98-11-4
با نگرش صحیح و اصلاح اشتباهات گذشته، نهتنها میتوان از تکرار آنها جلوگیری کرد، بلکه میتوان همراه با بازنگری تخصصی، مدیریتها را برای توسعه کشاورزی ترمیم نمود.
مملکتداری آنقدر پیچیده است که ما با تمام تجربیاتمان که ادعای فقط آشنایی با برخی زیر و بمهای بخش کشاورزی را داریم، امروز به خاطر ناهماهنگیهای ایجاد شده توسط بخش دولتی و خصوصی، از جمله وزارت جهاد کشاورزی به عنوان اختیاردار بخش کشاورزی، دیگر از پرداختن به آن و رفع موانع آن در جزئیات، تا حدودی عاجز ماندهایم؛ چه رسد به آنکه دولت بخواهد به همه رشتهها بپردازد و اکثریت مردم را هم از خود راضی نگه دارد. بنابراین پیش در آمد بحث ما، ناگزیر در زمینه کشاورزی یا رشتههای در ارتباط با آن مطرح میشود.
به عنوان رئیس جمهـــور، سعی میکردم بخش کشاورزی را به شعـارهایی همچون «غذای سالــم و مطمئن بــرای همه» مزین و منحنی محبوبیت کابینهام را از طریق بخش کشاورزی، صعودی کنم تا بدین وسیله، کارنامهای فعال و در عین حال، مردمیتر با مهر قبولی در تاریخ به یادگار بماند
به راستی اگر به جای رئیس جمهور بودم، در راستای تامین غذای مطمئن برای مردم چه میکردم؟
در اواسط سال 1390، تنگناها در بخش کشاورزی به اوج رسیده بودند و در همین حال، از زبان رئیس جمهور وقت شنیدیم که بخش کشاورزی را به تولید سالانه 300 میلیون تن محصولات کشاورزی دعوت میکرد؛ در حالی که ما از تولید 100 میلیون تن محصولات تولیدی با کیفیت در آن سال که به قدرت خرید مردم نیز نزدیک باشد، ناتوان بودیم!
در آن زمان به ارزیابی وضع نابسامان کشاورزی پرداختیم و خود را به جای رئیس جمهور فرض کردیم تا اعلام نمائیم که برای حمایت از این بخش چه تمهیداتی را میتوان به کار گرفت؟
از آنجایی که رشد و توسعه پایدار کشاورزی نمیتواند به تنهایی توسط وزارت جهاد کشاورزی تحقق یابد، بدین خاطر ناگزیریم که از رئیس جمهور برای حل اکثر مسائل و موانع بخش استمداد بطلبیم.
اگر به جای رئیس جمهور بودم در نرمافزارهای خود، نام مشاورانی را ترجیحاً از نخبگان و متخصصان بخش، در کنار مهندس حجتی و سایر کسانی که تا به حال با آنها مشورت میکردیم، ثبت مینمودم و طعم واقعیتهای ملموس را از زبان بخش خصوصی (در کنار نظرات دولتی) میچشیدم تا مبادا آمار و ارقامی را در محافل بر زبان جاری سازم که پشتوانه دانش فنی کاربردی نداشته باشند؛ زیرا با اتکاء تنها به علوم دانشگاهی و تئوریها، همه عوامل روی کاغذ آمادهاند، ولی نمیدانیم چرا کارها پیش نمیروند؟! از طرفی تنها با اتکاء به تجربیات، ممکن است امور به صورت نیم بند پیش بروند، ولی به خاطر وجود فاصله با دانش فنی، ماهیت کاربردی ندارند.
چرا نوع مدیریت مرسوم، اغلب نه چندان پایدار، همچنان پیش میرود؟ که چاره کار، تلفیق این دو راهکار است که همکاران ما در وزارت جهاد کشاورزی به ویژه سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج، از این تلفیق تا حدودی بینصیب و عاجز ماندهاند که بخشی از تکمیل این زنجیره به دانشگاهها، سازمان نظام مهندسی کشاورزی، تحقیقات، آموزش و ترویج مربوط میشود که آنها جملگی در حلقههای جداگانه و به دور از زنجیرههای کارساز قرار دارند.
