98-6-58
آنان که عاشق سفرند، خوب میدانند وقتی جنگل، دریا، آسمان، باران و مه باشد؛ یعنی مسافرند به یک رؤیا؛ یعنی مسافرند به یک بهشت زمینی؛ یعنی مسافرند به کلاردشت؛ آن جا که آسمانش کوتاه است و آبی، زمینش سبز است و مرتفع و سکوت و طبیعتش مثالزدنی.
قرار است در این پرسه بهاری باز هم سر بزنیم به یکی از عزیزترین منطقههای شمال کشور: کلاردشت و از آن جا خودمان را بسپاریم به جادّه جنگلی عباسآباد و به عشق دریا بگذریم از این جادّه شگفتانگیز.
در این گشت و گذار خاطرهانگیز همراه ما باشید.
یکی از رؤیاییترین مقاصد سفر، نگین هفترنگ خطه شمال کشور، «کلاردشت» در استان «مازندران» است؛ اگر میخواهید آب و هوای لطیف، طبیعت بِکر، آسمان آبی و سکوت را تجربه کنید، کافی است دل به جادّه بسپارید و رؤیای زندگی چندروزه دور از هیاهوی شهر را تجربه کنید.
بهراستی کلاردشت بهشتی روی زمین با جنگلهای سرسبز، آبشارهای خروشان و کوههای مرتفع است و تنها نقص این بهشت زمینی نبودِ دریا در جوارِ آن است.
باور کنید اگر کلاردشت دریا را هم در نزدیکیِ خود داشت، همه آنچه خوبان داشتند، را یکجا در خود جمع کرده بود؛ با این حال، طبیعت بِکر آن فراموشنشدنی است؛ حتّی اگر یک بار مسافر این جا شده باشید.
در واقع، کلاردشت دشتی بر فراز کوههاست با وسعت 1509 کیلومترمربع که تا پایتخت 170 کیلومتر فاصله دارد و از جنوب به قلّه تخت سلیمان، از شمال به دریای خزر و شهر عباسآباد، از شرق به چالوس، نوشهر و کُجور و از غرب به قزوین و الموت محدود میشود. جادّه اوّل، جادّه چالوس از مرزنآباد که در 25 کیلومتری جنوبی چالوس منشعب شده و با طی کردن 20 کیلومتر میرسید به مقصد و جادّه دوّم از عباسآباد ـ که جادّه کناره خزر در بین راه چالوس و تنکابن منشعب شده ـ و با طی کردن 25 کیلومتر به غرب کلاردشت میرسید.
اینجا بهراستی بهشت گمشده است و شاید در این چند سال اخیر با شناخت بیشتر آن کمی شلوغ شده و از بِکر بودنِ خود کمی فاصله گرفته باشد، ولی همچنان از زیباییهای آن چیزی کم نشده است.
مسافر این جا که باشید، هر روز یا شاید بتوان گفت هر لحظه باید منتظر یک منظره بکر با آب و هوای متفاوت باشید.
در اوج تابش خورشید به یکباره ابرها هجوم میآورند و باران حسابی غافلگیرت میکند و سپس مِه دیدنی که گاه تا نزدیکترین حالت ممکن خودش را به زمین میرساند.
خلاصه این جا تا دلتان بخواهد مناظر تماشایی دارد. امّا با این همه اینها آثار تاریخی و دیدنی کلاردشت هم کم نیست. در این منطقه 45 قلّه با ارتفاع بیش از 4000 متر وجود دارد و علمکوه با ارتفاع 4845 متر بلندترین آنهاست و کوهنوردان بسیاری با طی کردن مسافتی 20 کیلومتری در جنوب غرب کلاردشت خودشان را به علمکوه میرسانند. بر روی این قلّه میتوان منظره بینظیری را تماشا کرد که شاید تنها یک بار برای هر کسی اتفاق بیفتد؛ «سنگ سماور» تخته سنگی که به صورت عمودی و خارقالعاده در دامنه علمکوه آرمیده و از عجایب است.
از طرفی عاشقان حیوانات هم در این جا، شغال، گرگ، روباه، خرس قهوهای، پلنگ و کبک دری خواهند دید و گیاهان کوهی بسیاری را خواهند شناخت.
از دیگر دیدنیهای این بهشت، مرکز آن «دهکده حسن کیف» در دره زیبای «رودبارک» درست زیر علمکوه است با رودخانههای پُرآب و خروشان.
«دهکده مازیچال» هم از جمله دهکدههای خوش آب و هوای این جاست که محلّیها آن را «اقیانوس ابرها» مینامند و در ساعاتی از روز تا چشم میگردانید، هر چه میبینید، ابر است و سپیدی و پاکی و فکر گشت و گذار در این دهکده و خوردن یک غذای محلّی در این هوا حسابی هوش از سر میرباید.
«دهکده کردیچال» هم مسافران خودش را دارد. زمستانها 10 درجه زیر صفر است و تابستانها 30 درجه بالای صفر و یک دهکده کوهستانی است و آن را «مروارید کلاردشت» میشناسند.
اگر باز هم دلتان بخواهد در کلاردشت بگردید، میتوانید در شمال شرقی آن خودتان را به «دریاچه ولشت» برسانید. این دریاچه یکی از 9 دریاچههای ایران است که به دلیل احداث سدّ به وجود آمده و جزو 10 دریاچه آب شیرین کشور است. شنا، قایقسواری و ماهیگیری حسابی شما را سرحال خواهد آورد و از این منظره تماشایی لذّت
خواهید برد.
اگر اهل کاخگردی هم هستید، «کاخ اجابیب» بازمانده از دوران پهلوی را حتماً تماشا کنید. با معماری خاص به سبک اروپایی با لوسترهای دیدنی و عظیم و درختان سرو پیر و پُرابهّت آن که فضای حیاط را حسابی خاص کرده است.
جالب است که در سال 1318 هـ..ش. وقتی میخواستند این کاخ را بسازند، در این منطقه تعدادی ظروف زرّین، مفرغین و سفالین کشف کردند که بعدها به گنجینه کلاردشت معروف شد.
از دیگر اشیای مکشوفه این منطقه ربتون، قمقمه، کوزه، ظروف لولهدار و ظروف زرّین مانند جام و خنجر بود که همه اینها نشان از فرهنگ و هنر کلاردشت داشت و قدمت آن را به هزاره دوّم و اوّل قبل از میلاد مسیح میرساند. به جز آنچه کشف شد، «مجموعه سیمین کلاردشت» هم طی حفاریها به دست آمد؛ مجموعه ظروفی سیمین با نقوش طلاکوب متعلق به دوران ساسانی.
خلاصه با همه این گنجینههای تاریخی، این جا نگین سرسبز و بِکری است که در نگاه اوّل هر مسافر، عاشق طبیعت شگفتانگیز آن میشود و دلش میخواهد ساکن همیشگی آن شود و بهشتی بماند.
راستی شاید برایتان جالب باشد که بدانید «کلار» نام شهر و قلعهای باستانی در محله «لاهو» است و به معنای غوک و وزغ است و از آن جا که این منطقه زمینهای باتلاقی وسیعی به نام «لش» دارد که محل تجمّع این غوکها و وزغها بوده ـ این منطقه را «کلاردشت» یعنی «دشت وزغها و غوکها» نامیدند.
ناگفته نماند که دامنههای مشرف به محله لاهو به نام «مبارده» که تمامی دشتها و پستی و بلندیهای کلاردشت را زیر دید دارد و همسایه جنگل نیز میباشد، یکی از زیباترین مناطق کلاردشت محسوب میشود.