی و خصوصی شایسته است و این دو بخش در درون خود سازگاری‌هائی را در راستای تقویت هم‌اندیشی انجام دهند.
  • مشارکت اهل فن در بخش خصوصی در تصمیم‌سازی‌‌ها
  • تولید دانش فنی پایدار و سازگار برای اقتصادی‌تر کردن مزرعه‌داری

 

برخی مدیران وزارت جهاد کشاورزی فکر ‌‌کنند که همه تدابیر را فقط خود به تنهائی می‌توانند طراحی و اجرا کنند؛ در حالی که حتی وقوف ناقص به بعضی سرفصل‌‌ها، کارها را مختل می‌‌کند و سرانجام سعی می‌نمایند با افزایش ضرایب آماری، آنها را جبران کنند.

سمپاشی‌ها می‌توانند آفات را دفع کنند ولی اگر از استاندارد‌ها، کیفیت‌ها و مدیریت‌ها غافل‌شویم، سلامت کاربر، محیط‌زیست و مصرف‌کننده نهایی دچار مخاطرات جبران ناپذیری می‌شود

سؤال: در طول 8 سال گذشته، مکانیزاسیون به چه میزان پشتوانه توسعه کشاورزی قرار گرفته و از چه روند رشدی برخوردار بوده است؟

پاسخ: وزارت جهاد کشاورزی، توسعه مکانیزاسیون کشاورزی را در گزارش نهایی خود به اذهان عمومی بر اساس اسب بخار در هکتار و از 7/0 به 7/1 اسب بخار در هکتار اعلام داشته است که منتقدان، این آمار و برخی آمار دیگر را، نادرست تلقی کرده‌اند؛ زیرا این آمارها را مدت‌ها زیرمجموعه‌‌های مدیریتی به مدیران بالا ‌دستی تلقین کرده‌ بودند تا آن‌ها بتوانند مدیریتشان را موفق جلوه دهند.

صرف نظر از اینکه مکانیزاسیون در سال‌های اخیر علی‌رغم رکود فعلی به پیشرفت‌های نسبی نایل آمده، مشکل مکانیزاسیون در طول سال‌‌های گذشته، فهرست‌وار به قرار زیر بوده است:

  • یکپارچه نشدن اراضی که آمارهایی هم در این راستا تهیه و ارائه نشده‌اند؛ در حالی که از عوامل اصلی زمینه‌سازی توسعه مکانیزاسیون در مزارع کشورمان، تجمیع اراضی و افزایش میانگین مساحت آن‌ها است.
  • مشخص نیست این افزایش مورد نظر مسئولان، در کدام اراضی زراعی اتفاق افتاده است؟ زیرا از 15 میلیون هکتار مجموع اراضی آبی و دیم، فقط حدود یک‌و‌نیم میلیون هکتار اراضی آبی از مکانیزاسیون نسبتاً مناسبی شامل تراکتورهای سنگین و سبک و البته عمدتاً به کمک گاوآهن‌های یک‌طرفه و دوطرفه و انواع دیسک‌ها و… برخوردار است و در 80 درصد از این 5/1 میلیون هکتار اراضی، آبیاری تحت فشار سازگار با مکانیزاسیون اجرا شده است؛ زیرا بهره‌گیری از آبیاری تحت فشار به همراه مکانیزاسیون مناسب، حداکثر نتیجه را به بار می‌‌آورد.

برای ارزیابی رشد کشاورزی کافی است که به صورت اتفاقی، پروفیل خاک مزارع به عمق حداقل یک متر برداشته‌شده و تجمع موجودات زنده از جمله کرم‌های خاکی را ملاک نتیجه توسعه مکانیزاسیون قرار دهیم.

بقیه حدود 5/13 میلیون هکتار را نیز می‌‌توان از درصدی اسب بخار در هکتار بهره‌مند دانست؛ در حالی که شاید حدود 2 میلیون هکتار آن از مکانیزاسیون باری به هر جهت و نه بر اساس اصول بهره‌گیری از دانش فنی کاربردی بهره می‌‌برد.

