کشاورزی برای تأمین موادغذایی در تمامی مناطق جهان اهمیت خاص خود را دارد. خاک، عنصر اساسی برای رشد محصول است و طبعاً استفاده و مدیریت نامناسب آن، آثار منفی اقتصادی و اجتماعی در پی خواهد داشت.
مدیریت خاک، تأثیر مستقیمی بر میزان بازدهی محصول دارد و کیفیت و سلامت غذا، شرایط زیستمحیطی و تغییرات آب و هوایی، آثار ناشی از سلامت خاک را میپذیرد و تأثیرات متقابل خود را بر جا خواهد گذاشت.
نوع خاک، میزان مواد شیمیایی یا سایر آلودهکنندههای بالقوه را کاهش میدهد، کربن لازم را در خاک نگه میدارد و به عنوان مسیری عمل میکند که محل عبور آب، مواد معدنی و مغذی و میکروبهای بالقوه و بالفعل است و در این میان، تأثیرات متقابلی باقی میگذارد؛ به این ترتیب، تعامل بین بازده تولیدی و محیطزیست مطرح میشود.
مدیریت مفید خاک برای افزایش بهرهوری و حفظ شرایط درازمدت آن، اهمیت فراونی دارد و میتواند به شرایط باثبات و طولانیمدت زیستمحیطی، پایداری کشت و در نهایت، تأمین امنیت غذایی، کمک مؤثری کند. این گونه موارد، شامل رویههای مربوط به استفاده مؤثر از مواد مغذی، استفاده صحیح از آفتکشها و آبیاری درست، مدیریت زیست محصول و رویههای مدیریت مزرعه میشود که میتواند از زهکشی زیرزمینی گرفته تا تقسیمات سطحی را در برگیرد.
نوع خاک، میزان مواد شیمیایی یا سایر آلودهکنندههای بالقوه را کاهش میدهد، کربن لازم را در خاک نگه میدارد و به عنوان مسیری عمل میکند که محل عبور آب، مواد معدنی و مغذی و میکروبهای بالقوه و بالفعل است و در این میان، تأثیرات متقابلی باقی میگذارد
در مدیریت خاک، چند عنصر و اقدام حائز اهمیت است که از آن جمله، میتوان به حفظ سلامت خاک و ممانعت از به هم خوردن شرایط طبیعی و بیولوژیک آن اشاره کرد. این هدف با استفاده کنترل شده و استاندارد آفتکشها و سایر مواد شیمیایی میسر میشود. حفظ مواد آلی درون خاک و استفاده نکردن بیرویه یا خودداری از کاشت مکرر تکمحصول در زمین، حفظ آیش یا افزودن مواد مغذی با اصول و دستورالعملهای صحیح میتواند به پایداری خاک بینجامد و در نهایت، سلامت خاک را به دنبال داشته باشد.
موضوع دیگر، استفاده بهینه از آب برای جلوگیری از شوری خاک است که با استفاده صحیح و بهرهبرداری مناسب از آن صورت میگیرد. حفظ اصول و استانداردهای لازم و تحقیقات مناسب برای بهبود مستمر کیفیت خاک میتواند شرایط لازم را برای استفاده پایدار از خاک فراهم سازد. در این ارتباط، وجود تعامل مستمر بین کشاورز و مراکز تحقیقاتی و پشتیبانی بخشهای مربوطه از کشاورزان، میتواند به این کار مهم کمک کند.
-
تناوب سیبزمینی با یونجه، ذرت، گندم و جو از لحاظ جلوگیری از گسترش بیماریها مطلوب است. وجود و گسترش بیماریهای شایع و مشترک سایر گیاهان با سیبزمینی میتواند نقش مهمی در انتخاب تناوب زراعی داشته باشد
تناوب زراعی، عناصر مورد نیاز سیبزمینی را تأمین میکند
تناوب زراعی در کشت سیبزمینی که بیش از سایر گیاهان زراعی به ساختمان خاک حساس است و پس از گیاهان علوفهای چندساله، نظیر یونجه در سیکل تناوبی قرار میگیرد، بسیار مهم است. سیبزمینی نسبت به بیماریها و توالی کشت حساس است و نباید کمتر از 4 سال یک بار در یک قطعه زمین کاشته شود.