اگر به جای رئیس جمهور بودم، به وزیر جدید و همکارانم در وزارت جهاد کشاورزی توصیه میکردم، جدولی را تهیه کنند که در آن عوامل کلیدی برای ارزشیابی بخشهای خصوصی و دولتی ثبت شوند و به آن نمره میدادم که البته این تدبیر میتواند توسط بازرسان کارآزموده، بیطرف و مطمئن انجام شود. البته این جدول باید با نظرخواهی از صاحبان درد در بخشهای خصوصی و دولتی و حتی بعضی همکاران کارشناس در این بخشها، تکمیل و تحویل شود تا بر این اساس بتوانم اصلاح ساختار کنم.
برای نمونه، در جدولی با مثالهایی شامل نقاط قوت و ضعف، با نظرخواهی توسط مجله کشاورز تهیه شده است که توصیه میکنیم همکارانمان در وزارت جهاد کشاورزی از عملکردهای درج شده در آن ملول نگردند و اگر احتمالاً مستنداتی را حاکی از پرداختن به اموری دارند که ما از آنها بیخبریم و با بیان آنها میتوان به تقویت عوامل مندرج در جدول کمک کند، برایمان ارسال نمایند تا نمونههایی که توسط دردمندان بخش ارائه شده، با آنها مقایسه شوند.
اگر به جای رئیس جمهور بودم، به همکارانم در وزارت جهاد کشاورزی توصیه میکردم تا با تأسی به شعارها و در سفرهای استانی، به دوستی و اخوت با صاحبان درد در بخش کشاورزی به ویژه مزرعهداران با روشهای مرسوم اهمیت دهند و سپس برای زدودن شک و شبهه و ابهامات در ارزیابیهای به عمل آمده، گروهی بیطرف را مامور میکردم تا اولاً ابهامات را محک بزنند و در همین حال، آمارهایی را که توسط وزیر و معاونان ایشان، تحت عنوان تولید و رشد و توسعه کشاورزی اعلام میشود، مورد نکتهبینی و بازنگری قرار دهم تا وعدههای دولت درباره تامین غذای سالم برای 200 میلیون نفر در آینده و در ابتدا تمرینوار برای همین جمعیت 80 میلیون نفری تا حدودی تحقق پذیرد.
اگر به جای رئیس جمهور بودم در نرمافزارهای خود، نام مشاورانی را ترجیحاً از نخبگان و متخصصان بخش، در کنار مهندس حجتی و سایر کسانی که تا به حال با آنها مشورت میکردیم، ثبت مینمودم و طعم واقعیتهای ملموس را از زبان بخش خصوصی (در کنار نظرات دولتی) میچشیدم
در همین راستا به عنوان رئیس جمهور، سعی میکردم که بخش کشاورزی را به شعارهای زیبا تحت عنوان «غذای سالم و مطمئن برای همه» مزین، و منحنی محبوبیت کابینهام را از طریق بخش کشاورزی، صعودی کنم تا بدین وسیله، کارنامهای فعال و در عین حال، مردمیتر با مهر قبولی در تاریخ به یادگار بماند.
در خاتمه اگر به جای رئیس جمهور بودم، به این نکته بسیار مهم توجه میکردم که وزارت جهاد کشاورزی، تنها وزارتخانهای است که نام مقدس جهاد را با خود به همراه دارد؛ یعنی اگر هرگونه بیاعتنایی یا فرصتسوزی کند مورد سرزنش و عتاب دردمندان و اهل فن قرار میگیرد که میتواند توهینی به واژه مقدس «جهاد» باشد؛ بنابراین یا باید کلمه جهاد را از کنار نام این وزارتخانه، حذف کنیم یا مجموعه وزارت جهاد کشاورزی را با حمایتهای همهجانبه، به سویی هدایت نماییم تا رضایت مردم، کشاورزان، مصرف کنندگان و حتی کارشناسان این وزارتخانه حداقل به میزان نسبی جلب گردد.