99-1-16
Smart agriculture from promising to realizing
کشاورزی هوشمند، از شعارها تا واقعیتها
انتخاب و تسلط بر دانش فنی کاربردی سازگار را میطلبد
برخلاف کشورهای پیشرفته که توجه ویژهای به این نوع سیستم کشاورزی نشان دادهاند، کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، همچنان استفاده از ارقام اصلاح شده و در برخی موارد محصولات بیوتکنولوژی را براستفاده از چنین شیوههایی ترجیح میدهند. هر چند عصر آینده ملزومات دیگری را میطلبد
اشاره
کشاورزی دقیق که گاهی آن را کشاورزی «خاص مکانی» نیز مینامند، یک نوع نگرش جدید در مدیریت مزرعه است. به عبارتی سادهتر، کشاورزی دقیق سیستمی است که تولیدکنندگان کشاورزی میتوانند توسط آن، تغییرات و غیریکنواختیهای داخل مزرعه را شناسایی کنند و سپس با مدیریت این تغییرات، در جهت افزایش محصولات زراعی و بهرهوری گام برداند.
در حال حاضر، این نوع سیستم مدیریت مزرعه در کشورهای پیشرفته و به ویژه آمریکا در حال تبدیل شدن به سیستم رایج کشاورزی میباشد و به نظر میرسد برخلاف کشورهای پیشرفته که توجه ویژهای به این نوع سیستم کشاورزی نشان دادهاند، کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، همچنان استفاده از ارقام اصلاح شده و در برخی موارد، محصولات بیوتکنولوژی را براستفاده از چنین شیوههایی ترجیح دهند. هر چند عصر آینده، ملزومات دیگری را میطلبد.
***
***
عوامل مؤثر بر بخشهای مختلف کشاورزی دقیق
***
گروه اول، عوامل مؤثر بر عملکرد
- اقلیم آب و هوا (غیرقابل کنترل)
- خاک و آب در دسترس (کمترین میزان کنترل)
- سیستمهای کشاورزی و نوع محصول (کاملاً قابل کنترل)
***
گروه دوم، عوامل مؤثر بر اتخاذ تصمیمها و استراتژیهای مدیریتی (بهطور کامل غیرقابل کنترل)
***
چالشها و محدودیتهای
توسعه و پذیرش کشاورزی دقیق
***
با توجه به متغیربودن الگوی پذیرش جهانی کشاورزی دقیق، الگوی پذیرش در کشورها نیز متفاوت است. بدین صورت که در یک کشور، برخی مناطق، فناوریهای کشاورزی دقیق را بیشتر از سایر مناطق به کار گرفتهاند
***
مورد توجه سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی؛ کشاورزی دقیق و هوشمند، الزامات و چالشهای ویژه خود را میطلبد که متاسفانه هنوز زیرساختهای آن به خاطر فقدان دانش فنی کاربردی سازگار به طور کامل فراهم نشده است
***
الزامات و پیشنیازهای
توسعه و پذیرش کشاورزی دقیق
***
عوامل ایجاد انگیزه
در کشاورزی دقیق
***
نتیجهگیری
به کارگیری فناوریهای کشاورزی دقیق با چالشهای عمدهای روبهرو است و این موضوع تولیدکنندگان را در کاربرد چنین فناوریهایی دچار تردید کرده است. نبود زیرساختهای مناسب از جمله زیرساختارهای تکنولوژیکی و اجتماعی، که لزوم اهتمام دولت را در ایجاد بسترهای لازم برای رشد و توسعه کاربرد فناوریهای کشاورزی دقیق محرز میکند؛ زیرا به کارگیری چنین فناوریهایی، بدون وجود تجهیزات ماهوارهای و دیجیتالی و تدابیر مناسب بخش دولتی امکانپذیر نیست.
در همین راستا، نقش بخش خصوصی به عنوان ارائه دهنده خدمات آموزشی، اطلاعاتی و فنی نیز در ارائه سریع و آسان خدمات جدید و به روز بسیار مؤثر است.
در این راستا، دورنمای کلی کشاورزی دقیق در ایران، نهتنها باید مورد مطالعه محققان و متخصصان کشاورزی قرار گیرد، بلکه اقتصاددانان نیز باید در این میان ایفای نقش کنند و محصولات زراعی سازگار با این سیستم قابل توجه اقتصادی شناسایی شوند.
با بهرهگیری از سیستمهای سنجش از راه دور و نیز (GPS) و سیستم موقعیتیاب جهانی و استفاده از حسگرهایی که بتوانند با حداکثر دقت، ویژگیهای زراعی خاک را تعیین نمایند، میتوان این محدودیتها و موانع موجود را به نحوی برطرف کرد و به اجرای این سیستم و کارآیی موفق آن در کشوری همچون ایران نیز امیدوار بود.»
***