تناوب سیبزمینی با یونجه، ذرت، گندم و جو از لحاظ جلوگیری از گسترش بیماریها مطلوب است. وجود و گسترش بیماریهای شایع و مشترک سایر گیاهان با سیبزمینی میتواند نقش مهمی در انتخاب تناوب زراعی داشته باشد. در مناطقی که بعد از سیبزمینی، زمین به حالت آیش فصلی زمستانه رها میشود، بارندگی بیش از حد، سبب فرسایش خاک میشود. بعد از سیبزمینی میتوان از برخی گیاهان پوششی، نظیر جو، چاودار، خلر، شبدر و غیره استفاده کرد تا پوشش مناسبی روی سطح خاک پدید آورد.
این محصول در مقایسه با بسیاری از محصولات زراعی دیگر، زودرس است. در شرایط دیم، میتوان تناوبهایی را به صورت آفتابگردان- گندم یا شبدر- خلر به جای سیبزمینی به کار برد. سیبزمینی علاوه بر نیاز به تناوب به عناصر غذایی خاک نیز احتیاج دارد. کمبود نیتروژن خاک سبب کاهش عملکرد، گسترش بیماریها و پیری زودرس گیاه میشود. از سوی دیگر، زیادی نیتروژن خاک باعث تحریک رشد رویشی، تأخیر در غدهبندی، کاهش وزن مخصوص غده و افزایش درصد غدد درشت، ایجاد حفرههای مغزی و قندهای احیاکننده میشود.
زیادی نیتروژن خاک، بهخصوص در هوای گرم، بسیار نامطلوب است. چنانچه بر اثر تأخیر در رسیدگی، دوران برداشت با هوای خنک توأم شود، احتمال آسیب به غدد در عملیات برداشت افزایش مییابد. زیادی نیتروژن خاک میتواند موجب افزایش نیترات غدد شود و آثار نامطلوبی به جا گذارد. تناوب زراعی موجب افزایش عناصر دیگری نیز میشود.
نیاز سیبزمینی به پتاسیم، نسبت به بسیاری از محصولات دیگر، بیشتر است. فراوانی پتاسیم خاک، موجب کاهش وزن مخصوص سیبزمینی و توسعه چوبپنبهای آن میشود. البته باید در نظر داشت که 40 تا 50 درصد نیتروژن و 30 تا 40 درصد فسفر و پتاسیم جذب شده، در اندامهای هوایی قرار دارد که همراه با بقایای گیاهی به خاک برمیگردد و میتواند مورد استفاده محصولات بعدی قرار گیرد.
-
در یک سیستم متوازن خاک، به طور کلی تمام تغییرات از جمله انتقال و فعالیتهای سنتزی به طور مداوم در شرایط مناسب فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی پیش میروند. برای حفظ بهرهوری بیولوژیکی، بهبود کیفیت آب و هوا و حمایت از گیاهان، حیوانات و سلامت بشر، سلامت خاک به مثابه توانمندی ارائه خدمات و به عنوان یک سیستم زنده، در اکوسیستم طبیعی و کشاورزی مصداق دارد
سلامت خاک، مفهومی در خور توجه دارد
پایداری خاک بسیار مهم است و در حمایت از کشاورزی، اهمیت وافری دارد. استفاده از خاک به شکل پایدار آن، تنها راه ممکن است که همراه با اجرای راهبردهایی، کیفیت را بهبود میبخشد.
بهبود کیفیت خاک با تضمین سلامت آن محقق میشود. اصطلاح سلامت خاک با کیفیت خاک درک میشود. اصطلاح کیفیت خاک، اصطلاح جامعی است که شامل خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی میشود. به عبارت دیگر، سلامت خاک با مشخصههای اکولوژیکی تعریف میشود و میتوان آن را در زیرمجموعه عناصر اکوسیستم سلامت تعریف کرد.
تعادل مناسب فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی خاک به سلامت آن کمک میکند. در ارزیابی سلامت خاک، ذکر برخی از نشانهها ضروری است.
میکروارگانیزمها نشانههای مهم سلامت خاکند؛ زیرا به سرعت به تغییرات انجام شده در آن واکنش نشان میدهند. در برخی موارد، تغییرات جمعیت میکروبی و فعالیتهای آنها میتواند قبل از تغییرات فیزیکی و شیمیایی خاک اتفاق بیفتد؛ به همین دلیل، نخستین نشانههای رکود خاک میتواند با این تغییرات حاصل شود. همچنان که میکروارگانیزمها در بسیاری از فعالیتهای خاک شرکت میکنند، میتوانند نشانه همبستگی از سلامت خاک را نیز با شرایط و نشانههای فیزیکی و شیمیایی ارائه دهند.
سازمان بهداشت جهانی، اصطلاح سلامت خاک را به عنوان حالت کامل فیزیکی، اجتماعی و ذهنی تعریف میکند و آن را صرفاً منوط به حالت بیماری نمیداند؛ به عبارتی، بیانگر حالت توازن سیستمهای مختلف زنده خاک است.
در یک سیستم متوازن خاک، به طور کلی تمام تغییرات از جمله انتقال و فعالیتهای سنتزی به طور مداوم در شرایط مناسب فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی پیش میروند. برای حفظ بهرهوری بیولوژیکی، بهبود کیفیت آب و هوا و حمایت از گیاهان، حیوانات و سلامت بشر، سلامت خاک به مثابه توانمندی ارائه خدمات و به عنوان یک سیستم زنده، در اکوسیستم طبیعی و کشاورزی مصداق دارد.
با در نظر داشتن این واقعیت که منابع آب و خاک محدود است و به تدریج رو به کاهش میرود، میتوان گفت که مهمترین عامل در تولید غذا، افزایش کارایی در واحد سطح است.
جز مناطق جدید کشت که به تولید اختصاص مییابند، کیفیت پایین خاک، نکتهای است که به این شرایط افزوده میشود و آن افزودن چراگاهها و مراتع به تولید کشاورزی است که باید به طور دقیق بررسی شوند. به علاوه، یک بخش از مزارع به صورت تدریجی با فرسایش، شهرسازی یا دیگر عوامل مشابه از بین میروند. امروزه تولید کشاورزی به صورت نسبی در مزارع کوچکتر و براساس منابع طبیعی حساس، رو به افزایش است.
خاک یکی از اجزای مهم اکوسیستم است که از زندگی موجودات در زمین حمایت میکند و به عنوان منطقه حایل تغییرات آب و هوای جهانی و گازهای گلخانهای محسوب میشود و سبب بهبود زندگی بشر در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و محیطزیستی میگردد. منبع خاک ناشی از عملکرد اکوسیستم از مواد ارگانیک در اکوسیستم خاک بروز میکند.
افزایش مواد ارگانیک در خاک کشاورزی از جمله افزایش کربنیک، بالا بردن ساختار خاک و کاهش فرسایش اهمیت دارد. در ارتباط با تغییرات آب و هوا، حفظ سلامت خاک و پایداری آن در خور توجه است؛ زیرا فقط خاکهای سالم میتوانند عملکردهای بیولوژیکی شیمیایی و فیزیکی داشته باشند. این گونه خاکها حامی سلامت گیاهان، حیوانات و انسانها هستند و به کیفیت آب و خاک کمک و وجود گونههای مختلفی از ارگانیزمهای خاک را ترغیب میکنند. برخی از مشخصههای خاک سالم به قرار زیرند:
-
مقاومت در برابر فرسایش و خرابی سطحی
-
بالا بودن مواد ارگانیک خاک
-
فعالیت بالای بیولوژیکی و تنوع آن
-
میزان مطلوب ظرفیت رطوبتگیری در خاک
-
میزان مطلوب PH خاک
-
توازن تغذیهای مناسب
-
ساختار با ثبات خاک
-
ظرفیت تخلیهای مناسب
-
درجه حرارت مطلوب در خاک
-
سطح پایین پاتوژنهای خاک
-
سطح پایین مواد سمی
آبان 99-سال 41-شماره 491-ص 19