اتفاقاً در همین اراضی، تراکتورها بیش از 6 بار در مزرعه تردد می‌‌کنند تا عملیات کاشت و داشت را انجام دهند و کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات نیز بیشتر در همین اراضی به صورت انبوه مصرف می‌‌شوند و در نتیجه، خاک نیز بیشتر در همین اراضی فشرده می‌‌گردد و بهره‌وری هم کمی بیشتر از میانگین بهره‌وری موجود، از همین مزارع حاصل می‌‌شود. اگرچه گاهی به طور تصادفی، رکوردهایی در تولید از این مزارع اعلام می‌‌شوند؛ ولی پایداری آنها نیز در ‌‌هاله‌‌ای از ابهام قرار دارد.

در 5/11 میلیون هکتار باقیمانده که یا از مراکز تصمیم‌گیری به دورند یا اکثراً قدرت خرید هیچ‌گونه دستگاه و ابزار مکانیزاسیون را ندارند؛ به ندرت آماری به چشم می‌‌خورد؛ ضمن آنکه از حدود 400 هزار دستگاه تراکتور و 15 هزار دستگاه کمباین (که در آمارها آمده)، شاید فقط 20 درصد در مزارع وجود داشته باشند و بقیه در اختیار تراکتورچی‌‌ها برای مصارف چند منظوره از جمله کشاورزی قرار دارند. کمباین‌‌ها نیز اکثراً در اختیار کمباین‌داران هستند که نیمی از آنها نیز فرسوده‌‌اند و ضایعات کشاورزی را افزایش می‌‌دهند.

 

سرمایه‌ها تحت چه شرایطی می‌توانند برای رونق کشاورزی کار ساز باشند

 

 

ضعف مکانیزاسیون در بقیه اراضی و در نتیجه، پایین بودن بهره‌وری در این مزارع، عواقب ناگواری به قرار زیر دارد:

  • هدر دادن آب و خاک و دیگر عوامل تولید، توسط کشاورزانی که از نتایج تحقیقات، ترویج و خدمات به دورند.
  • کشاورزان و روستاییان، به ویژه نسل جوان در این مناطق به سبب درآمد اندک و رکود کشاورزی، مهاجرت به شهرها را ترجیح می‌‌دهند.
  • ضعف درآمد کشاورزی و بیکاری حاصل از آن، کشاورزان مرزنشین را تهدید می‌‌کند؛ به خصوص آنکه بدخواهان و مغرضان درون و برون‌مرزی، خواب‌‌های ناگواری را برای هموطنان شیعه ما در این مناطق دیده‌اند.
  • پایین رفتن آب‌‌های زیرزمینی و افزایش درجه شوری آب (EC) به سبب بهره‌برداری‌‌های نامعقول، نه تنها کشاورزی، بلکه زندگی و معاش هموطنان ما را تهدید می‌‌کند.
  • با این تفسیر نمی‌توان اسب بخار در هکتار را ملاک توسعه مکانیزاسیون قرار داد و اعلام مقدار اسب بخار دیروز و امروز و فردا، نمی‌تواند ملاک رشد و توسعه برای کارشناسان و اهل فن باشد؛ بنابراین توصیه می‌‌شود که دست‌اندرکاران مکانیزاسیون و مدیران دولتی که توسعه پایدار کشاورزی را در گرو توجه به مکانیزاسیون می‌‌دانند، معیار رشد و توسعه را از اسب بخار در هکتار به مقدار مصرف انرژی برای تولید هر تن محصول در هکتار، تغییر دهند.
  • در خاتمه خاطرنشان می‌‌سازد که برای ادا کردن حق مطلب و سوق دادن پرسش و پاسخ‌‌ها به سوی نتیجه مؤثر و کارسازتر، ضروری است که مجری‌‌های برنامه‌‌های کشاورزی نیز مانند تمام بحث‌‌های تخصصی، از اهل فن انتخاب شوند تا حداکثر بهره‌گیری از زمان و فرصت برای رسیدن به نتیجه‌‌ای کارساز حاصل شود؛ زیرا افزایش جمعیت، محدودتر شدن منابع آب شیرین، افزایش قیمت تمام شده تولید محصولات کشاورزی و فاصله داشتن قیمت تمام شده با قدرت خرید مردم، کاهش کیفیت محصولات به دلیل فشار بر اراضی کشاورزی با مصرف بی‌رویه کود و سم و بالاخره، شیوع سوءتغذیه به ویژه بین اقشار کم درآمد جامعه، جملگی ایجاب می‌‌کند که رسانه ملی، سهم ترویج و توسعه کشاورزی را از نظر کمی و کیفی در برنامه‌‌های خود افزایش دهد.

فروردین و اردیبهشت99-سال41-شماره 484 و 485-ص2

مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا