در سال رونق تولید، علیرغم تحریمها، تولید بهطور نسبی جان تازهای گرفت و با وجود اینکه اقلیم از فروردین ماه 98 تخریبهایی را به خاطر بارندگیهای پیشبینی نشده به بخش کشاورزی تحمیل کرد و موجب تغییر ساختار ترکیبی خاک سطح مزارع شد و خاک این سطوح به صورت رسوبهای ارزشمند به همراه سیلابها به رودخانهها سپس پشت سدها قرار گرفتند، ولی در کشت دیم باعث افزایش تولید محصولات زراعی گردیدند که در هر دو صورت، تخریب یا رونق، مدیریتها نقش سازندهای را نداشتهاند، به همین خاطر، خوداتکائیها علیرغم شعارهای توخالی، همیشه در نوسان قوت و ضعف بودهاند!
در مورد رونق تولید که در طول سال 98، تحلیلهایی حاوی راهحلهای اصولی را پیشنهاد دادیم، ولی تصمیمگیرها و برنامهریزهای دولتی را کمتر مشاوره پذیر و بیشتر از حدود 20 درصد هم سراغ نکردیم، ولی برای ایجاد جهشی که رهبر انقلاب مطرح فرمودند، ناگزیریم که نکاتی را نیز سرفصلوار به شرح زیر به عنوان زیربنای دستیابی به این جهشها مطرح نمائیم.
- مبارزه با فساد
فسادزدائی از اصول اصلی ایجاد رونق و جهش در تولید به حساب میآید که به آن جداگانه میپردازیم.
- حفظ عاشقها
کشاورزی را اکثراً عاشقها میچرخانند که بسیاری از آنها از حمایتهای آموزشی و ترویجی بینصیب هستند. به همین خاطر میانگینهای تولید در واحد سطح، سهم توسعه مکانیزاسیون و تحقیقات درون مزرعهای را به صفر کشانیده است. بدین خاطر که بودجههای تحقیقات کاربردی، آموزشی و ترویجی در کشورمان نسبت به کشورهای رقیب در حداقل قرار دارند.
- بوروکراسی اداری
این بیماری میتواند در بخش کشاورزی حداقل تا 30 درصد از جهش تولید بکاهد که چاره آن کوچکتر کردن دولت و سپردن امور به بخش غیردولتی است. در این صورت شایسته است که تشکلها، سازماندهی خود را برای قبول چنین مسئولیتهایی آماده کنند و نشان دهند که به دور از همه فسادها، زدوبندها و یارگیریها، میتوانند قسمت عمدهای از موانع سر راه تولید اقتصادی را برطرف کنند.
- کاهش ضایعات
این پدیده از دیرباز در کشورمان وجود داشته و خسارات سنگینی را به اقتصاد کشاورزی ما وارد میسازد که میتوان فهرستوار به شرح زیر به آن پرداخت:
الف : خروج تدریجی از کشاورزی مرسوم
هنوز سالانه 16 هزار دستگاه گاوآهن در کشورمان تولید و به فروش میرسند که اثرات سوء آن در صرف انرژی سربار به میزان جابهجائی 30 تن خاک در هکتار و از دست رفتن رطوبت زیرین سطح خاک از یک سو و عبور حدود 7-6 بار دیگر تراکتور به داخل خاک مزرعه برای کاشت یک محصول و فشرده شدن خاک سطحی و سطوح زیرین خاک میشود، که اگر سیلاب در چنین مزارعی جاری شود، در شیبها، خاک سطحی را به عنوان رسوب با خود میبرد و اگر زمین مسطح باشد، آب باران آنقدر روی سطح خاک مزرعه میماند تا تبخیر و در نتیجه یک رسوب آلکالی را برروی سطح مزرعه باقی بگذارد.
ب: ضرورت کاهش کودهای شیمیایی
امروز حدود 95 درصد اراضی زراعی کشورمان با مصرف کودهای شیمیائی تغذیه میشوند که این کودها اغلب، نه تنها به میزان مورد نیاز مصرف نمیشوند، بلکه کاربرد آنها، بیش از نیمی از قوه نامیه بذرها را از کار میاندازند، ضمن آنکه استمرار کوددهیهای شیمیایی، باعث از بین رفتن میکرو و ماکروارگانیزمهای خاک و کاهش مواد آلی و کربن خاک میشود.
تنها راه نجات رهائی از این ضایعات، پرداختن به روشهای حفاظتی است که متاسفانه سطح زیر کشت آن در کشورمان علیرغم توصیهها به کشاورزان و مروجان در طول 20 سال گذشته، حداکثر از 300 هزار هکتار تجاوز نمیکند.
در واقع پرداختن به ترویج و رونق «کشاورزی حفاظتی» میتواند از جمله اولویتهای شروع برای جهش تولید، افزایش کیفیت این محصولات به سوی کشاورزی ارگانیک با زیربنای مدیریتهای کشاورزی دقیق و بهرهگیری از فناوریهای دیجیتالی است.
ولی از آنجائی که شروع هر کاری میتواند به منزله پشتسر گذاشتن 50 درصد آن کار محسوب شود، لذا برای شروع به این جهش لازم است که برای افزایش درصد کربن خاک، از حداکثر 7/0 درصد در مقایسه با کشورهای تولید کننده محصولات کشاورزی برای صادرات که خاک مزارعشان بیش از 3 درصد کربن دارند، به توسعه زمانبندی شده «کشاورزی حفاظتی» بپردازیم و به تدریج از مصرف کودهای شیمیایی بکخرداد99-سال41-شماره486-ص6